مسئله 471 - چند چيز بر حائض حرام است. اوّل - عبادتهايي كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم، بجا آورده شود، ولي بجا آوردن عبادتهايي كه وضو و غسل و تيمّم براي آنها لازم نيست - مانند نماز ميّت - مانعي ندارد. دوّم - تمام چيزهايي كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد. سوّم - جماع كردن در قُبل، كه هم براي مرد حرام است و هم براي زن، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد. بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنهگاه را هم داخل نكند، و امّا در دُبُر زن حائض گرچه حرام نيست ولي كراهت شديده دارد.
مسئله 472 - جماع كردن در روزهايي هم كه حيض قطعي نيست، ولي شرعا بايد آنرا حيض قرار دهد، حرام است. پس زني كه بيشتر از ده روز خون ميبيند و بايد بدستوري كه بعدا گفته ميشود روزهاي عادت خويشان خود را، حيض قرار دهد، شوهرش نميتواند در آن روزها با او نزديكي نمايد.
مسئله 473 - اگر شماره روزهاي حيض به سه قسمت تقسيم شود، و شوهر در قسمت اوّل آن با زن خود در قُبل جماع كند، چون معصيت كرده استغفار واجب است، و مستحبّ است كه هيجده نخود طلا كفّاره، به فقير بدهد، و اگر در قسمت دوّم جماع كند، نه نخود، و اگر در قسمت سوّم جماع كند، چهار نخود و نيم بدهد، مثلا زني كه شش روز خون حيض ميبيند اگر شوهرش در شب يا روز اوّل و دوّم با او جماع كند؛ مستحبّ است كه هيجده نخود طلا و در شب يا روز سوّم و چهارم، نه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم، چهار نخود و نيم بدهد.
مسئله 474 - بهتر آن است كه طلاي كفّاره را سكّهدار بدهد، ولي اگر ممكن نباشد، قيمت آن كافي است.
مسئله 475 - اگر قيمت طلا، در وقتي كه جماع كرده، با وقتي كه ميخواهد به فقير بدهد، فرق كرده، باشد قيمت وقتي را كه ميخواهد به فقير بدهد، حساب كند.
مسئله 476 - اگر كسي هم در قسمت اوّل و هم در قسمت دوّم و هم در قسمت سوّم حيض، با زن خود جماع كند، مستحبّ آن است كه هر سه كفّاره را - كه روي هم سي و يك نخود و نيم ميشود - بدهد.
مسئله 477 - اگر انسان - بعد از آنكه در حال حيض، جماع كرده و كفّاره آنرا داده - دوباره جماع كند، باز هم مستحبّ است كه كفّاره بدهد.
مسئله 478 - اگر با حائض چند مرتبه جماع كند، و در بين آنها كفّاره ندهد، احتياط مستحبّ آن است كه براي هر جماع يك كفّاره بدهد.
مسئله 479 - اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فورا از او جدا شود.
مسئله 480 - اگر مردي با حائض زنا كند، يا با حائض نامحرمي - به گمان اينكه عيال خود او است - جماع نمايد، احتياط مستحبّ آن است كه كفّاره بدهد.
مسئله 481 - كسي كه نميتواند كفّاره بدهد، استغفار كند، و هر وقت توانست، احتياط مستحبّ آن است كه كفّاره را بدهد.
مسئله 482 - طلاق دادن زن در حال حيض - بطوري كه در كتاب طلاق گفته ميشود - باطل است.
مسئله 483 - اگر زن بگويد: حائض هستم يا از حيض پاك شدهام، بايد حرف او را قبول كرد.
مسئله 484 - اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.
مسئله 485 - اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، اگر ممكن است همان وقت وارسي كند، وگرنه نماز را ادامه بدهد و بعد از نماز وارسي كرده، اگر معلوم نشد كه در وقت نماز حائض بوده، نمازش صحيح است.
مسئله 486 - اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده، نمازي كه خوانده باطل است.
