مسئله 733 - اگر مختصري از پيشاني و پشت دستها را هم مسح نكند تيمّم باطل است - چه عمدا مسح نكند، يا مسأله را نداند، يا فراموش كرده باشد - ولي دقت زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند تمام پيشاني و پشت دست مسح شده كافي است.
مسئله 734 - براي آنكه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده، بايد مقداري بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولي مسح بين انگشتان لازم نيست.
مسئله 735 - پيشاني و پشت دستها را بايد از بالا به پائين مسح نمايد و آنها را بايد پشت سر هم بجا آورد و اگر بين آنها بقدري فاصله دهد كه نگويند تيمّم ميكند، باطل است.
مسئله 736 - در موقع نيّت بايد معيّن كند كه تيمّم او بدل از غسل است، يا بدل از وضو و اگر بدل از غسل باشد، بايد آن غسل را معيّن نمايد و چنانچه اشتباها بجاي بدل از وضو، بدل از غسل يا بجاي بدل از غسل، بدل از وضو نيّت كند، يا مثلا در تيمّم بدل از غسل جنابت، نيّت تيم بدل از غسل مس ميّت نمايد، تيمّم باطل است. مگر اينكه در خطور ذهني يك اشتباه سطحي باشد و در عمق دل مطلب معلوم باشد.
مسئله 737 - در تيمّم بايد پيشاني و كف دستها و پشت آنها پاك باشد و اگر كف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بكشد، احتياط آن است كه دو تيمّم كند: يكي با كف دست و يكي با پشت دست يعني پشت دست را به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دستها بكشد. گرچه اظهر كفايت با همان كف نجس است.
مسئله 738 - انسان بايد براي تيمّم انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشاني يا پشت دستها يا كف آنها مانعي باشد - مثلا چيزي به آنها چسبيده باشد - برطرف نمايد.
مسئله 739 - اگر پيشاني يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته نميتواند باز كند، بايد دست را روي آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته نتواند باز كند، بايد دست را با همان پارچه به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دستها بكشد.
مسئله 740 - اگر پيشاني و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد ولي اگر موي سر، روي پيشاني آمده باشد بايد آن را عقب بزند.
مسئله 741 - اگر احتمال دهد كه در پيشاني، يا كف دستها، يا پشت دستهامانعي هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، بايد جستجو نمايد، تا يقين يا اطمينان پيدا كند كه مانعي نيست.
مسئله 742 - اگر وظيفه او تيمّم است و نميتواند تيمّم كند، بايد نائب بگيرد و كسي كه نائب ميشود، بايد او را با دست خود او تيمّم دهد و اگر ممكن نباشد، بايد نائب، دست خود را به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دستهاي او بكشد.
مسئله 743 - اگر در بين تيمّم شك كند كه قسمتي از آن را فراموش كرده يا صحيح بجا آورده يا نه اگر وارد قسمت بعد شده است به شك خود اعتنا نكرده بنابر انجام صحيح بگذارد.
مسئله 744 - اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمّم كرده است يا نه در صورتي كه فاصله شده و موالات از بين رفته يا وارد نماز و مانند آن شده است تيمّم صحيح است.
مسئله 745 - كسي كه وظيفهاش تيمّم است باحتياط مستحب نميتواند پيش از وقت نماز، براي نماز تيمّم كند. گرچه اظهر جواز است و اگر بداند كه در وقت، امكان تيمم ندارد واحب است پيش از وقت تيمم نمايد، اگر براي كار واجب يا مستحبي ديگر تيمّم كند و تا وقت نماز عذر او باقي باشد،و از وضوء مأيوس باشد ميتواند با همان تيمّم نماز بخواند و احتياط ندارد.
مسئله 746 - كسي كه وظيفهاش تيمّم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقي ميماند، در وسعت وقت ميتواند با تيمّم نماز بخواند ولي اگر بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف ميشود ويا اميد داشته باشد احتياط لازم آن است كه صبر كند صبر كند كه اگر بشود با وضو يا غسل نماز بخواند.
