صفحه نخست / تالیفات / فقهی / توضیح المسائل

احكام وقف‏


مسئله 2962 - اگر كسي چيزي را وقف كند، و تحويل موقوف عليه يا متولّي دهد، از اختيار او خارج مي‏شود، و خود او و ديگران نمي‏توانند آن را ببخشند، يا بفروشند، و كسي هم از آن ملك ارث نمي‏برد، ولي در بعضي از موارد كه در

مسئله 2253 گفته شد، فروختن آن اشكال ندارد.

مسئله 2963 - لازم نيست صيغه وقف را به عربي بخوانند، بلكه اگر مثلا بگويد: خانه خود را وقف كردم، وقف صحيح است و محتاج به قبول هم نيست، حتّي در وقف خاصّ، بلكه صيغه هم لازم نيست، و وقف معاطاتي صحيح مي‏باشد، پس اگر به قصد وقف، ملكي را تحويل متولّي يا موقوف عليهم بدهد، يا مثلا فرش يا حصيري را به قصد وقف در مسجد بيندازد و روي آن نماز بخوانند وقف صحيح است.

مسئله 2964 - بنابر احتياط وجوبي در وقف قصد قربت لازم است، حتّي در وقف خاصّ، و اگر قصد قربت نداشته باشد احكام وقف جريان ندارد، ليكن براي استفاده كنندگان اشكالي نيست. و حبس خوانده مي‏شود.

مسئله 2965 - اگر ملكي را براي وقف معيّن كند، و پيش از خواندن صيغه وقف يا تحويل دادن آن به قصد وقف، پشيمان شود يا بميرد، وقف درست نيست.

مسئله 2966 - كسي كه مالي را وقف مي‏كند اگر از موقع خواندن صيغه، مال را براي هميشه وقف كند وقف صحيح است، ولي اگر مثلا بگويد: اين مال بعد از مردن من وقف باشد، چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده محلّ اشكال است. و نيز اگر بگويد: تا ده سال وقف باشد و بعد از آن نباشد، يا بگويد: تا ده سال وقف باشد، بعد پنج سال وقف نباشد و دو باره وقف باشد، وقف بودنش محلّ اشكال است و لازم نيست به آن عمل شود گرچه احوط استحبابي اين است كه بر طبق آن عمل كنند. مگر جاهايي كه از نظر ديگر، احتياط بر خلاف آن باشد، مثل اينكه واقف از دنيا رفته و وارث صغير داشته باشد. ولي اگر در صيغه وقف ذكر مدّت خاصّي نشود ليكن وقف بر چيزي يا كسي بشود كه پس از مدّتي از بين برود وقف صحيح است.

مسئله 2967 - وقف در صورتي صحيح است كه مال وقف را به تصرّف متولّي وقف، يا كسي كه براي او وقف شده، يا وكيل، يا ولي او بدهند، ولي اگر چيزي را بر اولاد صغير خود وقف كند و به قصد اينكه آن چيز، وقف آنان باشد، از طرف آنان نگهداري نمايد وقف صحيح است.

مسئله 2968 - اگر مسجد را وقف كنند، بعد از آنكه واقف به قصد واگذار كردن اجازه دهد كه در آن مسجد نماز بخوانند، همين كه يك نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست مي‏شود. و همچنين است اگر آن را تحويل متولّي بدهد.

مسئله 2969 - وقف كننده بايد مكلّف و عاقل و با قصد و اختيار باشد و شرعا بتواند در مال خود تصرّف كند. بنابراين، سفيهي كه مال خود را در كارهاي بيهوده مصرف مي‏كند، چون حقّ ندارد در مال خود تصرّف نمايد، اگر چيزي را وقف كند صحيح نيست. و همچنين است بدهكاري كه از طرف حاكم شرع ممنوع التّصرّف در مالش شده است.

مسئله 2970 - اگر مالي را براي كساني كه به دنيا نيامده‏اند وقف كند صحيح نيست، ولي وقف براي اشخاصي كه بعضي از آنان به دنيا آمده و بعضي هنوز بدنيا نيامده‏اند، مثل وقف بر اولاد موجود و نسلشان صحيح است، و آنان كه به دنيا نيامده‏اند، بعد از آمدن به دنيا با ديگران شريك مي‏شوند.

مسئله 2971 - اگر چيزي را برخودش وقف كند، مثل آنكه دكّاني را وقف كند كه عايدي آن را به مصرف زندگي خود برساند صحيح نيست، بلكه اگر آن را وقف كند كه عايدي آن را بعد از مرگ او خرج مقبره‏اش نمايند نيز محلّ اشكال است، مگر اينكه مورد استفاده ديگران هم باشد ولي وقف بر عنواني كه خودش نيز جزء آنان مي‏باشد يا بعدا بشود صحيح است، مثلا وقف بر زوّار امام هشتم عليه السّلام كه خودش هم از آنها باشد، يا اگر مثلا مالي را بر فقراء وقف كند و خودش فقير شود، مي‏تواند از منافع وقف استفاده نمايد.

