مسئله 1773 - اگر ديوانه، عاقل شود واجب نيست روزههاي وقتي را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
مسئله 1774 - اگر كافر، مسلمان شود واجب نيست روزههاي وقتي را كه كافر بوده قضا نمايد، ولي اگر پيش از ظهر مسلمان شود و كاري كه روزه را باطل كند بجا نياورده، احتياط مستحبّ آن است كه آن روز را امساك نمايد و اگر مسلماني كافر شود و دو باره مسلمان گردد روزههاي وقتي را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.
مسئله 1775 - روزهاي كه از انسان به واسطه مستي فوت شده، بايد قضا نمايد اگر چه چيزي را كه به واسطه آن مست شده، براي معالجه خورده باشد، حتّي اگر نيّت روزه هم كرده و مست شده و در حال مستي روزه را تمام كرده باشد بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
مسئله 1776 - اگر براي عذري چند روز، روزه نگيرد و بعد شكّ كند كه چه وقت عذر او برطرف شده احتياط مستحبّ آن است كه مقدار بيشتر را كه احتمال ميدهد روزه نگرفته قضا نمايد ليكن ميتواند همان مقدار كمتر را قضا كند. حتّي اگر مقدار روزهايي را كه روزه نگرفته ميدانسته و بعد فراموش كرده، بازهم ميتواند مقدار كمتر را كه احتمال ميدهد قضا نمايد. ولي اگر عمدا و از روي بياعتنائي به اصل حكم شرعي بفراموشي سپرده شده بنابراحتياط واجب مقدار بيشتر را قضا كند.
مسئله 1777 - اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاي هر كدام را كه اوّل بگيرد مانعي ندارد. ولي اگر وقت قضاي رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روزه از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان آينده مانده باشد بنابر احتياط واجب اوّل قضاي رمضان آخر را بگيرد.
مسئله 1778 - اگر قضاي روزه چند رمضان بر او واجب باشد بهتر است معيّن كند - ولو اجمالا كه قضاي كدام رمضان را بجا ميآورد، ولي لازم نيست.
مسئله 1779 - كسي كه قضاي روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاي روزه او تنگ نباشد ميتواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد. ولي بعد از ظهر جايز نيست آن را باطل كند بلكه كفّاره هم دارد چنانكه گذشت.
مسئله 1780 - اگر قضاي روزه ميّتي را گرفته باشد، احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
مسئله 1781 - اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد لازم نيست روزههايي را كه نگرفته براي او قضا كنند.ولي اگر به جهت مسافرت، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد بنابر احتياط واجب براي او قضا كنند.
مسئله 1782 - اگر به واسطه مرضي روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد قضاي روزههايي را كه نگرفته بر او واجب نيست هر چند احوط است. و بايد براي هر روز يك "مُدّ" كه تقريبا ده سير است طعام، يعني گندم يا آرد يا برنج و مانند اينها به فقير بدهد. ولي اگر به واسطه عذر ديگري، مثلا براي مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقي بماند، روزههايي را كه نگرفته بايد قضا كند و احتياط واجب آن است كه براي هر روز يك "مُدّ" طعام هم به فقير بدهد.
مسئله 1783 - اگر به واسطه مرضي روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولي عذر ديگري پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاي روزه را بگيرد بايد روزههايي را كه نگرفته قضا نمايد. و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگري داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد روزههايي را كه نگرفته بايد قضا كند و احتياط واجب آن است كه براي هر روز يك "مُدّ" طعام هم به فقير بدهد.
مسئله 1784 - اگر در ماه رمضان به واسطه عذري روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمدا قضاي روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براي هر روز يك "مُدّ" گندم يا آرد و مانند اينها هم به فقير بدهد.
مسئله 1785 - اگر در قضاي روزه كوتاهي كند تا وقت تنگ شود و در تنگي وقت عذري پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براي هر روز يك "مُدّ" گندم يا آرد و مانند اينها به فقير بدهد. بلكه اگر موقعي كه عذر دارد تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن عذر روزههاي خود را قضا كند و پيش از آنكه قضا نمايد در تنگي وقت عذر پيدا كند بايد قضاي آن را بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براي هر روز هم يك "مُدّ" طعام به فقير بدهد.
مسئله 1786 - اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آنكه خوب شد اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد بايد قضاي رمضان آخر را بگيرد، و براي هر روز از سالهاي پيش يك "مُدّ" كه تقريبا ده سير است طعام، يعني گندم يا آرد و مانند اينها به فقير بدهد.
مسئله 1787 - كسي كه بايد براي هر روز يك "مُدّ" طعام به فقير بدهد ميتواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد چنانكه مي تواند بجاي مواد خام پخته آن را بدهد وبنابر احتياط واجب مقداري بدهد كه خام آن از يك مد كمتر نباشد و مي تواند از هر نوع غذا كه باشد فقير را سير كند و مي تواند قيمت طعام را بدهد ولي مطمئن شود كه به قدر مد طعام بخرد وبخورد .
مسئله 1788 - اگر قضاي روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و براي هر روز يك "مُدّ" طعام به فقير بدهد و تكرار اين كفّاره لازم نيست.
مسئله 1789 - اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، بايد قضاي آن را بجا آورد و براي هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد، يا يك بنده آزاد كند. و چنانچه تا رمضان آينده قضاي آن روزه را بجا نياورد بنابر احتياط واجب براي هر روز نيز يك مدّ طعام بدهد.
مسئله 1790 - اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد و در روز، مكرر جماع يا استمناء كند بنابر احتياط مستحب كفّاره هم مكرر ميشود و بهتر است كه اين احتياط ترك نشود . ولي اگر چند مرتبه كار ديگري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، مثلا چند مرتبه غذا بخورد يك كفّاره كافي است.
مسئله 1791 - بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاي نماز و روزه او را به تفصيلي كه در مسئله 1447 گفته شد بجا آورد.
مسئله 1792 - اگر پدر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگري را مانند روزه نذر نگرفته باشد بنابر احتياط واجب بايد پسر بزرگتر به تفصيلي كه در مسئله1447 گفته شد قضا نمايد.