مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته - يعني دو ركعت - بخواند:
شرط اول - آنكه سفر او كمتر از هشت فرسخ (رفت فقط يا مجموع رفت و برگشت) نباشد و فرسخ شرعي دوازده هزار ذراع است بذراع متعارف و اگر ذراع متوسط را حدود 47 سانتيمتر حساب كنيم كه برخي چنين گفتهاند چهار فرسخ ميشود بيست و دو كيلومتر و پانصد و شصت متر و اگر شك در مقدار ذراع باشد تا يقين به تحقق چهار فرسخ ندارد طبق وظيفه قبلي خود عمل كند.
مسئله 1313 - كسي كه مجموع رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، چنانچه رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند بنابراين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد، بايد نماز را تمام - يعني چهار ركعت - بخواند.
مسئله 1314 - اگر رفتن او از چهار فرسخ كمتر نباشد نمازش شكسته است و روزه را نيز بايد افطار نمايد، خواه همان روز يا شب آن برگردد يا نه ولي بايد قصد ده روز ماندن آنجا را نداشته باشد.
مسئله 1315 - اگر سفر مختصري از هشت فرسخ كمتر باشد، يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند. و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، در صورتي كه تحقيق كردن برايش مشقت دارد، بايد نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد، بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند كه اگر دو عادل بگويند، يا بين مردم معروف باشد كه سفر او هشت فرسخ است، نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1316 - اگر يك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است، ان هم مثل خبر دو عادل مي باشدو نماز شكسته است گرچه بنابر احتياط مستحب خوب است نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و روزه بگيرد و قضاي آنرا هم بجا آورد .
مسئله 1317 - كسي كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده، بايد آن را چهار ركعتي بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسئله 1318 - كسي كه قصد مسافرت به محل معيني نموده و يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست، يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه يا بعد از رسيدن به مقصد بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دو باره شكسته بجا آورد.
مسئله 1319 - اگر بين دو محلي كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد كند، اگر چه روي هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1320 - اگر محلي دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ - رفت و برگشت- و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهي كه هشت فرسخ است به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهي كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.
مسئله 1321 - اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداي هشت فرسخ- رفت و برگشت- را از ديوار شهر حساب كند، و اگر ديوار ندارد بايد از خانههاي آخر شهر حساب نمايد.
شرط دوم - آنكه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جايي كه كمتر از هشت فرسخ - رفت و برگشت- است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آن جا قصد كند جايي برود كه با مقداري كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و كمتر از ده روز بماند و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1322 - كسي كه نميداند سفرش چند فرسخ است، مثلا براي پيدا كردن گمشدهاي مسافرت ميكند و نميداند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند. ولي در برگشتن، چنانچه تا وطنش و يا جايي كه ميخواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند. و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود، چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1323 - مسافرت در صورتي بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس كسي كه از شهر بيرون ميرود و مثلا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند، سفر هشت فرسخي برود، چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا ميكند، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد، بايد تمام بخواند.
مسئله 1324 - كسي كه قصد هشت فرسخ دارد، اگر چه خيلي آهسته و در هر روز مقدار خيلي كمي راه برود، وقتي به جايي برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1325 - كسي كه در سفر در اختيار ديگري است، مانند نوكري كه با آقاي خود مسافرت ميكند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر نداند بنابر احتياط واجب بايد از او بپرسد، كه اگر سفر او هشت فرسخ باشد، نماز را شكسته بجا آورد. و اگر نتواند سؤال كند نماز را تمام بخواند.
مسئله 1326 - كسي كه در سفر در اختيار ديگري است، اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا ميشود و سفر نميكند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1327 - كسي كه در سفر در اختيار ديگري است، اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا ميشود يا نه بايد نماز را تمام بخواند، ولي اگر شك او از اين جهت است كه احتمال ميدهد مانعي براي سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند. و اگر احتمال عقلائي است كه معمولا با قصد سفر منافات دارد بايد تمام بخواند.
