مسئله 2957 - اگر سوگند بخورد كه كاري را انجام دهد يا ترك كند، مثلا قسم بخورد كه روزه بگيرد، يا دود استعمال نكند، چنانچه عمدا مخالفت كند بايد كفّاره بدهد، يعني يك بنده آزاد كند، يا ده فقير را سير كند، يا آنان را بپوشاند، و اگر اينها را نتواند بايد سه روز روزه بگيرد.
مسئله 2958 - قسم چند شرط دارد:
اوّل: كسي كه قسم ميخورد بايد بالغ و عاقل باشد، و اگر ميخواهد راجع به مال خودش قسم بخورد بايد سفيه نباشد، همچنين حاكم شرع او را به خاطر ورشكستگي، از تصرّف در مالش منع نكرده باشد. و نيز از روي قصد و اختيار قسم بخورد. پس قسم خوردن بچّه و ديوانه و سفيه و مست و كسي كه مجبورش كردهاند، درست نيست، و همچنين است اگر در حال عصباني بودن بدون قصد و اراده قسم بخورد.
دوّم: كاري را كه قسم ميخورد انجام دهد، بايد حرام و مكروه نباشد، و كاري را كه قسم ميخورد ترك كند، بايد واجب و مستحبّ نباشد. و اگر شرعا متساوي الطّرفين و مباح است در صورتي كه از جهات دنيوي خلاف قسم ارجح نباشد قسم، صحيح و بايد عمل شود، بلكه اگراز نظر دنيوي هم - علاوه بر شرع- متساوي باشد قسم صحيح، و عمل به آن لازم است، ولي اگر از نظر شرعي مساوي، ولي از جهات دنيوي خلاف قسم، ارجح باشد صحيح نيست و مخالفتش اشكالي ندارد. بنا به آنچه گفته شد ملاكِ صحّتِ قسم اين است كه از نظر شرعي خلاف آن، ارجح نباشد و بعلاوه از جهات دنيوي نيز خلاف آن، ارجح نباشد وگرنه صحيح نيست و مخالفتش اشكالي ندارد.
سوّم: به يكي از اسمهاي خداوند قسم بخورد، -يا اسم خاصّ كه به غير ذات مقدّس او گفته نميشود، مانند "خدا" و "اللّه"- كه به غير خدا هم ميگويند ولي به قدري به خدا گفته ميشود كه هر وقت كسي آن اسم را بگويد، ذات مقدّس حقّ در نظر ميآيد. مثل آنكه به خالق و رازق قسم بخورد بلكه اگر به لفظي قسم بخورد كه بدون قرينه، خدا به نظر نميآيد، ولي او قصد خدا را كند، بنابر احتياط مستحبّ به آن قسم عمل نمايد.
چهارم: سوگند را به زبان بياورد، و اگر بنويسد يا در قلبش آن را قصد كند صحيح نيست، ولي آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است.
پنجم: عمل كردن به قسم براي او ممكن باشد، و اگر موقعي كه قسم ميخورد ممكن باشد، و بعد تا آخر وقتي كه براي قسم معيّن كرده عاجز شود، يا برايش به طوري مشقّت داشته باشد كه قابل تحمّل نباشد قسم او از وقتي كه عاجز شده به هم ميخورد.
مسئله 2959 - اگر پدر از قسم خوردن فرزند جلوگيري كند، يا شوهر از قسم خوردن زن جلوگيري نمايد، قسم آنان صحيح نيست، بلكه اگر بدون اطّلاع و استجازه از آنان هم، قسم بخورند، قسم آنان صحيح نيست، گرچه احوط استحبابي عمل به قسم است، مگر اينكه پدر يا شوهر قسم آنان را بهم بزنند و از عمل به آن نهي كنند، يا عمل كردن زن به قسم، مزاحم حقوق شوهر باشد.
مسئله 2960 - اگر انسان از روي فراموشي، يا ناچاري به قسم عمل نكند، كفّاره بر او واجب نيست، و همچنين است اگر مجبورش كنند كه به قسم عمل ننمايد، و امّا قسمي كه آدم وسواسي ميخورد، مثل اينكه ميگويد: واللّه الان مشغول نماز ميشوم، ولي به واسطه وسواس مشغول نميشود، اگر وسواس او طوري باشد كه او را بياختيار كرده نتواند به قسم عمل بكند كفّاره ندارد.
مسئله 2961 - احكامي كه در بالا گفته شد، براي سوگندهايي است كه براي تصميم انجام يا ترك كاري در حال يا آينده انجام ميشود، ولي كسي كه براي اثبات يا نفي چيزي به عنوان خبر قسم ميخورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مكروه است، و اگر دروغ باشد حرام، و از گناهان بزرگ ميباشد، ولي اگر براي اينكه خودش يا مسلمان ديگري را از شرّ ظالمي نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشكال ندارد، بلكه گاهي واجب ميشود، ولي اگر توجّه به توريه دارد و به آساني ميتواند توريه كند، احوط توريه است. - توريه يعني كلامي را طوري بگويد كه به نظر خودش خلاف واقع نباشد ولي مخاطب طور ديگري بفهمد كه در حقيقت خلاف واقع است-