مسئله 2972 - اگر براي چيزي كه وقف كرده متولّي يا متولّياني معيّن كند، بايد مطابق قرارداد او رفتار نمايند، و اگر معيّن نكند، چنانچه بر افراد مخصوصي، مثلا بر اولاد خود وقف كرده باشد، راجع به چيزهايي كه مربوط به مصلحت وقف است، كه در نفع بردن طبقات بعد نيز دخالت دارد اختيار با حاكم شرع است، و راجع به چيزهايي كه مربوط به نفع بردن طبقه موجود است اگر آنان بالغ باشند، اختيار با خود آنان است، و اگر بالغ نباشند، اختيار با ولي ايشان است. و براي استفاده از وقف اجازه حاكم شرع لازم نيست. و اگر وقف عامّ (مثل مسجد و مدرسه) باشد و واقف متولّي معيّن نكرده باشد اختيار تعيين متولّي با حاكم شرع مي‏باشد.

مسئله 2973 - اگر ملكي را مثلا بر فقراء يا سادات وقف كند، يا وقف كند كه منافع آن به مصرف خيرات برسد، در صورتي كه براي آن ملك متولّي معيّن نكرده باشد، اختيار آن با حاكم شرع است.

مسئله 2974 - اگر ملكي را بر افراد مخصوصي، مثلا بر اولاد خود وقف كند، كه هر طبقه‏اي بعد از طبقه ديگر از آن استفاده كنند، چنانچه متولّي ملك آن را اجاره دهد و بميرد، در صورتي كه مراعات مصلحت وقف يا مصلحت طبقه بعد را كرده باشد، اجاره باطل نمي‏شود، ولي اگر متولّي نداشته باشد و يك طبقه از كساني كه ملك بر آنان وقف شده آن را اجاره دهند و در بين مدّت اجاره بميرند، در صورتي كه طبقه بعد اجازه ندهند، اجاره باطل مي‏شود، و در صورتي كه مستأجر، مال‏الاجاره تمام مدّت را داده باشد، مال الاجاره از زمان مردنشان تا آخر مدّت اجاره را از مال آنان مي‏گيرد.

مسئله 2975 - اگر ملك وقف، خراب شود از وقف بودن بيرون نمي‏رود، مگر در مواردي كه از عنوان منظور در وقف بيفتد، مثل وقف باغ براي تفريح يا خانه براي سكونت، كه در صورت خراب شدن امكان تفريح و سكونت نباشد، و در اين صورت به ورثه برمي‏گردد.

مسئله 2976 - وقف مشاع صحيح است، و اگر تقسيم لازم باشد حاكم شرع يا متولّي وقف مي‏تواند با نظر اهل خبره، سهم وقف را جدا كند.

مسئله 2977 - اگر متولّي وقف خيانت كند، و عايدات آن را به مصرفي كه معيّن شده نرساند، چنانچه براي عموم وقف شده باشد اگر با تعيين ناظر اميني مي‏شود جلوي خيانتهاي او را گرفت، بايد حاكم شرع ناظر اميني بر او بگمارد، و اگر نمي‏شود در صورت امكان حاكم شرع بايد او را عزل، و به جاي او متولّي اميني معيّن نمايد. و در وقف خاصّ هم بايد حاكم شرع با موافقت طبقه موجود، برايشان ناظر يا متولّي جايگزين، معيّن نمايد.

مسئله 2978 - فرشي را كه براي حسينيّه وقف كرده‏اند نمي‏شود براي نماز به مسجد ببرند، اگر چه آن مسجد نزديك حسينيّه باشد، و همچنين است ساير اموال وقف حتّي مهر نماز يا قرآن و كتاب دعاء.

مسئله 2979 - اگر ملكي را براي تعمير مسجدي وقف نمايند، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد، و احتمال هم نمي‏رود كه تا مدّتي به تعمير احتياج پيدا كند، در صورتي كه غير از تعمير، احتياج ديگري هم نداشته باشد و عايداتش در معرض تلف، و نگهداري آن لغو و بيهوده باشد، مي‏توانند عايدات آن ملك را به مصرف مسجدي كه به تعمير احتياج دارد برسانند.

مسئله 2980 - اگر ملكي را وقف كند كه عايدي آن خرج تعمير مسجد و امام جماعت و مؤذّن و خدمه مسجد شود، در صورتي كه بدانند كه براي هر يك چه مقدار معيّن كرده، بايد همانطور مصرف كنند، و اگر يقين نداشته باشند، ولي فهميده شود كه در نظر واقف تعمير مسجد، در رتبه اوّل بوده است بايد اوّل مسجد را تعمير كنند، و اگر چيزي زياد آمد بين امام جماعت و مؤذّن و خدمه، طبق صلاحديد متولّي و بر وفق مصلحت وقف عمل شود. بهتر آن است كه اين افراد در تقسيم، با يكديگر صلح كنند. و اگر بين اينها هم از وقف نامه، ترتيب در عايدي فهميده شود، بايد رعايت شود.

مسئله 2981 - ممكن است چيزي را ملك مؤسّسه‏اي نمود، بدون اينكه عنوان وقف داشته باشد. همانطور كه شخص مالك مي‏شود عنوانِ مؤسّسه يا بنياد و مانند اينها هم مالك مي‏شوند، و احكام اينگونه ملكيّتها تابع مقرّرات خاصّ و معيّني است كه مؤسّسين قرار ميدهند. شخصيّتهاي حقوقي از جهت ملكيّت و خصوصيّات قراردادي همچون شخصيّتهاي حقيقي مي‏باشند.





فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما