مسئله 3060 - اگر زن دائم بميرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او، و بقيّه را ورثه ديگر ميبرند، و اگر از آن شوهر يا از شوهر ديگر اولاد داشته باشد، چهار يك همه مال را شوهر، و بقيّه را ورثه ديگر ميبرند.
مسئله 3061 - اگر مردي بميرد و اولاد نداشته باشد، چهار يك مال او را زن دائم، و بقيّه را ورثه ديگر ميبرند، و اگر از آن زن يا از زن ديگر اولاد داشته باشد، هشت يك مال را زن، و بقيّه را ورثه ديگر ميبرند، و زن از همه اموال منقول ارث ميبرد ولي از مطلق زمين - زمين خانه يا باغ و غيره فرق نميكند- و نيز از قيمت آن ارث نميبرد، و نيز از خود هوائي ارث نميبرد مثل ساختمان و درخت و فقط از قيمت هوائي ارث ميبرد، ولي بنابر احتياط مستحبّ در زمين غير خانه با ورثه صلح كنند، و اگر زن از ميّت بچّه دارد بنابر احتياط مستحبّ مؤكّد، از همه تركه حتّي از زمين به او ارث بدهند يا با هم مصالحه كنند. و اگر بواسطه وجود زن يا شوهر نقصي در سهام ورثه پديد آيد از سهم زن و شوهر و مادر و برادران و خواهران مادري و جدّ و جدّه مادري و دائيها و خالهها چيزي كسر نميشود بلكه تمام سهام خود را از اصل مال ميبرند و آنچه نقص وارد شده از سهام پدر و برادران و خواهران پدر و مادري يا پدري فقط و جدّ و جدّه پدري و عموها و عمّهها كسر ميشود.
مسئله 3062 - اگر زن بخواهد در چيزهايي كه از آنها ارث نميبرد تصرف كند، بايد از ورثه ديگر اجازه بگيرد. و نيز بنابر احتياط واجب ورثه تا سهم زن را ندادهاند، نبايد در ساختمان و چيزهايي كه زن از قيمت آنها ارث ميبرد بدون اجازه او تصرّف كنند و چنانچه پيش از دادن سهم زن، اينها را بفروشند در صورتي كه زن معامله را اجازه دهد، صحيح و گرنه نسبت به سهم او محلّ اشكال است.
مسئله 3063 - اگر بخواهند ساختمان و درخت و مانند آن را قيمت نمايند بايد حساب كنند كه اگر آنها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند. و نبايد قيمت درخت كنده شده يا مانده در زمين، ولي به شرط اجاره را، ملاك قرار دهند.
مسئله 3064 - زمين مجراي آب قنات و مانند آن حكم زمين را دارد، و آجر و چيزهايي كه در آن بكار رفته، در حكم ساختمان است. و همچنين امور اصلاحي مجري.
مسئله 3065 - اگر ميّت بيش از يك زن دائم داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد چهار يك مال، واگر اولاد داشته باشد، هشت يك مال به شرحي كه گفته شد، به طور مساوي بين زنهاي او قسمت ميشود، اگر چه شوهر با هيچ يك از آنان يا بعضي از آنان نزديكي نكرده باشد، ولي اگر در مرضي كه به آن مرض از دنيا رفته، زني را عقد كرده و با او نزديكي نكرده است، آن زن از او ارث نميبرد و حقّ مهر هم ندارد. ولي اگر نزديكي كرده باشد مهر و ارث ميبرد.
مسئله 3066 - اگر زن در حال مرض شوهر كند و به همان مرض بميرد شوهرش اگر چه با او نزديكي نكرده باشد، از او ارث ميبرد.
مسئله 3067 - اگر زن را به ترتيبي كه در احكام طلاق گفته شد طلاق رجعي بدهند و در بين عدّه بميرد، شوهر از او ارث ميبرد. و نيز اگر شوهر در بين عدّه زن بميرد، زن از او ارث ميبرد، ولي اگر بعد از گذشتن عدّه رجعي يا در عدّه طلاق بائن يكي از آنان بميرد، ديگري از او ارث نميبرد.
مسئله 3068 - اگر شوهر در حال مرض عيالش را طلاق دهد و پيش از گذشتن دوازده ماه هلالي بميرد، زن با سه شرط از او ارث ميبرد: اوّل: آنكه در اين مدّت شوهر ديگر نكرده باشد. دوّم: به واسطه بيميلي به شوهر مالي به او نداده باشد كه به طلاق دادن راضي شود، بلكه اگر چيزي هم به شوهر ندهد ولي طلاق به تقاضاي زن باشد، باز هم ارث بردنش محلّ اشكال است. سوّم: شوهر در مرضي كه در آن مرض زن را طلاق داده، به واسطه آن مرض بميرد، ولي اگر از آن مرض خوب شود و به جهت ديگري از دنيا برود، زن از او ارث نميبرد، و اگر در همان مرض ولي به جهت ديگري بميرد بنا بر احتياط ورثه با زن صلح نمايند.
مسئله 3069 - زينت آلات و لباسي كه مرد براي همسر خود ميگيرد مال همسر است مگر اينكه ثابت شود كه نبخشيده بوده و فقط براي استفاده در اختيار همسرش قرار داده بوده است.