مسئله 747 - كسي كه نميتواند وضو بگيرد، يا غسل كند، اگر احتمال ندهد كه عذرش بزودي برطرف شود، ميتواند نمازهاي قضاي خود را با تيمّم بخواند و همينطور اگر ميترسد كه اگر صبر كند ممكن است عذرش برطرف شود ولي ديگر نتواند قضا كند.
مسئله 748 - كسي كه نميتواند وضو بگيرد، يا غسل كند اگر اميد به برطرف شدن عذر تا آخر وقت ندارد جايز است نمازهاي مستحبي را، كه مثل نافلههاي شبانه روز وقت معيّن دارد، با تيمّم بخواند.
مسئله 749 - كسي كه احتياطا بايد غسل جبيرهاي و تيمّم نمايد - مثلا جراحتي در پشت او است - اگر بعد از غسل و تيمّم حدث اصغري از او سر زند - مثلا بول كند - براي نمازهاي بعد تا عذرش باقي است تيمّم بدل از غسل واجب نيست و وضو كافي است.
مسئله 750 - اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگري تيمّم كند، بعد از برطرف شدن عذر، تيمّم او خود بخود باطل ميشود.
مسئله 751 - چيزهايي كه وضو را باطل ميكند، تيمّم بدل از وضو را هم باطل ميكند و چيزهايي كه غسل را باطل مينمايد، تيمّم بدل از غسل را هم باطل مينمايد.
مسئله 752 - كسي كه نميتواند غسل كند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، ميتواند به قصد بدل از همه، يك تيمّم كند و بهتر آن است كه بدل از هر غسلي يك تيمّم بنمايد. ولي اگر بدل از غسل جنابت تيمّم كرد، و آن غسلها را هم ولو اجمالا نيّت كرد ديگر بدل از ساير اغسال تيمّم نكند مگر رجاءا.
مسئله 753 - اگر بدل از غسل جنابت تيمّم كند، نبايد براي نماز وضو بگيرد ولي اگر بدل از غسلهاي ديگر تيمّم كند، بايد وضو بگيرد و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمّم ديگري هم بدل از وضو بنمايد.
مسئله 754 - اگر بدل از غسل تيمّم كند و بعد كاري كه وضو را باطل ميكند براي او پيش آيد، چنانچه براي نمازهاي بعد نتواند غسل كند، بايد وضو بگيرد و بنابر احتياط مستحب بدل از غسل هم تيمّم نمايد و اگر نميتواند وضو بگيرد بنا باحتياط مستحب دو تيمّم كند، يكي بدل از غسل و ديگري بدل از وضو، و اكتفا به يك تيمّم بدل از وضوء فقط هم جائز است. ولي اگر تيمّم او بدل از غسل جنابت بوده، چنانچه يك تيمّم نمايد، به قصد مافيالذمّه كافي است. و رعايت احتياط هم شده است ، چنانكه بقد بدل از وضوء فقط هم جائز است .
مسئله 755 - كسي كه وظيفهاش تيمّم است اگر براي كاري تيمّم كند، تا تيمّم و عذر او باقي است، كارهايي را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد ميتواند بجا آورد ولي اگر عذرش تنگي وقت بوده، يا با داشتن آب براي نماز ميّت يا براي خوابيدن، تيمّم كرده فقط كاري را كه براي آن تيمّم نموده، ميتواند انجام دهد.
مسئله 756 - در چند مورد مستحب است نمازهايي را كه انسان با تيمّم خوانده دو باره بخواند: اوّل - آنكه از استعمال آب ترس داشته و عمدا خود را جنب كرده و با تيمّم نماز خوانده است. دوّم - آنكه ميدانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نميكند و عمدا خود را جنب كرده و با تيمّم نماز خوانده است.سوّم - آنكه عمدا در جستجوي آب نرود و در آخر وقت با تيمّم نماز بخواند و بعد بفهمد كه اگر جستجو ميكرد، آب پيدا ميشد. چهارم - آنكه با وجود آب عمدا نماز را تأخير انداخته و در آخر وقت با تيمّم نماز خوانده است. پنجم - آنكه ميدانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نميشود و آبي را كه داشته ريخته است.
مسئله 757 - اگر از ترس شلوغي و نرسيدن به نماز جماعت جمعه نماز جمعه را با تيمّم خوانده است واجب است بعدا وضو گرفته نماز ظهر را بخواند.