مسئله 2058 - موقعي كه گندم و جو را از كاه جدا ميكنند، و موقع خشك شدن خرما و انگور، انسان بايد زكات را به فقير بدهد، يا از مال خود جدا كند. و زكات طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه يازدهم بايد به فقير بدهد، يا از مال خود به عنوان زكات جدا نمايد.و بهتر است كه ضمن اينكه در همان اول ماه دوازدهم فورا زكات را ميدهد نيت كند كه اگر هم اكنون بايد بدهد زكات باشد و گرنه قرض باشد تا پايان ماه دوازدهم و انگاه زكات حساب شود و بهر حال زكات را بايد فورا بدهد ولي اگر منتظر فقير معيني باشد، يا بخواهد به فقيري بدهد كه از جهتي برتري دارد، بنابر احتياط بايد فعلاً زكات را از مال خود جدا كند و كناري بگذارد تا به مستحق منظور برساند .
مسئله 2059 - كسي كه ميتواند زكات را به مستحق برساند، اگر ندهد و به واسطه كوتاهي او از بين برود بايد عوض آن را بدهد.
مسئله 2060 - كسي كه ميتواند زكات را به مستحق برساند، اگر زكات را ندهد و بدون آنكه در نگهداري آن كوتاهي كند از بين برود، چنانچه دادن زكات را به قدري تأخير انداخته كه عرفاً خلاف فوريت است بايد عوض آن را بدهد و اگر به اين مقدار تأخير نينداخته، ، در صورتي كه دسترسي به مستحق نداشته چيزي بر او واجب نيست و اگر دسترسي داشته، بنابر احتياط واجب بايد عوض آن را بدهد.
مسئله 2061 - اگر زكات را از خود مال زكاتي كنار بگذارد ميتواند در بقيه آن تصرف كند. چنانكه اگر از مال ديگرش كنار بگذارد ميتواند در تمام مال تصرف نمايد و بهر حال پس از كنار گذاشتن بايد همان را حفظ كند تا به مستحق آن برساند ونم تواند انرا با چيز ديگري عوض كند مگر با اجازه حاكم شرع طبق مصلحت .
مسئله 2062 - اگر از زكاتي كه كنار گذاشته منفعتي ببرد، مثلا گوسفندي كه براي زكات گذاشته بره بياورد، مال فقير است.
مسئله 2063 - اگر با عين مالي كه براي زكات كنار گذاشته براي خودش تجارت كند صحيح نيست. و اگر با اجازه حاكم شرع براي مصلحت زكات تجارت كند تجارت صحيح، و نفعش مال زكات است.
مسئله 2064 - اگر پيش از آنكه زكات بر او واجب شود، چيزي بابت زكات به فقير بدهد زكات حساب نميشود. و بعد از آنكه زكات بر او واجب شد، اگر چيزي را كه به فقير داده از بين نرفته باشد و آن فقير هم به فقر خود باقي باشد ميتواند چيزي را كه به او داده بابت زكات حساب كند.
مسئله 2065 - فقيري كه ميداند زكات بر انسان واجب نيست ، اگر چيزي بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود ضامن است ولي بعداً موقعي كه زكات بر انسان واجب ميشود، اگر آن فقير به فقر خود باقي باشد و مال را در معصيت مصرف نكرده باشد انسان ميتواند قيمت چيزي را كه به او داده بابت زكات حساب كند ولي اگر فقير نداند هنوز زكات برانسان واجب نشده و چيزي بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود ضامن نيست و انسان نمي تواند عوض آنرا بابت زكات حساب كند .
مسئله 2066 - مستحب است زكات گاو و گوسفند و شتر را به فقيرهاي آبرومند بدهد، و در دادن زكات، خويشان خود را بر ديگران، و اهل علم و كمال را بر غير آنان، و كساني را كه اهل سؤال نيستند بر اهل سؤال مقدم بدارد. مگر اينكه يك فقير از جهت ديگري رجحان بيشتري داشته باشد كه در اين صورت مستحب است زكات را به او بدهد.
مسئله 2067 - بهتر است زكات را آشكارا بدهند چنانكه بهتر است صدقه مستحبي را در نهان بدهند.
مسئله 2068 - اگر در شهر كسي كه ميخواهد زكات را بدهد مستحقي نباشد و نتواند زكات را به مصرف ديگري هم كه براي آن معين شده برساند، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعدا مستحق پيدا كند بايد زكات را به شهر ديگر ببرد و به مصرف زكات برساند. و مخارج بردن به آن شهر به عهده خود او است. ولي اگر زكات تلف شود ضامن نيست.
مسئله 2069 - اگر در شهر خودش مستحق پيدا شود ميتواند زكات را به شهر ديگر ببرد. ولي مخارج بردن به آن شهر را بايد از خودش بدهد، و اگر زكات تلف شود ضامن است، مگر آنكه با اجازه حاكم شرع برده باشد.
