مسئله 2391 - جعاله آن است كه انسان قرار بگذارد در مقابل كاري كه هر كس براي او انجام دهد مال معيني بدهد، مثلا بگويد هر كس گمشده مرا پيدا كند، ده تومان به او ميدهم، و به كسي كه اين قرار را ميگذارد جاعل، و به كسي كه كار را انجام ميدهد عامل ميگويند. و فرق بين جعاله و اينكه كسي را براي كاري اجير كنند، اين است كه در اجاره بعد از خواندن صيغه، اجير بايد عمل را انجام دهد و كسي هم كه او را اجير كرده اجرت را به او بدهكار ميشود، ولي در جعاله بر كسي لازم نيست كه مشغول عمل بشود و تا عمل را انجام ندهد، جاعل بدهكار نميشود.
مسئله 2392 - جاعل بايد بالغ و عاقل باشد، و از روي قصد و اختيار قرارداد كند، و شرعا بتواند در مال خود تصرف نمايد. بنابراين جعاله آدم سفيهي كه مال خود را در كارهاي بيهوده و بطور غير عقلائي مصرف ميكند صحيح نيست، مگر اينكه ولي شرعي او اجازه كند. و همچنين است ورشكستهاي كه حاكم شرع، حكم افلاس او را صادر كرده است.
مسئله 2393 - كاري را كه جاعل ميگويد براي او انجام دهند، بايد حرام نباشد، و نيز بايد بي فايده نباشد كه غرض عقلائي به آن تعلق نگرفته باشد. پس اگر بگويد: هر كس شراب بخورد، يا در شب به جاي تاريكي برود ده تومان به او ميدهم، جعاله صحيح نيست. مگر اينكه مثلا بخواهد شجاعت افراد را براي كار معيني تجربه كند تا مورد استفاده قرار دهد .
مسئله 2394 - اگر مالي را كه قرار ميگذارد بدهد معين كند، مثلا بگويد هر كس اسب مرا پيدا كند، اين گندم را به او ميدهم، لازم نيست بگويد آن گندم مال كجاست و قيمت آن چيست، ولي اگر مال را معين نكند، مثلا بگويد: كسي كه اسب مرا پيدا كند ده من گندم به او ميدهم، بنابر احتياط واجب بايد خصوصيات آن را كاملا معين نمايد.
مسئله 2395 - اگر جاعل، مزد معيني براي كار قرار ندهد، مثلا بگويد: هر كس بچه مرا پيدا كند پولي به او ميدهم و مقدار آن را معين نكند، جعاله صحيح نيست ولي چنانچه كسي آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقداري كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد مگر اينكه ظاهر كلام او اين باشد كه مبلغ كمتري را در نظر گرفته است و در اين صورت اگر دقيقا مقدار آن قابل تعيين نباشد بيش از مقدار متيقن طلب ندارد ولي احتياط آن است كه مصالحه شود.
مسئله 2396 - اگر عامل، پيش از قرارداد، كار را انجام داده باشد، يا بعد از قرارداد، به قصد اينكه پول نگيرد انجام دهد، حقي به مزد ندارد.
مسئله 2397 - پيش از آنكه عامل شروع به كار كند جاعل و عامل ميتوانند جعاله را بهم بزنند.
مسئله 2398 - بعد از آنكه عامل شروع به كار كرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را بهم بزند اشكال دارد و اگر بهم زد بايد مزد مقدار عملي را كه انجام داده به او بدهد.
مسئله 2399 - عامل ميتواند عمل را ناتمام بگذارد، ولي اگر تمام نكردن عمل اسباب ضرر جاعل شود، بايد آن را تمام نمايد. مثلا اگر كسي بگويد هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او ميدهم، و دكتر جراحي شروع به عمل كند، چنانچه طوري باشد كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معيوب ميشود،بايد آن را تمام نمايد، و در صورتي كه ناتمام بگذارد، حقي به جاعل ندارد، بلكه ضامن عيبي كه حاصل ميشود نيز هست.
مسئله 2400 - اگر عامل، كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پيدا كردن اسب است كه تا تمام نشود براي جاعل هيچ فايده ندارد، عامل نميتواند چيزي مطالبه كند. و همچنين است اگر جاعل مزد را براي تمام كردن عمل قرار بگذارد، مثلا بگويد: هر كس لباس مرا بدوزد ده تومان به او ميدهم. ولي اگر مقصودش اين باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گيرد براي آن مقدار مزد بدهد، جاعل بايد مزد مقداري را كه انجام شده به عامل بدهد، اگر چه احتياط اين است كه به طور مصالحه يكديگر را راضي نمايند.