مسئله 2430 - وكالت، آن است كه انسان كاري را كه ميتواند در آن دخالت كند، به ديگري واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد. مثلا كسي را وكيل كند كه خانه او را بفروشد، يا زني را براي او عقد نمايد. پس آدم سفيهي كه مال خود را در كارهاي بيهوده و بطور غير عقلائي مصرف ميكند، چون حق ندارد در مال خود تصرف كند، نميتواند براي خريد و فروش در مال خودش و يا ساير معاملات مالي، كسي را وكيل نمايد. و همچنين است ورشكستهاي كه از طرف حاكم شرع، حكم افلاس او صادر شده باشد.
مسئله 2431 - در وكالت لازم نيست صيغه بخوانند، و اگر انسان به ديگري بفهماند كه او را وكيل كرده و او هم بفهماند قبول نموده، مثلا مال خود را به كسي بدهد كه براي او بفروشد و او مال را بگيرد، وكالت صحيح است.
مسئله 2432 - اگر انسان كسي را كه در شهر ديگري است وكيل نمايد و براي او وكالت نامه بفرستد و او قبول كند، اگر چه وكالت نامه بعد از مدتي برسد وكالت از همان اول صحيح است.
مسئله 2433 - موكل، يعني كسي كه ديگري را وكيل ميكند، و نيز كسي كه وكيل ميشود، بايد بالغ و عاقل باشند، و از روي قصد و اختيار اقدام كنند، البته در اجراء صيغه وكالت و يا نوشتن آن بلوغ لازم نيست و بچه مميز هم اگر بتواند انجام دهد مانعي نيست.
مسئله 2434 - كاري را كه انسان نميتواند انجام دهد، يا شرعا نبايد انجام دهد نميتواند براي انجام آن از طرف ديگري وكيل شود. مثلا كسي كه در احرام حج است چون نبايد صيغه عقد زناشوئي را بخواند، نميتواند براي خواندن صيغه از طرف ديگري هم وكيل شود.
مسئله 2435 - اگر انسان كسي را براي انجام تمام كارهاي خودش وكيل كند صحيح است، ولي اگر براي يكي از كارهاي خود وكيل نمايد و كار خاصي را در نظر گرفته باشد و آن كار را معين نكند، وكالت صحيح نيست.
مسئله 2436 - وكالت، عقد جايز است و هر يك از دو طرف ميتواند آن را بهم بزند، مگر اينكه در ضمن عقد لازمي شرط لزوم يعني وكالت بلاعزل شده باشد. مثلا در ضمن عقد نكاح شرط كنند كه زن از حالا تا پنجاه سال مثلا وكيل باشد كه اگر مرد مسافرت طولاني كرد يا نفقه نداد زن از طرف شوهر، خود را طلاق دهد كه در اين صورت، شوهر حق ندارد او را عزل نمايد، و در غير اين صورت اگر موكل وكيل را عزل كند، يعني از كار بر كنار نمايد، بعد از آنكه خبر به او رسيد نميتواند آن كار را انجام دهد، ولي اگر پيش از رسيدن خبر آن كار را انجام داده باشد صحيح است. بلكه در صورت اول هم كه در ضمن عقد لازم شرط وكالت بلاعزل شود گرچه موكل حق ندارد عزل كند ليكن اگر عزل كرد وكيل عزل ميشود و وقتي قبل از عمل خبر عزل به او برسد عمل باطل است.
مسئله 2437 - وكيل ميتواند از وكالت كنارهگيري كند، و اگر موكل غائب هم باشد اشكال ندارد.
مسئله 2438 - وكيل نميتواند براي انجام كاري كه به او واگذار شده، ديگري را وكيل نمايد، ولي اگر موكل به او اجازه داده باشد كه وكيل بگيرد، به هر طوري كه به او دستور داده ميتواند رفتار نمايد. و همچنين است اگر ظاهر حال اجازه توكيل باشد. مثل اينكه كار، به نحوي است كه معلوم است خود وكيل نميتواند آن را انجام دهد. و اگر مالك گفته باشد براي من وكيل بگير، بايد از طرف او وكيل بگيرد و نميتواند كسي را از طرف خودش وكيل كند.
