مسئله 3099 - اگر كسي با شرايطي كه در مسئله بعد گفته ميشود دزدي كند در دفعه اوّل به دستور حاكم شرع چهار انگشت دست راستش را از بيخ ميبرند و كف دست و شست او را باقي ميگذارند، و در دفعه دوّم پاي چپش را از وسط قدم ميبرند و پاشنه پا را باقي ميگذارند، و در دفعه سوّم او را حبس ميكنند تا بميرد و مخارجش را اگر ندارد از بيتالمال ميدهند، و اگر در زندان هم دزدي كرد او را ميكشند.
مسئله 3100 - شرايط اجراء حدّ سرقت ده چيز است:
اوّل: اينكه دزد بالغ باشد. دوّم: اينكه عاقل باشد. سوّم: به اختيار خود دزدي كند. چهارم: مال دزدي حدّاقل يك چهارم دينار يعني چهار نخود و نيم طلاي سكّهدار، يا چيز ديگري به اين ارزش باشد. پنجم: بداند مالي را كه بر ميدارد مال مردم است. پس اگر اشتباه كرد و خيال كرد مال خود اوست، حدّ جاري نميشود هر چند ضامن است. ششم: خود او در مالي كه بر ميدارد بنوعي شريك نباشد. پس اگر مثلا از غنيمت جنگي به مقدار سهم خود بردارد حدّ ندارد. هفتم: مال در جايي محفوظ و دربسته باشد و او حفاظت آنجا را از بين ببرد. مثل اينكه قفل را باز كند، يا بشكند، يا ديوار را خراب يا سوراخ كند يا از ديوار بالا رود و مال را ببرد. پس اگر ديگري در را باز كند و او مال را ببرد، و يا در حمّام و مسجد و اماكن عمومي مالي را ببرد حدّ جاري نميشود هر چند او را تعزير ميكنند. هشتم: مخفيانه مال غير را ببرد. پس اگر ظالمي به زور علنا در را باز كند و مال را ببرد، يا به زور مال را از صاحبش بگيرد، يا از دست او بربايد، يا مال امانت را تصرف كند و پس ندهد دست او را نميبرند هر چند ضامن است و بعلاوه بهر مقدار كه حاكم صلاح بداند تعزير هم ميشود. نهم: اضطرار و ناچاري، او را به دزدي وادار نكرده باشد. پس اگر كسي مثلا در زمان كمبود و قحطي يا گراني طاقت فرسا كه قدرت خريد را از او سلب كرده باشد براي رفع گرسنگي مواد غذايي مورد نياز را به قدر ضرورت بدزدد دست او را نميبرند. بلكه اگر غير مواد غذايي را هم بدزدد حدّ ثابت نيست. دهم: سارق، پدر صاحب مال نباشد. كه دست پدر را براي سرقت مال فرزند نميبرند، ولي دست فرزند را براي سرقت مال پدر ميبرند.
مسئله 3101 - اگر كسي از جيب يا آستين كسي چيزي را ببرد، پس اگر از جيب يا آستين لباس زير ببرد دست او را ميبرند، و اگر از جيب يا آستين لباس رو ببرد دستش را نميبرند بلكه تعزير ميشود.
مسئله 3102 - اگر كسي مثلا قفل را شكست و داخل شد ولي پيش از اينكه چيزي را ببرد بازداشت شد حدّ جاري نميشود بلكه او را تعزير ميكنند.
مسئله 3103 - دزدي به دو راه ثابت ميشود: اوّل: شهادت دو مرد عادل. دوّم: اقرار خود سارق. و بنابر احتياط اقرار بايد دو مرتبه باشد.
مسئله 3104 - در دزدي، حكم حاكم شرع بايد پس از مراجعه و تقاضاي صاحب مال باشد، و اگر صاحب مال پيش از مراجعه به حاكم شرع مال را به دزد بفروشد، يا ببخشد، يا او را عفو كند حكم حاكم شرع محلّ ندارد. ولي پس از مراجعه به حاكم شرع و حكم او، فروش و بخشش و عفو صاحب مال حدّ را ساقط نميكند.