شرط سوم - آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، يا مردد شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1328 - اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، چنانچه تصميم داشته باشد، كه همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد، يا در برگشتن و ماندن مردد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1329 - اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم نداشته باشد كه ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1330 - اگر براي رفتن به محلي كه هشت فرسخ باشد حركت كند و بعد از رفتن مقداري از راه بخواهد جاي ديگري برود، چنانچه از محل اولي كه حركت كرده تا جايي كه ميخواهد برود، هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1331 - اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در موقعي كه مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1332 - اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعي كه مردد است مقداري راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود، يا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1333 - اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در موقعي كه مردد است مقداري راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، چنانچه باقيمانده سفر او چهار فرسخ باشد كه با برگشتن هشت فرسخ يا بيشتر شود بايد نماز را شكسته بخواند. ولي اگر مجموع راهي كه پيش از مردد شدن و راهي كه بعد از آن ميرود روي هم هشت فرسخ يا بيشتر باشد يعني خود باقيمانده راه هشت فرسخ يا چهار فرسخ ( اگر بخواهد برگردد ) نباشد بنابر احتياط نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند. گرچه اقوي كفايت نماز تمام است.
مسئله 1334 - همانطور كه قبلاً ذكر شد چهار فرسخ هم در حكم هشت فرسخ است به شرط اينكه بخواهد بدون قصد ماندن ده روز در آن محل دوباره برگردد، پس در تمام مسائل قبلي و بعدي هرجا كلمة هشت فرسخ ذكر شده است چهار فرسخ هم همان حكم هشت فرسخ را دارد به شرط اينكه بخواهد برگردد هر چند در روزهاي ديگر ليكن نبايد قصد ده روز ماندن در مقصد يا بين راه را داشته باشند.
شرط چهارم - آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جايي بماند، پس كسي كه ميخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز در محلي بماند بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1335 - كسي كه نميداند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش ميگذرد يا نه، يا ده روز در محلي ميماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1336 - كسي كه ميخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند، و نيز كسي كه مردد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلي بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن متصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند. ولي اگر باقيمانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم - آن كه براي كار حرام سفر نكند و اگر براي كار حرامي مانند دزدي يا ازار مومنين يا تهيه كزارشات ناحق عليه افراد و يا معاصي ديگر سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر خود سفر و راه حرام باشد مثل آن كه براي او ضرر داشته باشد، يا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهي پدر و مادر در صورتي كه باعث اذيت آنها شود سفري بروند كه بر آنان واجب نباشد. ولي اگر مثل سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخوانند. چنانكه اگر پدر و مادر متوجه سفر او نشوند يا از نافرماني فرزند و رفتن او به سفر اذيت نشوند سفر اشكالي ندارد و نمازش شكسته است.
مسئله 1337 - سفري كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد. هر چند به حد عقوق نرسد منظور از عقوق مخالفتهائي است كه به جدائي برسد.
مسئله 1338 - كسي كه سفر او حرام نيست و براي كار حرام هم سفر نميكند، اگر چه در سفر، معصيتي انجام دهد - مثلا غيبت كند يا شراب بخورد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1339 - اگر مخصوصا براي آنكه كار واجبي را ترك كند، مسافرت نمايد نمازش تمام است، پس كسي كه بدهكار است، اگر بتواند بدهي خود را بدهد و طلبكار هم مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهي خود را بدهد و مخصوصا براي فرار از پرداخت بدهي مسافرت نمايد، بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر مخصوصا براي ترك واجب مسافرت نكند، بايد نماز را شكسته بخواند اگر چه سفر باعث ترك واجب شود و احتياط مستحب آن است كه در اين صورت هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسئله 1340 - اگر سفر او حرام نباشد ولي حيوان سواري يا مركب ديگري كه سوار است هر چند يك چرخ ماشين او مثلا غصبي باشد، يا در زمين غصبي مسافرت كند، بنابر احتياط نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند. گرچه اقوي كفايت نماز شكسته است.
