مسئله 2359 - مالي را كه متسأجر بابت اجاره ميدهد بايد معلوم باشد. اگر از چيزهايي است كه مثل گندم با وزن معامله ميكنند، بايد وزن آن معلوم باشد، و اگر از چيزهايي است كه با شماره معامله ميكنند بايد شماره آن معين باشد، و اگر مثل حيوان يا ماشين است كه بدون ديدن معلوم نميشود بايد اجاره دهنده آن را ببيند، يا مستأجر خصوصيات آن را به او بگويد.
مسئله 2360 - اگر زميني را براي زراعت جو، يا گندم اجاره دهد و مالالاجاره را جو، يا گندم همان زمين يا محصول ديگري از آن زمين كه فعلا موجود نيست قرار دهد اجاره صحيح نيست و حتي بنا براحتياط واجب نميتوان به محصول كلي بشرط پرداخت از آن زمين نيز معامله نمود.
مسئله 2361 - كسي كه چيزي را اجاره داده، تا آن چيز را تحويل ندهد، حق ندارد اجاره آن را مطالبه كند، و نيز اگر براي انجام عملي اجير شده باشد، پيش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد مگر اينكه شرط كنند جلوتر بگيرد، يا معمول باشد جلوتر بگيرند چنانكه در اجرت نماز استيجاري يا حج معمول شده است .
مسئله 2362 - هرگاه چيزي را كه اجاره داده تحويل دهد، اگر چه مستأجر تحويل نگيرد، يا تحويل بگيرد و تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نكند، بايد مالالاجاره آن را بدهد مگر اينكه به طور كلي در مدت اجاره بدون تقصير مستأجر از امكان استفاده بيفتد.
مسئله 2363 - اگر انسان اجير شود كه در روز معيني كاري را انجام دهد و در آن روز براي انجام آن كار حاضر شود، كسي كه او را اجير كرده اگر چه آن كار را به او مراجعه نكند، بايد اجرت او را بدهد. مثلا اگر خياطي را در روز معيني براي دوختن لباسي اجير نمايد و خياط در آن روز آماده كار باشد، اگر چه پارچه را به او ندهد كه بدوزد، بايد اجرتش را بدهد چه خياط بيكار باشد، چه براي خودش يا ديگري كار كند وهمينطور ساير مشاغل
مسئله 2364 - اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده و مستأجر عين را تحويل گرفته است بايد مالالاجاره را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد. مثلا اگر خانهاي را يك ساله به صد تومان اجاره كند بعد بفهمد اجاره باطل بوده، چنانچه اجاره آن خانه معمولا پنجاه تومان است، بايد پنجاه تومان را بدهد، و اگر دويست تومان است، بايد دويست تومان را بپردازد، و نيز اگر بعد از گذشتن مقداري از مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده، بايد اجاره آن مدت را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد.
مسئله 2365 - اگر چيزي را كه اجاره كرده از بين برود، چنانچه در نگهداري آن كوتاهي نكرده ودر استفاده بردن از آن هم زياده روي ننموده باشد ضامن نيست. و همينطور در اجاره براي كار اگر مثلا پارچهاي را كه به خياط داده از بين برود، در صورتي كه خياط زياده روي نكرده در تصرف از حد مجاز بيرون نرفته و در نگهداري آن هم كوتاهي نكرده باشد، عوض آن را بدهكار نيست.
مسئله 2366 - هرگاه صنعتگر چيزي را كه براي ساخت وپرداخت گرفته ضايع كند ضامن است.
مسئله 2367 - اگر قصاب سر حيواني را ببرد و آن را حرام كند چه مزد گرفته باشد، چه مجاني سر بريده باشد، بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.
مسئله 2368 - اگر حيواني را اجاره كند و معين نمايد كه چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بيشتر از آن مقدار بار كند و آن حيوان بميرد يا معيوب شود ضامن است. و نيز اگر مقدار بار را معين نكرده باشند و بيشتر از معمول بار كند و حيوان تلف شود، يا معيوب گردد ضامن ميباشد و اجرت مقدار زياده را هم بدهكار است.
مسئله 2369 - اگر حيواني را براي بردن بار شكستني اجاره دهد چنانچه آن حيوان بلغزد، يا رم كند و بار را بشكند، صاحب حيوان ضامن نيست. ولي اگر به واسطه زدن و مانند آن كاري كند كه حيوان زمين بخورد و بار را بشكند ضامن است.
مسئله 2370 - اگر كودكي را با اجازه ولي او ختنه كند و ختنه كننده متخصص باشد و ضرري به آن بچه برسد، يا بميرد چنانچه سهل انگاري كرده باشد ضامن است.
مسئله 2371 - اگر دكتر به دست خود به مريض دوا دهد، يا نسخه أي داده درد و دواي مريض را به او بگويد و مريض به گفته او دوا را بخورد، چنانچه در معالجه خطا كند و به مريض ضرري برسد يا بميرد، دكتر ضامن است. ولي اگر فقط بگويد: بنظر من بيماري تو فلان مرض است و داروي آن هم فلان چيز است ولي نميگويم عمل كن ضامن نمي باشد .
مسئله 2372 - هرگاه دكتر برائت جسته به مريض يا ولي او بگويد كه اگر بدون سهل انگاري ضرري به مريض برسد ضامن نيستم ، در صورتي كه حاذق باشد و دقت و احتياط خود را بكند و به مريض ضرري برسد يا بميرد دكتر ضامن نيست.
