واگذار كردن منافع ملك يا شخص بديگري در برابر مال معيني اجاره مي باشد
مسئله 2340 - اجاره دهنده و كسي كه چيزي را اجاره ميكند بايد مكلف و عاقل باشند، و به اختيار خودشان اجاره را انجام دهند، و نيز بايد در مال خود حق تصرف داشته باشند. پس سفيهي كه مال خود را در كارهاي بيهوده مصرف ميكند چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد اگر چيزي را اجاره كند، يا اجاره دهد صحيح نيست مگر اينكه ولي او آن را اجازه كند. و همچنين است ورشكستهاي كه از طرف حاكم شرع حكم افلاس او صادر شده است.
مسئله 2341 - انسان ميتواند از طرف ديگري وكيل شود و مال او را اجاره دهد.
مسئله 2342 - اگر ولي، يا قيم طفل به مصلحت او مال او را اجاره دهد، يا خود او را اجير ديگري نمايد اشكال ندارد. و اگر مدتي از زمان بالغ شدن او را جزء مدت اجاره قرار دهد، هرگاه طوري بوده كه اگر مقداري از زمان بالغ بودن بچه را جزء مدت اجاره نميكرد، برخلاف مصلحت طفل بود،طفل بعد از بلوغ نميتواند اجاره را بهم بزند.
مسئله 2343 - بچه صغيري را كه ولي ندارد بدون اجازه مجتهد نميشود اجير كرد. و كسي كه به مجتهد و نماينده او دسترسي ندارد، در صورتي كه به مصلحت بچه باشد، ميتواند از چند يا يك نفر مؤمن كه عادل باشند، اجازه بگيرد و او را اجير نمايد.
مسئله 2344 - در عقد اجاره مثل بسياري عقود ديگر زبان خاصي شرط نيست پس اجاره دهنده و مستأجر لازم نيست صيغه عربي بخوانند بلكه اگر مالك به هر زبان به كسي بگويد: ملك خود را به تو اجاره دادم و او بگويد قبول كردم، اجاره صحيح است. بلكه اگر حرفي نزنند و مالك به قصد اينكه ملك را اجاره دهد، آن را به مستأجر واگذار كند و او هم به قصد اجاره كردن بگيرد اجاره صحيح ميباشد و اين را اجاره معاطاتي ميگويند و همينطور در اجاره شخص براي كار .
مسئله 2345 - كسي كه نميتواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند كه ملك را اجاره داده، يا اجاره كرده صحيح است. چنانكه اگر بطور معاطاتي كه در بالا گفته شد انجام دهد نيز صحيح است.
مسئله 2346 - اگر خانه يا دكان يا اطاقي را اجاره كند و صاحب ملك با او شرط كند كه فقط خود او از آنها استفاده نمايد يا اجاره منصرف به اين معني باشد، مستأجر نميتواند آن را به ديگري اجاره دهد. و اگر شرط نكند و منصرف به اين معني هم نباشد ميتواند آن را به ديگري اجاره دهد ولي در تسليم به ديگري از مالك اجازه بگيرد، و اگر بخواهد به زيادتر از مقداري كه اجاره كرده آن را اجاره دهد، بايد در آن، كاري مثلاً تعميرات يا خدمات ديگر انجام داده باشد.
مسئله 2347 - اگر اجير با انسان شرط كند كه فقط براي خود انسان كار كند يا اجاره منصرف به اين معني باشد نميشود او را به ديگري اجاره داد، و اگر شرط نكند مانعي ندارد ولي بايد زيادتر نگيرد. و همچنين اگر انسان اجير شود كه كاري را انجام دهد، مثلا لباسي را بدوزد، نميتواند ديگري را براي آن كار به كمتر اجير نمايد مگر اينكه مقداري از كار را خودش انجام دهد، مثلا پارچه را ببرد. و در تحويل دادن پارچه به ديگري بايد از صاحب پارچه اجازه بگيرد.
مسئله 2348 - كشتي و قايق و مانند آنهم بنابراحتياط واجب حكم اجير و خانه و مانند آن را دارد كه در بالا گفته شد ولي اگر غير اينها چيز ديگري - مثلا زمين - را اجاره كند و مالك با او شرط نكند كه فقط خودش از آن استفاده نمايد، اگر بيشتر از مقداري كه اجاره كرده آن را اجاره دهد اشكال ندارد بشرط آنكه مال الاجارهها پول و يا همجنس ديگر نباشد گرچه احتياط مستحبي آن است كه مطلقا اينكار را نكند خصوصا در زمين و آسيا.
مسئله 2349 - اگر خانه يا دكاني را مثلا يك ساله به صد تومان اجاره كند و از نصف آن خودش استفاده نمايد ميتواند نصف ديگر آن را به صد تومان اجاره دهد، ولي اگر بخواهد نصف آن را به زيادتر از مقداري كه اجاره كرده، مثلا به صد و بيست تومان، اجاره دهد بايد در آن، كاري مانند تعمير انجام داده باشد.