مسئله 2070 - اجرت وزن كردن و پيمانه نمودن گندم و جو و كشمش و خرمايي را كه براي زكات ميدهد با خود اوست.
مسئله 2071 - مقداري كه به فقير ميدهند بنابر احتياط واجب نبايد بيش از مخارج سال او باشد هر چند دفعة و يك جا بدهند و احتياط مستحب است كه از 5 درهم يعني 2 مثقال و 15 نخود نقره در زكات نقره و نيم دينار زكات طلا و قيمت اينها در غير طلا و نقره كمتر ، نباشد.
مسئله 2072 - مكروه است انسان از مستحق درخواست كند زكاتي را كه از او گرفته به او بفروشد. ولي اگر مستحق بخواهد چيزي را كه گرفته بفروشد از كسي كه زكات را به او داده در خريد آن بر ديگران مقدم است البته به قيمت واقعي آن .
مسئله 2073 - اگر شك كند زكاتي را كه بر او واجب بوده داده يا نه، بايد زكات را بدهد، هر چند شك او براي زكات سالهاي پيش باشد.
مسئله 2074 - فقير نميتواند زكات را به كمتر از مقدار آن صلح كند، يا چيزي را گرانتر از قيمت آن بابت زكات قبول نمايد، يا زكات را از مالك بگيرد و به او ببخشد.
مسئله 2075 - انسان ميتواند از زكات، قرآن يا هر گونه كتاب ديني بخرد و وقف نمايد، هر چند بر اولادخود ويا كسانيكه خرج آنان بر او واجب است. و ميتواند توليت وقف را براي خود يا اولاد خود قرار دهد ولي بهتر است آنرا به حاكم شرع بدهد ولي نمي تواند از زكات ملك بخرد و بر اولاد خود و يا بر كساني كه مخارج انان بر او واجب است وقف نمايد كه عايدي انرا به مصرف مخارج خود برسانند
مسئله 2076 - فقير ميتواند زكات را براي رفتن به حج و زيارت و مانند اينها به مصرف برساند ولي اگر به مقدار خرج سالش زكات گرفته باشد، براي زيارت و مانند آن از سهم فقرا نميتواند زكات بگيرد ولي از سهم سبيل الله مانعي ندارد.
مسئله 2077 - اگر مالك، فقيري را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد، چنانچه آن فقير احتمال دهد كه قصد مالك اين بوده كه خود آن فقير از زكات بر ندارد نميتواند چيزي از آن را براي خود شبر دارد. و اگر يقين داشته باشد كه قصد مالك اين نبوده، براي خودش هم ميتواند بردارد.
مسئله 2078 - اگر فقير، شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات بگيرد، چنانچه شرطهايي كه براي واجب شدن زكات گفته شد در آنها جمع شود بايد زكات آنها را بدهد.
مسئله 2079 - اگر دو نفر در مالي كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكي از آنان زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كنند، چنانچه بداند شريكش زكات سهم خود را نداده، تصرف او در سهم خودش هم اشكال دارد مگر اينكه به اذن شريك يا حاكم شرع زكات آن را بدهد.
مسئله 2080 - كسي كه خمس يا زكات بدهكار است، و كفاره و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است، و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد، اگر مالي كه خمس يا زكات آن واجب شده، از بين نرفته باشد بايد خمس و زكات را بدهد، و اگر از بين رفته باشدبنابر احتياط واجب ابتداء حق الناس را بدهد و آنگاه ميتواند خمس يا زكات را بدهد، يا كفاره و نذر و مانند اينها را ادا نمايد و تقسيم لازم نيست و تصميم بگيرد كه بقيه بدهي هايش را بعداً بپردازد ولي اگر از طرف حاكم شرع حكم افلاس و حجر او صادر شده باشد بايد تقسيم شود .
مسئله 2081 - كسي كه خمس يا زكات بدهكار است، و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است، و قرض هم دارد، اگر بميرد و مال او براي همه آنها كافي نباشد، چنانچه مالي كه خمس و زكات آن واجب شده از بين نرفته باشد بايد خمس يا زكات را بدهند و بقيه مال او را به چيزهاي ديگري كه بر او واجب است قسمت كنند، و اگر مالي كه خمس و زكات آن واجب شده از بين رفته باشد بايد مال او را به خمس و زكات و قرض و نذر و مانند اينها قسمت نمايند. مثلا اگر چهل تومان خمس بر او واجب است و بيست تومان به كسي بدهكار است و همه مال او سي تومان است بايد بيست تومان بابت خمس، و ده تومان به دين او بدهند.
مسئله 2082 - كسي كه مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نكند ميتواند براي معاش خود كسب كند، چنانچه تحصيل آن علم، واجب يا مستحب باشد ميشود به او زكات داد. و اگر تحصيل آن علم، واجب يا مستحب نباشد زكات دادن به او اشكال دارد.