مسئله 1341 - كسي كه با ظالم يا غاصب مقام يا اموال مردم - هرچند در اين سفر معصيت خاصي نكند- مسافرت ميكند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد، و يا تاييد روش او حساب شود بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلا براي نجات دادن مظلومي با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.
مسئله 1342 - اگر به قصد تفريج و گردش مسافرت كند، حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1343 - سفر براي شكار اگر براي تحصيل معاش ضروري و يا براي تحصيل ثروت بيشتر باشد حلال است و اگر به قصد خوش گذراني حرام است سفر نيز حرام است و همچنين اگر براي شكار به قصد تيراندازي و نشانه گرفتن حيوان باشد بدون اينكه نيازي به گوشت حيوان باشد و نخواهد از گوشت آن استفاده كند، اين هم شكار حرام و سفر حرام ميباشد.
مسئله 1344 - اگر براي لهو و خوش گذراني حرام به شكار رود، نمازش تمام است و چنانچه براي تهيه معاش به شكار رود، نمازش شكسته است و اگر براي زياد كردن مال وثروت بدون نياز لازم برود، احتياط آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، ولي بايد روزه نگيرد. گرچه اقوي كفايت نماز شكسته است چنانكه روزهاش نيز باطل است و اگر براي تفريح به سفر برود و به شكار هم برود كه در سفر از گوشت آن استفاده كند سفر حلال است و نماز هم شكسته مي باشد .
مسئله 1345 - كسي كه براي معصيت سفر كرده، موقعي كه از سفر برميگردد اگر برگشتن به اندازه مسافت شرعي باشد چنانچه توبه كرده يا برگشت سفر مستقلي باشد بايد نماز را شكسته بخواند و اگر برگشت به اندازه مسافت شرعي نيست ولي مجموع رفت و برگشت به اندازه مسافت است احتياط آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند. ولي اقوي كفايت نماز تمام است.
مسئله 1346 - كسي كه سفر او سفر معصيت است، اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد، چنانچه بقيه راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد كه با برگشت هشت فرسخ شود بشرط اينكه قصد اقامه ده روز نداشته باشد بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بقيه راه به اندازه مسافت شرعي نباشد ولي مجموع راهي كه قبل از توبه رفته و بعد از توبه ميرود، به اندازه مسافت شرعي باشد احتياط آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند. ولي اقوي كفايت نماز تمام است.
مسئله 1347 - كسي كه براي معصيت سفر نكرده، اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را براي معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند ولي نمازهايي را كه شكسته خوانده صحيح است.
شرط ششم - آن كه از كساني نباشد كه هيچ جا و مقر ثابتي براي خود ندارند مثل عشاير بيابانگردو سياحان كه خانه ندارند و كساني كه اهل و عيال خود را در كشتي يا ماشينهاي بزرگ جاي داده و همه جا ميروند و نظاير اينها كه هيچ جا و منزلي ندارند اينها همه در مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند كه در حقيقت سفر و حضرشان فرقي ندارد.
مسئله 1348 - اگر يكي از صحرانشينها براي پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند بدون چادر و اثاثيه بلكه فقط به منظور تعيين محل و مرتع مناسب براي احشام خودشان باشد چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، احتياط آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند. ولي اقوي كفايت تمام است.
مسئله 1349 - اگر صحرانشين براي زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط هفتم - آنكه شغل او مسافرت نباشد و نيز سفر مقدمه شغلش نباشد بنابراين كساني چون سيمبانهاي بين راه و مأمورين گشت بين راه و مانند اينها و همينطور شتردار و راننده و خلبان و كشتيبان و مانند اينها و همينطور كارگران و مهماندارهاي قطار و هواپيما و مانند آنها اگر چه براي بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند، در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند، و همچنين در سفر اول اگر صدق شغل كرده و عرفاً بگويند: كارش سفر است بشرط اينكه از منزلش يا جايي كه ده روز اقامت كرده نرفته باشد بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر در سفر اول هنوز صدق شغل نكرده عرفا نگويند، سفر عمل اوست نمازشان شكسته است. و ظاهرا قصد هم در صدق شغل دخالت دارد يعني كسي كه از اول به قصد شغل رانندگي ميكند عرفا هم شغل او حساب ميشود ولي كسي كه فعلا تصميمي نگرفته پس از چند مرتبه رفت و آمد صدق شغل ميكند.
