مسئله 715 - تيمّم به خاك و ريگ و كلوخ (اگر همه جاي كف دست را بگيرد مثل خاك بهم چسبيده ريز) و سنگ و هر چه از زمين حساب ميشود، صحيح است. ولي احتياط مستحبّ آن است كه اگر خاك ممكن باشد، به چيز ديگر تيمّم نكند، و اگر خاك نباشد، با ريگ و اگر ريگ نباشد، با كلوخ و چنانچه كلوخ هم نباشد، با سنگ تيمّم نمايد.
مسئله 716 - تيمّم بر سنگ گچ و سنگ آهك و سنگ مرمر و سياه و ديگر سنگها و همينطور به گل پخته مثل آجر و سُفال صحيح است، و با بودن اين چيزها كه تيمّم بر آن صحيح است، احوط آن است كه به گچ و آهك پخته تيمّم نكند ولي به جواهرات و سنگهاي گران قيمت معدني كه جزء جواهرات حساب مي شوند - مثل سنگ عقيق و فيروزه - تيمّم باطل ميباشد.
مسئله 717 - اگر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غباري كه در فرش و لباس و مانند اينها نشسته، اگر ظاهر است، تيمّم كند و اگر گرد و غبار آنها ظاهر نيست، ولي وقتي دست به آن ميزنند گرد برميخيزد، احتياط جمع بين تيمّم به آن و تيمّم به گل است، و چنانچه اصلا گرد پيدا نشود، بايد به گل تيمّم كند و اگر گل هم پيدا نشود، احتياط آن است كه نماز را بدون تيمّم، بخواند. ولي واجب است بعدا قضاي آنرا بجا آورد.
مسئله 718 - اگر بتواند با تكاندن فرش و مانند آن خاك تهيّه كند، تيمّم به گرد باطل است و اگر بتواند گل را خشك كند و از آن خاك تهيّه نمايد، تيمّم به گل باطل ميباشد.
مسئله 719 - كسي كه آب ندارد، اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است، بايد آنرا آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد، و اگر ممكن نيست و چيزي هم كه تيمّم به آن صحيح است ندارد، باحتياط واجب نماز را بدون طهارت بخواند و بايد بعدا قضا كند.
مسئله 720 - اگر با خاك و ريگ، چيزي - مانند كاه - كه تيمّم به آن باطل است مخلوط شود، نميتوان به آن تيمّم كرد ولي اگر آن چيز بقدري كم باشد، كه در خاك يا ريگ، از بين رفته حساب شود، تيمّم به آن خاك و ريگ صحيح است.
مسئله 721 - اگر چيزي ندارد كه بر آن تيمّم كند، چنانچه ممكن است، بايد بخريدن و مانند آن تهيه نمايد.
مسئله 722 - احتياط مستحبّ آن است كه با بودن زمين يا خاك خشك، به زمين يا خاك نمناك تيمّم نكند.
مسئله 723 - چيزي كه بر آن تيمّم ميكند، بايد پاك باشد، و اگر چيز پاكي كه تيمّم به آن صحيح است ندارد، احتياط واجب آن است كه نماز را بيتيمّم بخواند، و واجب است بعد قضاي آنرا بجا آورد.
مسئله 724 - اگر يقين داشته باشد كه تيمّم به چيزي صحيح است و به آن تيمّم نمايد، بعد بفهمد تيمّم به آن باطل بوده، نمازهايي را كه با آن تيمّم خوانده، بايد دو باره بخواند.
مسئله 725 - چيزي كه بر آن تيمّم ميكند، باحتياط واجب بايد غصبي نباشد، پس اگر بر خاك غصبي تيمّم كند، بنابراحتياط واجب باطل است.
مسئله 726 - تيمّم در فضاي غصبي هم مثل مكان غصبي بنابر احتياط واجب باطل است، پس اگر در ملك خود، دستها را به زمين بزند، و بياجازه داخل ملك ديگري شود و دستها را به پيشاني بكشد باطل است.
مسئله 727 - تيمّم به چيز غصبي، در صورتي باطل است كه انسان بداند غصب است و عمدا تيمّم كند، و چنانچه نداند، يا فراموش كرده باشد، تيمّم صحيح است، ولي اگر چيزي را خودش غصب كند و فراموش كند كه غصب كرده و بر آن تيمّم كند، باطل است.
مسئله 728 - كسي كه در جاي غصبي حبس است، اگر آب و خاك آنجا غصبي است، بايد با تيمّم نماز بخواند. و با احتياط استحبابي بعدا اعاده كند.
مسئله 729 - مستحبّ است چيزي كه بر آن تيمّم ميكند، گردي داشته باشد كه بدست بماند، و بعد از زدن دست بر آن، مستحبّ است دست را بتكاند كه گرد آن بريزد.
مسئله 730 - تيمّم به زمين گود و كنار جادهها و زمينهاي غير نظيف و زمين شورهزار بشرط آنكه نمك روي آن را نگرفته باشد، مكروه است و اگر نمك روي آن را گرفته باشد، باطل است. و اگر خوف بيماري از تيمّم بر زمين آلوده باشد باحتياط واجب بدون تيمّم نماز بخواند و بعدا اعاده كند.