مسئله 487 - بعد از آنكه از خون حيض پاك شد، واجب است براي نماز و عبادتهاي ديگري كه بايد با وضو يا غسل يا تيمّم بجا آورده شود، غسل كند. و دستور آن مثل غسل جنابت است، ولي براي نماز باحتياط واجب بايد - پيش از غسل يا بعد از آن - وضو هم بگيرد. و اگر پيش از غسل، وضو بگيرد باحتياط نزديكتر است.
مسئله 488 - بعد از آنكه از خون حيض پاك شد - اگر چه غسل نكرده باشد - طلاق او صحيح، است و شوهرش هم ميتواند با او جماع كند، و احتياط مستحبّ آن است كه پيش از غسل از جماع با او خودداري نمايد. امّا كارهاي ديگري كه در وقت حيض، بر او حرام بوده - مانند توقّف در مسجد و مس خطّ قرآن - تا غسل نكند بر او حلال نميشود.
مسئله 489 - اگر آب براي وضو و غسل؛ كافي نباشد، و باندازهاي باشد كه بتواند يا غسل كند يا وضو بگيرد، بايد غسل كند، و بدل از وضو تيمّم نمايد. و اگر فقط براي وضو كافي باشد، بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمّم نمايد. و اگر براي هيچ يك از آنها آب ندارد، بايد دو تيمّم كند. يكي بدل از غسل و ديگري بدل از وضو.
مسئله 490 - نمازهاي يوميّهاي كه در حال حيض نخوانده، قضا ندارد، ولي روزههاي واجب را بايد قضا نمايد.
مسئله 491 - هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد، حائض ميشود، بايد فورا نماز بخواند.
مسئله 492 - اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت باندازه خواندن يك نماز با رعايت طهارت از حدث بگذرد و حائض شود، بنابر احتياط واجب بايد قضاي آن نماز را بجا آورد، ولي در تند خواندن و كند خواندن و چيزهاي ديگر بايد ملاحظه حال خود را بكند. مثلا زني كه مسافر نيست اگر در اوّل ظهر نماز نخواند؛ قضاي آن در صورتي واجب ميشود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز از اوّل ظهر بگذرد و حائض شود، و براي كسي كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت كافي است.
مسئله 493 - اگر حائض در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازه غسل و وضو و مقدّمات ديگر نماز - مانند تهيّه كردن لباس يا آب كشيدن آن - و خواندن يك ركعت يا بيشتر از يك ركعت، وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند، و اگر نخواند، بايد قضاي آنرا بجا آورد. بلكه اگر فقط باندازه يك ركعت نماز با طهارت از حدث وقت داشته باشد، احتياط واجب خواندن نماز با طهارت است - اگر چه به قدر تهيّه ساير مقدّمات وقت نداشته باشد - و اگر نخواند قضاء آنرا بجا آورد.
مسئله 494 - اگر حائض - بعد از پاك شدن - به اندازه غسل و وضو وقت ندارد؛ ولي ميتواند با تيمّم نماز را در وقت بخواند، باحتياط واجب بايد تيمّم كرده نماز بخواند، ولي اگر نخواند، قضاء آن نماز بر او واجب نيست، اما اگر قطع نظر از تنگي وقت تكليفش تيمّم است - مثل آنكه آب برايش ضرر دارد - بايد تيمّم كند و آن نماز را بخواند. و اگر عمدا يا نسيانا نخواند قضاء آن واجب است.
مسئله 495 - اگر حائض - بعد از پاك شدن - شك كند كه براي نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.
مسئله 496 - اگر به خيال اينكه باندازه تهيهّ مقدّمات نماز و خواندن يك ركعت وقت ندارد، نماز، نخواند و بعد فهميد وقت داشته، بايد قضاي آن نماز را بجا آورد.
مسئله 497 - مستحبّ است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد، و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نميتواند وضو بگيرد، تيمّم نمايد و در جاي نماز، رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.
مسئله 498 - خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جائي از بدن به ورق قرآن كه خطّ قرآن در آن نباشد - مثل حاشيه و بين سطرها - و نيز خضاب كردن به حنا و مانند آن، براي حائض گرچه حرام نيست، ولي مكروه است.