صفحه نخست / زندگی نامه

برخورد آقاى اراكى نسبت به مرحوم حاج شيخ


آقاى اراكى گاهى براساس ذهنيتش مبالغه مى كرد. خدا رحمتش كند. مرد بسيار بزرگوارى بود. روزى به خاطر همين مبالغه، سر درس خارج با خود آقاى حاج شيخ برخورد كرد. اين مطلب را از آقاى آخوند همدانى (9) نقل مى كنم كه در آن جلسه بوده است. روزى آقاى حاج شيخ آمد درس را شروع كند و تا گفت بسم الله، آقاى اراكى يك مرتبه بلند گفت آقا اين را ديروز هم گفته اى و هيچى هم نبود كه دوباره مى خواهى بگويى. آقاى حاج شيخ خيلى خجالت كشيد و رنگش سرخ شد و چيزى نگفت، مدتى سكوت كرد بعد دوباره درس را شروع كرد بسم الله الرحمن الرحيم. اين قضيه در درس آقاى حاج شيخ دوبار تكرار شد. به نقل از مرحوم آخوند همدانى آقاى اراكى از فضلاى مبرز درس آقاى حاج شيخ بوده و دوره اش از امام و آقاى داماد جلوتر است.
برخورد آقاى اراكى نسبت به آقاى بروجردى
مرحوم آقاى اراكى براى آقاى بروجردى خيلى اهميت قائل نبود. شايد يكى از دلائلش اين بود كه وقتى آقاى بروجردى به قم وارد شدند از اولين درسهايى كه شروع كردند بحث صلوة جمعه بود. آقاى اراكى فكر مى كرد كه ايشان به اين علت نماز جمعه را شروع كرده كه آقاى خوانسارى را بكوبد. چون آقاى خوانسارى نماز جمعه مى خواند و خيلى هم شلوغ مى شد. وقتى آقاى بروجردى درس نماز جمعه را شروع كرد حتى در مشروعيت نمازجمعه در زمان غيبت اشكال كرد، نمازجمعه آقاى خوانسارى شكست خورد و جز عده اندكى كسى نمى رفت. آقاى اراكى تصور مى كرد كه آقاى بروجردى عمداً بحث نمازجمعه را مطرح كرد اما اينگونه نبود بلكه عده اى به ايشان پيشنهاد كردند كه نمازجمعه را شروع كند و ايشان هم شروع كرد شبهه مى كرد و عقيده اش اين شد كه نمازجمعه از شؤون امام معصوم(ع) يا ولى فقيه مبسوط اليد است كه اين هم باز درجاتى دارد. يكى از نزديكان آقاى اراكى از قول ايشان مى گفت كه آقاى اراكى فرموده بود كه اگر يك جواز تقواى آقاى خوانسارى را در آقاى بروجردى مى ديدم كفشهايش را با گوشه عمامه ام گردگيرى مى كردم. مرحوم سيدمحسن امين در اعيان الشيعه به نقل از برخى فضلاء حوزه قم، مرحوم آقاى حاج شيخ ابوالقاسم كبير را از حاج شيخ عبدالكريم حائرى هم افضل مى دانند. كسى مى گفت آنها حاج شيخ ابوالقاسم را شناخته بودند ولى حاج شيخ عبدالكريم را نشناخته بودند حالا جريان آقاى اراكى و آقاى بروجردى هم همين طور بود.
نقل مى كنند كه يك وقت آقاى بروجردى پياده از زير گذرخان به منزل برمى گشتند. آقاى اراكى هم از آن طرف پياده مى آمده اند. آقاى بروجردى به آقاى اراكى سلام كرده و آقاى اراكى جواب نداده است. البته آقاى بروجردى حمل كرده بر اينكه آقاى اراكى نشنيده است.
باز هم نقل مى كنند كه آقاى بروجردى براى آقاى خوانسارى پول مى فرستند و آقاى اراكى آنجا بوده، وقتى پول را مى آورند آقاى اراكى پول را پرت مى كند پيش آورنده اش و مى گويد بردار، نمى خواهم. گويا آن لحظه آقاى خوانسارى نبوده است. و آقاى خوانسارى وقتى متوجه اين قضيه مى شود مى رود خدمت آقاى بروجردى و با تعبيراتى نظير ما زير سايه شما هستيم عذرخواهى مى كند. آقاى بروجردى هم فرموده است پول نخواستن ديگر پرت كردن ندارد. آقاى بروجردى از آن ماه به بعد پولى كه براى آقاى خوانسارى مى دادند دو برابر مى فرستند و آقاى خوانسارى هم احترام مى كند چون قبول اين پولها از طرف آقاى خوانسارى احترام به آقاى بروجردى بود.
آقاى اراكى نسبت به آقاى خوانسارى (10) خيلى ارادت داشت و همه مى دانند كه آقاى خوانسارى از جهت معنويت خيلى عجيب بوده. آقاى خوانسارى منزل پدرى ما آمده بود من فقط همان مقدار از نزديك ايشان را ديدم و ديگر برخوردى با ايشان نداشتم. دوره طلبگى ما خدمت ايشان نبوده است. جريان نماز باران آقاى خوانسارى هم مفصل است.





فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما