مسئله 2516 - كفالت آن است كه انسان ضامن شود كه هر وقت طلبكار بدهكار را خواست او را تحويل بدهد، و همچنين اگر كسي بر ديگري حقي داشته باشد، يا ادعاي حقي كند كه دعواي او قابل قبول باشد، چنانچه انسان ضامن شود كه هر وقت صاحب حق يا مدعي، طرف را خواست او را تحويل بدهد عملش را كفالت و به كسي كه اين طور ضامن ميشود كفيل ميگويند.
مسئله 2517 - عقد كفالت با لفظ صريح يا نوشته يا نوشته با امضاء يا عملي كه بوضوح و صراحت بفهماند كه كفيل ضامن احضار و تحويل بدهكار است وبا قبول طلبكار، برقرار ميشود و لازم است ضامن و طلبكار رضايت به اين كفالت داشته باشند ولي رضايت بدهكار - مكفول - لازم نيست.
مسئله 2518 - كفيل بايد مكلف و عاقل باشد، و او را در كفالت مجبور نكرده باشند، و بتواند كسي را كه كفيل او شده حاضر نمايد، و نيز بايد سفيه نباشد.
مسئله 2519 - يكي از هفت چيز، كفالت را بهم ميزند: اول: حصول منظور از كفالت يعني كفيل بدهكار را به دست طلبكار بدهد. دوم: طلب طلبكار داده شود. سوم: طلبكار از طلب خود بگذرد. چهارم: بدهكار بميرد. پنجم: طلبكار كفيل را از كفالت آزاد كند. ششم: كفيل بميرد. هفتم: كسي كه صاحب حق است به وسيله حواله يا طور ديگري حق خود را به ديگري واگذار نمايد.
مسئله 2520 - اگر كسي به زور بدهكار را از دست طلبكار رها كند، چنانچه طلبكار دسترسي به او نداشته باشد، كسي كه بدهكار را رها كرده، بايد او را به دست طلبكار بدهد و يا بدهي او را بپردازد.