مسئله 2439 - اگر انسان با اجازه موكل خودش كسي را از طرف موكل وكيل كند، نميتواند آن وكيل را عزل نمايد، و اگر وكيل نخستين بميرد يا موكل، او را عزل كند وكالت دومي باطل نميشود.
مسئله 2440 - اگر وكيل با اجازه موكل، كسي را از طرف خود ش وكيل كند موكل و وكيل اول ميتوانند آن وكيل را عزل كنند، و اگر وكيل اول بميرد، يا عزل شود، وكالت دومي باطل ميشود.
مسئله 2441 - اگر چند نفر را براي انجام كاري وكيل كند و به آنها اجازه دهد كه هر كدام به تنهايي در آن كار اقدام كنند، هر يك از آنان ميتواند آن كار را انجام دهد و چنانچه يكي از آنان عزل شود يا بميرد وكالت ديگران باطل نميشود، ولي اگر نگفته باشد كه با هم يا به تنهايي انجام دهند و از حرفش هم معلوم نباشد كه ميتوانند به تنهايي انجام دهند، يا گفته باشد كه با هم انجام دهند، نميتوانند به تنهايي اقدام نمايند. و اگر با هم وكيل شده باشند كه با هم انجام دهند، در صورتي كه يكي از آنان بميرد، وكالت ديگران هم باطل ميشود.
مسئله 2442 - اگر وكيل يا موكل بميرد، يا ديوانه هميشگي شود وكالت باطل ميشود، و نيز اگر گاهگاهي ديوانه شود و يا بيهوش شود بنابر احتياط واجب بايد به معاملهاي كه انجام ميدهد ترتيب اثر ندهند. و نيز اگر چيزي كه براي تصرف در آن وكيل شده است از بين برود، مثلا گوسفندي كه براي فروش آن وكيل شده بميرد، وكالت باطل ميشود.
مسئله 2443 - در وكالت شرط نيست اجرتي براي وكيل منظور شود ولي اگر منظور شد بايد طبق قرار عمل شود حتي اگر قرار شود كه مقداري از حق منظور براي وكيل را قبل از عمل بدهند بايد عمل شود مگر اينكه اصل وكالت را فسخ كنند.
مسئله 2444 - اگر وكيل در نگهداري مالي كه در اختيار اوست كوتاهي نكند و غير از تصرفي كه به او اجازه دادهاند، تصرف ديگري در آن ننمايد و اتفاقا آن مال از بين برود لازم نيست عوض آن را بدهد.
مسئله 2445 - اگر وكيل در نگهداري مالي كه در اختيار اوست كوتاهي كند، يا غير از تصرفي كه به او اجازه دادهاند تصرف ديگري در آن بنمايد و آن مال از بين برود، ضامن است. پس اگر لباسي را كه گفتهاند: بفروش، بپوشد و آن لباس تلف شود، بايد عوض آن را بدهد. هر چند پوشيدن در تلف شدن دخالتي نداشته باشد.
مسئله 2446 - اگر وكيل غير از تصرفي كه به او اجازه دادهاند، تصرف ديگري در مال بكند، مثلا لباسي را كه گفتهاند بفروش، بپوشد و بعدا تصرفي را كه به او اجازه دادهاند بنمايد، آن تصرف صحيح است.
مسئله 2447 - مورد وكالت امور اعتباري مثل انجام خريد و فروش و ساير عقود و ايقاعات مي باشد به خلاف حيازت مباحات و مانند آن پس وكالت در گرفتن ماهي از دريا يا كارگري و مانند اينها صحيح نميباشد ولي در آن كارها اجاره و جعاله و مانند آنها صحيح است.