مسئله 2725 ـ بهتر است كه خانوادهها در شير دادن بچّه ديگران دقّت كنند و به ذهن بسپارند تا اختلاط ناروا پيش نيايد. زيرا ممكن است فراموش شود كه به چه كساني شير دادهاند و بعدآً دو نفر محرم با يكديگر ازدواج نمايند.
مسئله 2726 ـ كساني كه به واسطة شير خوردن، خويشي پيدا ميكنند مستحبّ است يكديگر را احترام نمايند، ولي ازيكديگر ارث نميبرند و حقوق خويشاوندي كه انسان با خويشان خود دارد براي آنان نيست.
مسئله 2727 ـ اگر به واسطه شير دادن، حقّ شوهر از بين نرود، زن ميتواند بدون اجازة شوهر، بچّة كس ديگر را شير دهد، ولي جايزنيست بچّهاي را شير دهد كه به واسطة شير دادن به آن بچّه، به شوهر خود حرام شود. مثلاً اگر شوهر او دختر شيرخواري را براي خود عقد كرده باشد زن نبايد آن دختر را شير دهد، چون اگر آن دختر را شير دهد خودش مادر زن شوهر ميشود و بر او حرام ميگردد.
مسئله 2728 ـ اگر كسي بخواهد زن برادرش به او محرم شود ميتواند دختر شيرخواري را با شرائطي كه در مسئلة 2602 گفته شد براي خود عقد كند و با شرائطي كه در مسئلة 2712 گفته شد زن برادرش آن دختر را شير دهد، كه در اين صورت عقد دختر باطل و براي او محرم و حرام ابدي ميگردد و زن برادرش به او محرم ميشود.
مسئله 2729 ـ اگر مرد پيش ازآن كه زني را براي خود عقد كند بگويد به واسطة شير خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگويد شير مادر او را خورده، چنانچه تصديق او ممكن باشد و معلوم نباشد كه دروغ ميگويد ديگر نميتواند با آن زن ازدواج كند، و اگر بعد از عقد بگويد و خود زن هم حرف او را قبول نمايد عقد باطل است، پس اگر مرد با او نزديكي نكرده باشد، يا نزديكي كرده باشد، ولي در وقت نزديكي كردن زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد، و اگر بعد از نزديكي بفهمد كه بر آن مر حرام بوده، شوهر بايد مهر او را مطابق زنهاي كه مثل او هستند (مهر المثل) بدهد، هر چند در تفاوت دو مهر( مهرقراردادي و مهر المثل) احوط مصالحه است.
مسئله 2730 ـ اگر زن پيش از عقد بگويد به واسطة شير خوردن بر مردي حرام شده، چنانچه تصديق او ممكن باشد و معلوم نباشد كه دروغ ميگويد نميتواند با آن مرد ازدواج كند، و اگر بعد از عقد بگويد، مثل صورتي است كه مرد بعد از عقد بگويد كه زن بر او حرام است و حكم آن مسئلة پيش گفته شد يعني اگر مرد هم قبول كند عقد باطل است و اگر نزديكي شده در حالي كه زن ميدانسته حقّ مهر ندارد.
مسئله 2731 ـ شير دادني كه علّت محرم شدن است به دو چيز ثابت ميشود:
اوّل: خبر دادن عدّهاي كه انسان از گفتة آنان يقين يا اطمينان پيدا كند.
دوّم: شهادت دو مرد عادل، يا چهار زن، يا يك مرد و دو زن كه همگي عادل باشند، ولي بايد شرايط شير دادن را هم بگويند، مثلاً بگويند ما ديدهايم كه فلان بچّه بيست و چهارساعت از پستان فلان زن شير خورده و چيزي هم در بين نخورده، و همچنين ساير شرطها را كه در
مسئله 2712 گفته شد شرح دهند. ولي اگر معلوم باشد كه شرائط را ميدانند و در عقيده با هم مخالف نيستند و با مرد و زن هم در عقيده مخالفت ندارند لازم نيست شرائط را شرح دهند.
مسئله 2732 ـ اگر شكّ كنند كودك به مقداري كه علّت محرم شدن است شير خورده يا نه، يا فقط گمان داشته باشند كه آن مقدار شير خورده و علم ندارند، بچّه به كسي محرم نميشود، ولي بهتر آن است كه احتياط كنند.