مسئله 2373 - مستأجر و كسي كه چيزي را اجاره داده، با رضايت يكديگر ميتوانند معامله را بهم بزنند. و نيز اگر در اجاره شرط كنند كه هر دو يا يكي از آنان حق به هم زدن معامله را داشته باشند، ميتوانند مطابق قرارداد، اجاره را بهم بزنند.
مسئله 2374 - اگر اجاره دهنده، يا مستأجر بفهمد كه مغبون شده است، چنانچه در موقع خواندن صيغه ملتفت نباشد كه مغبون است، ميتواند اجاره رابهم بزند، ولي اگر در صيغه اجاره شرط كنند كه اگر مغبون هم باشند حق بهم زدن معامله را نداشته باشند، نميتوانند اجاره را بهم بزنند.
مسئله 2375 - اگر چيزي را اجاره دهد و پيش از آنكه تحويل دهد كسي آن را غصب نمايد، مستأجر ميتواند اجاره را بهم بزند و اگر چيزي را كه به اجاره دهنده داده پس بگيرد، و ميتواند اجاره را بهم نزند و اگر بتواند اجاره مدتي را كه در تصرف غاصب بوده به ميزان معمول از او بگيرد. حتي اگر مثلا حيواني را يك ماهه به ده تومان اجاره نمايد و كسي آن را ده روز غصب كند و اجاره معمولي ده روز آن پانزده تومان باشد ميتواند پانزده تومان را از غصب كننده بگيرد.
مسئله 2376 - اگر چيزي را كه اجاره كرده تحويل بگيرد، و بعد ديگري آن را غصب كند، نميتواند اجاره را بهم بزند و فقط حق دارد كرايه آن چيز را به مقدار معمول از غاصب بگيرد.
مسئله 2377 - اگر پيش از آنكه مدت اجاره تمام شود، ملك را به مستأجر بفروشد اجاره بهم نميخورد و مستأجر بايد مالالاجاره را به فروشنده بدهد. مگر اينكه پيش از فروش يا هنگام آن اجاره را فسخ نمايند و همچنين است اگر آن را به ديگري بفروشد.
مسئله 2378 - اگر پيش از ابتداي مدت اجاره، ملك به طوري خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفادهاي كه شرط كردهاند نباشد، اجاره باطل ميشود، و پولي كه مستأجر به صاحب ملك داده به او برميگردد، بلكه اگر طوري شود كه استفاده از آن به اندازهاي كه در اجاره معين شده ممكن نباشد ميتواند اجاره را بهم بزند.
مسئله 2379 - اگر ملكي را اجاره كند و بعد از گذشتن مقداري از مدت اجاره به طوري خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفادهاي كه شرط كردهاند نباشد، اجاره مدتي كه باقي مانده، باطل ميشود و ميتواند اجاره همه مدت را بهم بزند و نسبت به مقداري كه استفاده كرده اجرت المثل بدهد.
مسئله 2380 - اگر خانهاي را كه مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و يك اطاق آن خراب شود و ساخت سابق آن در نظر مستأجر خصوصيت نداشته باشد، چنانچه فورا آن را بسازد بطوري كه هيچ مقدار از استفاده مورد نظر آن از بين نرود مثل اينكه شروع مدت اجاره زمان ديگري باشد اجاره باطل نميشود و مستأجر هم نميتواند اجاره را بهم بزند، ولي اگر ساختن آن به قدري طول بكشد كه مقداري از استفاده مستأجر از بين برود، اجاره به آن مقدار باطل ميشود و مستأجر ميتواند همه اجاره را بهم بزند و نسبت به آنچه استفاده كرده اجرتالمثل بدهد.
مسئله 2381 - اگر اجاره دهنده يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نميشود مگر اينكه شرط شده باشد خود مستأجر از آن استفاده كند كه در اين صورت به موت مستأجر اجاره باطل ميشود، چنانكه اگر مثلا خانه مال اجاره دهنده نباشد و فقط اختيار يا ملكيت منافع مال او باشد مثل اينكه مالك خانه وصيت كرده باشدكه تا اين شخص زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن شخص خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد، از وقتي كه مرده اجاره باطل است.
مسئله 2382 - اگر صاحب كار بنا را وكيل كند كه براي او كارگر بگيرد، چنانچه بنا كمتر از مقداري كه از صاحب كار ميگيرد به كارگر بدهد زيادي آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب كار بدهد، ولي اگر اجير شود كه ساختمان را تمام كند و براي خود اختيار بگذارد كه خودش بسازد، يا به ديگري بدهد در صورتي كه كمتر از مقداري كه اجير شده به ديگري بدهد چنانچه خود او هم كاري كه ارزش دارد هر چند كم باشد انجام ميدهد زيادي آن براي او حلال ميباشد.
مسئله 2383 - در اجاره شخص براي عمل رنگرزي و مانند آن اگر برخلاف قرار عمل شود حق اجرت ندارد مثلا اگر رنگرز قرار بگذارد كه مثلا پارچه را با نيل رنگ كند، چنانچه با رنگ ديگر رنگ نمايد حق ندارد چيزي بگيرد و اگر نقصي به پارچه بدين جهت رسيده باشد ضامن مي باشد .