مسئله 2780 ـ درطلاق رجعي مرد به دو قسم ميتواند به زن خود رجوع كند: اوّل: حرفي بزند كه معنايش اين باشد كه او را دوباره زن خود قرار داده است، يعني انشاء رجوع كند. دوّم: با قصد رجوع كاري كند كه از آن بفهمند رجوع كرده است. بلكه صرف انجام كارهايي كه با غير زوجه حرام است هر چند توجّه به قصد رجوع نداشته باشد رجوع حساب ميشود اگر عمل با قصد انجام شده باشد نه از روي غفلت و سهو، همين كه قصد عدم رجوع نكند كافي است بلكه اگر جماع كند هر چند قصد عدم رجوع كند رجوع حساب ميشود.
مسئله 2781 ـ براي رجوع كردن لازم نيست مرد شاهد بگيرد، يا به زن خبر دهد، بلكه اگر بدون اين كه كسي بفهمد، بگويد به زنم رجوع كردم صحيح است، ولي مستحبّ است براي رجوع شاهد بگيرند.
مسئله 2782 ـ مردي كه زن خود را طلاق رجعي داده، اگر مالي از او بگيرد و با او صلح كند كه ديگر به او رجوع نكند، رجوع حرام است ليكن اگر برخلاف مصالحه رجوع كند رجوع صحيح است.
مسئله 2783 ـ رجوع مرد به زن اگر به قصد آزار او باشد ـ به اينطور كه رجوع كند و باز هم طلاق دهد كه زن مدّتها همچنان گرفتار بماند ـ حرام است و در قرآن كريم صريحاً نهي شده است بلكه صحّت اين رجوع هم مشكل است.
مسئله 2784 ـ اگر زني را دوبار طلاق دهد و بعد از هر طلاق به او رجوع كند، يا دو بار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق و گذشتن عدّه عقدش كند، بعد از طلاق سوّم آن زن بر او حرام است، ولي اگر بعد از طلاق سوم به ديگري شوهر كند، با چهار شرط به شوهر اوّل حلال ميشود، يعني ميتواند آن زن را دوباره عقد نمايد: اوّل: آن كه عقد شوهر دوّم هميشگي باشد، و اگر مثلاً يك ماهه يا يك ساله او را متعه كند، بعد از آن كه از او جدا شد، شوهر اوّل نميتواند او را عقد كند. دوّم: شوهر دوّم با او نزديكي و دخول كند، و بنابر احتياط واجب در قبل باشد و بنابر احتياط واجب به نحوي باشد كه از هر دو انزال بشود. سوّم: شوهر دوّم طلاقش دهد يا بميرد. چهارم: عدّة طلاق يا عدّة وفات شوهر دوّم تمام شود.