علاقه ام به اساتيد و درسها
در درسهايى كه شركت مى كردم به اساتيد خيلى علاقه داشته و احترام مى گذاشتم. يك صفحه لمعه نزد كسى خواندم هنوز هم وقتى او را مى بينم احترام مى گذارم. از بين اساتيد به مرحوم امام خيلى علاقه مند بودم همچنين به آقاى داماد و اراكى علاقه داشتم و سعى مى كردم هيچ وقت درس را تعطيل نكنم. فقط ايام ماه شعبان به اصرار يكى از دوستان كه اكنون در تهران حوزه اى دارد، به بعضى نقاط رفسنجان براى منبر رفتم و چند جلسه درس آقاى داماد تعطيل شد و وقتى برگشتم آقاى داماد مريض شده و خوابيده بود. از سال 35 شمسى تا آخر 51 شمسى كه درس خارج مى رفتم به ياد ندارم كه درس را تعطيل كرده و يا ديرتر از استاد به درس رفته باشم. تنها يك روز پس از مراسم عروسى ام دير به درس امام رفتم. امام هم در مراسم دعوت داشتند. در درس تا چشمشان به من افتاد ديدم دارند به طلاب نصيحت مى كنند كه در درس محكم باشيد، مشكلات پيش مى آيد، عقد و عروسى پيش مى آيد منظم باشيد تا كارتان به موانع برخورد نكند. در تدريس هم همين طور جدى بودم يك وقت صحبت تعطيلى درس بود. برخى آقايان طلاب حاضر در درس من گفتند دير كرديد و ما فكر كرديم نمى آييد. گفتم مگر از آسمان سنگ ببارد و الا من هيچ وقت تدريسم را تعطيل نمى كنم. در شرايطى كه طلبه ها را به سربازى مى بردند، به امام عرض كردم چه كار كنيم درس بياييم يا نه؟ ايشان فرمودند احتياط كنيد. صبح استخاره كردم خوب آمد كه شركت كنم، من هم شركت كردم و بحمدالله مشكلى پيش نيامد به اين صورت كه مثلا هنگام عبور از خيابان لحظه اى بعد يا پيش مأمورين نظام وظيفه مى گذشتند و مشكلى براى من نبود. خدا همه اساتيد ما را رحمت كند مرحوم آميرزا هاشم آملى، مرحوم حاج آقا مرتضى حائرى، مرحوم آقاى داماد، مرحوم آقاى مجاهدى كه قدرى از كفايه را نزد او خواندم، مرحوم آقاى بروجردى، مرحوم امام، مرحوم حاج آقا حسن فريد اراكى و مرحوم آقاى گلپايگانى و همين طور اساتيد سطح را كه نزد همه آنها كم و بيش درس خواندم و از جهت علمى و تربيتى روى من اثر گذاشتند. درس آقاى اراكى را زمانى مى رفتم كه خودم را اهل نظر مى دانستم و مقدارى از معلقات عروه را نوشته بودم (بنده سه نوع تعليقات بر عروه دارم كه دو تاى آن ناقص است. يكى نظريه است، الاحوط، الاقوى و اين ناقص است و بعضى جاهاى عروه است و ديگرى خيلى مفصل است ولى آن هم بر بعضى جاهاى عروه است. يكى هم كه چهار جلدش چاپ شده و تعليقه استدلالى است و اين بر همه عروه است.) يكى از آن تعليقات مفصل زمانى بود كه درس آقاى اراكى مى رفتم. ايشان محبت مى كردند و نظرى را كه ديروز گفته بودم فردا مى پذيرفتند بعد از آن هم مباحثه بين الاثنيين نمى كردم ولى قبل از درس مطالعه مى كردم.
|