مسئله 1350 - كسي كه شغلش مسافرت است اگر براي كار ديگري مثلا براي زيارت يا حج مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند، ولي اگر سفر زيارت را هم براي كار و شغل ميرود و در ضمن خودش هم زيارت كند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1351 - حملهدار يعني: كسي كه براي رساندن حاجيها به مكه مسافرت ميكند - چنانچه، شغلش حساب شود بايد نماز را تمام بخواند. و اگر شغلش مسافرت نباشد، بايد شكسته بخواند.
مسئله 1352 - كسي كه شغل او حملهداري است و حاجيها را از راه دور به مكه ميبرد، چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1353 - كسي كه در مقداري از سال شغلش مسافرت است، مثل راننده اي كه فقط در تابستان يا زمستان كار ميكند، بايد در سفري كه براي شغلش ميرود نماز را تمام بخواند ولي احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسئله 1354 - راننده و دورهگردي كه در دو سه فرسخي شهر رفت و آمد ميكند چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخي برود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1355 - راننده و خلبان و يا شتردار و مانند آن هر چند سريع هم بروند حكمشان همان است كه گفته شد. تندي و كندي رفتن اثري در حكم مزبور ندارد.
مسئله 1356 - كسي كه شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند - چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، چه بدون قصد بماند - بايد در سفر اولي كه بعد از ده روز ميرود، نماز را شكسته بخواند. كمتر از ده روز اين حكم را ندارد و همينطور در مسئله بعد.
مسئله 1357 - كسي كه شغلش مسافرت است اگر در غير وطن خود ده روز بماند چنانچه از اول قصد ماندن ده روز را داشته، در سفر اولي كه بعد از ده روز ميرود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از اول قصد ماندن ده روز را نداشته، احتياط آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند. ولي اقوي تمام است.
مسئله 1358 - كسي كه شغلش مسافرت است، اگر شك كند كه در وطن خود يا جاي ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1359 - كسي كه شغلش مسافرت نيست، اگر مثلا در شهري يا در دهي جنسي دارد كه براي حمل آن مسافرتهاي پي در پي ميكند، بايد نماز را شكسته بخواند ولي كسي كه كارش اين است كه هفتهاي يك بار يا بيشتر براي انجام شغلي در محلي سفر ميكند مثلا از تهران به كرج براي تدريس يا درس خواندن ميرود يا آن كه براي كاري مثل خريد و فروش از تهران به قم يا بالعكس سفر مينمايد همين كه به مقداري سفر كند كه عرفا اين كار را شغل او بگويند بايد نماز را تمام بخواند. اگر هفتهاي دو يا سه مرتبه رفت و آمد كند و يا اگر شغل ديگري نداشته باشد هر چند هفتهاي يك بار برود شغل او حساب ميشود ولي اگر در روزهاي ديگر كار ديگري دارد و آخر هفته هم يك روز مثلا از قم به تهران ميرود و برميگردد براي تدريس يا تبليغ و يا هر كار ديگر، اين شغلش حساب نميشود و نمازش شكسته است البته احتياط خوب است.
مسئله 1360 - كسي كه از وطنش صرفنظر كرده و ميخواهد وطن ديگري براي خود اختيار كند ولي هنوز موفق به انتخاب وطن ديگر نشده است اگر شغلش مسافرت نباشد، بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند مگر اينكه خيلي طول بكشد و فردي خانه بدوش چون مانند سياحان حساب شود.
