مسئله 1562 - نماز آيات كه دستور آن بعدا گفته خواهد شد، به واسطه چهار چيز واجب ميشود.
اول و دوم - گرفتن ماه و خورشيد اگر چه مقدار كمي از آنها گرفته شود و كسي هم از آن نترسد.
سوم - زلزله اگر چه كسي هم نترسد.
چهارم - رعد و برق و بادهاي سياه و سرخ و مانند اينها در صورتي كه به آنها آيت آسماني صدق كند كه خارج از متعارف باشد و موجب ترس غالب مردم بشود.
مسئله 1563 - اگر از چيزهايي كه نماز آيات براي آنها واجب است بيشتر از يكي اتفاق بيفتد، انسان بايد براي هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلا اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود، بايد دو نماز آيات بخواند.
مسئله 1564 - كسي كه چند نماز آيات بر او واجب است، اگر همه آنها براي يك چيز بر او واجب شده باشد، مثلا سه مرتبه خورشيد گرفته و نماز آنها را نخوانده است، موقعي كه قضاي آنها را ميخواند، لازم نيست معين كند كه براي كدام دفعه آنها باشد، و همچنين است اگر چند نماز براي رعد و برق و بادهاي سياه و سرخ و مانند اينها بر او واجب شده باشد، ولي اگر مثلاً براي آفتاب گرفتن، ماه گرفتن و زلزله، نمازهايي بر او واجب شده باشد؛ بنابر احتياط واجب، بايد موقع نيت معين كند، نماز آياتي را كه ميخواند براي كدام يك آنها است. هر چند تعيين اجمالي باشد مثلا نيت كند كه اين براي علت اولي و آن براي دومي و همچنين.
مسئله 1565 - چيزهايي كه نماز آيات براي آنها واجب است، در هر شهري اتفاق بيفتد، فقط مردم همان شهر بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاي ديگر واجب نيست، مگر اينكه مكان آنها، بقدري نزديك باشد كه با آن شهر يكي حساب شود.
مسئله 1566 - از وقتي كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن ميكند انسان، ميتواند نماز آيات را بخواند، و بايد بقدري تأخير نيندازد كه تمام قرص باز شود.
مسئله 1567 - اگر خواندن نماز آيات را بقدري تأخير بيندازد كه تمام قرص آفتاب يا ماه باز شود، و بعد از باز شدن تمام آن، نماز بخواند بايد نيت قضا نمايد. و قبل از باز شدن تمام آن ادا است.
مسئله 1568 - اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه باندازه خواندن يك ركعت نماز باشد، نمازي كه ميخواند ادا است و همچنين است اگر مدت گرفتن آنها بيشتر باشد ولي انسان نماز را نخواند، تا به اندازه خواندن يك ركعت به باز شدن تمام قرص مانده باشد ولي اگر مدت گرفتن ماه يا خورشيد باندازه خواندن يك ركعت نباشد بنابر احتياط نيت اداء و قضاء نكند و به قصد مافي الذمه نماز را بجا آورد.
مسئله 1569 - موقعي كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق ميافتد، انسان بايد فورا نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است ولي هر وقت بخواند ادا است.
مسئله 1570 - اگر هنگام كسوف و خسوف متوجه نشود و بعد از باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده بايد قضاي نماز آيات را بخواند ولي اگر بفهمد مقداري از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.
مسئله 1571 - اگر عدهاي بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است چنانچه انسان از گفته آنان يقين پيدا نكند و نماز آيات نخواند، و بعد معلوم شود راست گفتهاند در صورتي كه تمام خورشيد يا ماه گرفته باشد بايد نماز آيات را بخواند بلكه اگر مقداري از آن هم گرفته باشد، بنابر احتياط واجب نماز آيات را بخواند. و همچنين است اگر دو نفر كه عادل بودن آنان معلوم نيست، بگويند خورشيد يا ماه گرفته، بعد معلوم شود كه عادل بودهاند.
مسئله 1572 - اگر انسان به گفته كساني كه از روي قاعده علمي وقت گرفتن خورشيد و ماه را ميدانند، اطمينان پيدا كند كه خورشيد يا ماه گرفته بايد نماز آيات را بخواند. و نيز اگر بگويند فلان وقت خورشيد يا ماه ميگيرد و فلان مقدار طول ميكشد و انسان به گفته آنان اطمينان پيدا كند بايد به حرف آنان عمل نمايد.
مسئله 1573 - اگر بفهمد نماز آياتي كه خوانده باطل بوده، بايد دو باره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسئله 1574 - اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات هم بر انسان واجب شود، چنانچه براي هر دو نماز وقت دارد، هر كدام را اول بخواند اشكال ندارد. و اگر وقت يكي از آن دو تنگ باشد، بايد اول آن را بخواند. و اگر وقت هر دو تنگ باشد، بايد اول نماز يوميه را بخواند.
مسئله 1575 - اگر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است چنانچه وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آن را تمام كند بعد نماز آيات را بخواند و اگر وقت نماز يوميه تنگ نباشد، بايد آن را بشكند و اول نماز آيات، بعد نماز يوميه را بجا آورد.
مسئله 1576 - اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز يوميه شود و بعد از آنكه نماز را تمام كرد پيش از انجام كاري كه نماز را بهم بزند، بقيه نماز آيات را از همانجا كه رها كرده بخواند.
مسئله 1577 - نماز آيات بر حائض و نفساء در حال حيض يا نفاس واجب نيست ولي بعد از پاك شدن بنابر احتياط لازم بايد قضا كند و در گرفتن ماه و خورشيد بنابر احتياط نيت اداء و قضا نكند و به قصد مافيالذمه بجا آورد. ولي در غير اين دو نيت ادا كند.