حيض، خوني است كه غالبا در هر ماه چند روزي از رحم زن خارج ميشود. زن را در موقع ديدن خون حيض، حائض ميگويند. مسئله 455 - خون حيض در بيشتر اوقات، غليظ و گرم و رنگ آن سياه يا سرخ است، و با فشار و كمي سوزش؛ بيرون ميآيد.
مسئله 456 - زنان سيّده، بعد از تمام شدن شصت سال، يائسه ميشوند - يعني: خون حيض نميبينند - و زناني كه سيّده نيستند؛ بعد از تمام شدن پنجاه سال، يائسه ميشوند.
مسئله 457 - خوني كه دختر، پيش از تمام شدن نه سال و زن، بعد از يائسه شدن ميبيند، حيض نيست.
مسئله 458 - زن حامله و زني كه بچّه شير ميدهد، ممكن است حيض ببيند.
مسئله 459 - دختري كه نميداند نه سالش تمام شده يا نه، اگر خوني ببيند كه نشانههاي حيض را نداشته باشد، حيض نيست و اگر نشانههاي حيض را داشته باشد، بطوري كه اطمينان پيدا كند كه حيض است، حكم حيض را دارد، و معلوم ميشود نه سال او تمام شده است. ولي اگر اطمينان مزبور پيدا نشود، حكم حيض را ندارد، تا يقين به 9 سال تمام پيدا كند.
مسئله 460 - زني كه شك دارد يائسه شده يانه، اگر خوني ببيند و نداند حيض است يا نه؛ بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است.
مسئله 461 - مدّت حيض، كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز، نميشود. و اگر مختصري هم از سه روز كمتر باشد، حيض نيست.
مسئله 462 - سه روزه اوّل بايد پياپي باشد و اگر سه روز اوّل حيض پشت سرهم نباشد - مثل آنكه دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، حكم حيض ندارد، و همانطور كه گذشت، اگر قرائني دالّ بر جرح و قرحه نباشد حكم استحاضه دارد.
مسئله 463 - لازم نيست در تمام سه روز، خون بيرون بيايد، بلكه اگر خون در فرج باشد، بنحوي كه در اين سه روز هر موقع پنبه يا انگشت داخل كند آلوده شود، كافي است، بشرط آنكه از اوّل مقداري خون بيرون آمده باشد هر چند كم باشد، و فرق نميكند كه به خودي خود يا بوسيله پنبه و غير آن بيرون آمده باشد. و اگر بيرون نيامده و فقط در فضاي فرج ريخته حكم حيض را ندارد، گرچه احتياط استحبابي آن است كه در اين صورت هم عبادتهاي خود را بجا آورد، و هم كارهايي را كه بر حايض حرام است ترك كند. و هرگاه در بين سه روز مقداري پاك شود - كه در باطن هم خون نباشد - حكم به حيض بودن نميشود، بلكه طبق آنچه كه قبلا گذشت حكم استحاضه را دارد. ولي اگر مدّت پاكي خيلي كم باشد، باندازهاي كه معمولا زنها اين مقدار پاكي را در وسط پيدا ميكنند، حكم حيض دارد.
مسئله 464 - لازم نيست شب اوّل و شب چهارم را خون ببيند، ولي بايد در شب دوّم و سوّم قطع نشود، پس اگر از اوّل اذان صبح روز اوّل تا غروب روز سوّم پشت سر هم خون بيايد، و در شب دوّم و سوّم هيچ خون قطع نشود، (مگر به همان مقدار كمي كه گفته شد) حيض است. ولي اگر در اواسط روز اوّل شروع و در همان موقع از روز چهارم قطع شود، به شرطي حيض است كه در شبهاي دوّم و سوّم و چهارم نيز خون قطع نشود. پس منظور از سه روز همان معناي عرفي آن است نه به حساب ساعت نظير ده روز در قصد اقامه مسافر .
مسئله 465 - اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند، و روزهايي كه خون ديده و روزهايي كه در وسط پاك بوده، روي هم از ده روز بيشتر نشود، روزهاي پاكي هم حكم حيض را دارد، گرچه احتياط آن است كه، در روزهاي پاكي، عبادتهاي خود را بجا آورد و آنچه را بر حائض حرام است، ترك كند.
مسئله 466 - اگر در ايّام عادت خوني ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد، و نداند خون دمل و زخم است يا خون حيض، بايد آنرا حيض قرار دهد.
مسئله 467 - اگر صاحب عادت وقتيّه در ايام عادت خوني ببيند كه نداند خون زخم است يا حيض، بايد آن را حيض قرار دهد.
مسئله 468 - اگر خوني ببيند و شك كند كه خون حيض است يا نفاس، بر طبق احكام حيض و نفاس عمل كند، و غسل را به قصد مافي الذمّة از حيض يا نفاس بجا آورد.
مسئله 469 - اگر خوني ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت، بايد خود را وارسي كند، يعني مقداري پنبه داخل فرج نمايد و كمي صبر كند، بعد بيرون آورد، پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض ميباشد.
مسئله 470 - اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود، و بعد سه روز خون ببيند و مجموع خون اوّل و دوّم و پاكي در بين، از ده روز بيشتر نباشد، خون دوّم را حيض قرار دهد، و در خون اوّل احتياط استحبابي آن است كه جمع كند بين كارهاي مستحاضه و ترك آنچه بر حائض حرام است، و در پاكي در بين هم كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك كند، و عبادتهاي خود را بجا آورد. گرچه اظهر اين است كه خون اوّل حكم حيض را ندارد، و همينطور پاكي در بين آن دو خون، و خون اوّل بشرطي كه قبلا گذشت (نبودن قرائن خون بكارت و زخم و نفاس) حكم استحاضه را دارد.