شرط هشتم - آنكه به حد ترخص برسد يعني از وطنش يا جايي كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند، به قدري دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداي اذان آن را نشنود ولي بايد در هوا غبار يا چيز ديگري نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيري كند و لازم نيست به قدري دور شود كه منارهها و گنبدها را نبيند، ولي اگر به قدري دور شده كه ديوار خانههاي شهر كاملا معلوم نيست ولي شبح آنها نمايان است احتياط مستحب آن است كه نماز نخواند تا وقتي كه شبح پنهان شود يا هم شكسته بخواند و هم تمام ولي اقوي كفايت تمام است اگر معلوم است كه شبح ديوارها ميباشد و ظاهرا در فاصله يك فرسخي تقريبا دو علامت مزبور يعني نهان شدن ديوار از چشم و اذان از گوش تحقق مييابد و اگر شك در تحقق آنها دارد بايد تمام بخواند.
مسئله 1361 - كسي كه به سفر ميرود اگر به جايي برسد كه اذان را نشنود ولي ديوار شهر را ببيند، يا ديوارها را نبيند و صداي اذان را بشنود، چنانچه بخواهد د رآنجا نماز بخواند، بنابر احتياط مستحب هم شكسته و هم تمام بخواند. ولي اقوي كفايت تمام است.
مسئله 1362 - مسافري كه به وطنش برميگردد، وقتي ديوار وطن خود را ببيند و يا صداي اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند و نيز مسافري كه ميخواهد ده روز در محلي بماند، وقتي ديوار آنجا را ببيند و صداي اذانش را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه نماز را تأخير بيندازند تا به منزل برسند يا هم شكسته و هم تمام بخوانند.
مسئله 1363 - هرگاه شهر در بلندي باشد كه از دور ديده شود، يا به قدري گود باشد كه اگر انسان كمي دور شود ديوار آنرا نبيند، كسي كه از آن شهر مسافرت ميكند، وقتي به اندازهاي دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود، ديوارش از آنجا ديده نميشد، بايد نماز خود را شكسته بخواند. و نيز اگر پستي و بلندي خانهها بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
مسئله 1364 - اگر از محلي مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد، وقتي به جايي برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نميشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1365 - اگر به قدري دور شود كه نداند صدايي را كه ميشنود صداي اذان است يا صداي ديگر، بايد نماز را شكسته بخواند. ولي اگر بفهمد اذان ميگويند و كلمات آنرا تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.
مسئله 1366 - اگر به قدري دور شود كه اذان خانهها را نشنود ولي اذان شهر را كه معمولا در جاي بلند ميگويند بشنود، نبايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1367 - اگر به جايي برسد كه اذان شهر را كه معمولا در جاي بلند ميگويند نشنود ولي اذاني را كه در جايي استثنائي و خيلي بلند و خارج از متعارف و يا به وسيله بلندگو ميگويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1368 - اگر چشم يا گوش او يا صداي اذان مؤذن غير معمولي باشد، در محلي بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط ديوار خانهها را نبيند و گوش متوسط صداي اذان معمولي را نشنود.
مسئله 1369 - منظور از صداي معمولي، معمول بدون استفاده از بلندگو و مانند آن است كه سابقاً بدون اين وسايل بوده است ولي منظور از ديوارها، ديوارها و ساختمانهاي معمول در هر زمان است.
مسئله 1370 - اگر موقعي كه سفر ميرود شك كند كه به حد ترخص - يعني: جايي كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند. و در موقع برگشتن، اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه بايد شكسته بخواند. و بهتر است كه در همان محل كه هنگام رفتن تمام خوانده بود نماز نخواند بلكه يا قبلا بخواند و يا صبر كند تا يقين به گذشت از مرز ترخص كند و اگر در برگشتن در همان جا كه در رفتن تمام خوانده شكسته بخواند بنابر احتياط لازم بايد نمازي را كه در اين مكان تمام خوانده بطور شكسته قضا نمايد و نمازي را كه شكسته خوانده تمام اعاده نمايد و اگر اعاده نكرد تا از آنجا گذشت و وقت هنوز بود و انجام نداد بعدا قضاء آن را تمام بجا آورد.