مسئله 3142 - مقصود از عاقله كه ديه قتل خطاء را بايد بدهد، مردان بالغ عاقل از خويشاوندان پدري قاتل است، مانند برادرها و برادر زادهها و عموها و عمو زادگان و ظاهرا پدر و اجداد و اولاد قاتل نيز از عاقله حساب ميشوند. ولي احوط مصالحه است، ولكن خويشان مادري و زنان به طور كلّي و بچّهها و ديوانگان، و كفّار - هر چند اهل ذمّه باشند - جزء عاقله نيستند. و بنابر احتياط، تقسيم بر عاقله به وسيله حاكم شرع و با تشخيص او، و اگر نشد به وسيله عدول مؤمنين انجام ميشود. و احوط رعايت مراتب ارث است. پس اگر افراد نزديكتر به قاتل متمكّن نباشند به عهده طبقه بعد گذاشته ميشود. پس از خويشان پدري، اگر ميان قاتل و شخصي پيمان ضمانت جنايت باشد - كه اگر يكي جنايتي كرد ديگري ضامن باشد شخص ضامن، عاقله حساب ميشود. و اگر ضامن جنايت هم ندارد، يا اساسا عاقله او (اعمّ از خويشان يا ضامن جنايت)تمكّن ندارند، خود قاتل بايد ديه را بدهد، و اگر نتواند از بيتالمال مسلمين پرداخت ميشود. و اگر قاتل، كافر اهل ذمّه باشد، در صورتي كه بتواند، خود او بايد ديه قتل خطاء را بدهد، و اگر نميتواند از بيتالمال مسلمين پرداخت ميشود. و در ديه اعضاء و جراحتهاي خطائي اگر ديه به مقدار يك بيستم ديه كامل يا بيشتر باشد از عاقله ميگيرند، و اگر كمتر باشد بنابر اقوي خود قاتل ميدهد. و در قتل عمد و شبيه عمد اگر قاتل فرار كرده و دسترسي به او نيست ديه را از مال او برميدارند و اگر مال ندارد با رعايت مراتب ارث از خويشان او ميگيرند، و اگر ندارند از بيتالمال مسلمين پرداخت ميشود.
مسئله 3143 - در مواردي كه مبلغ ديه كمتر از مخارج جرّاحي - از خرج عمل و بيمارستان و غيره ميباشد، بايد ديه يا مخارج هر كدام كه بيشتر ميباشد پرداخت شود.
مسئله 3144 - اگر انسان كسي را مجروح كرد يا به او ضربه و سيلي زد ديه را بايد به خود او بدهد، ولي اگر بچّه يا ديوانهاي را بزند، به نحوي كه ديه واجب شود، ديه را بايد به ولي شرعي او بدهد تا به مصرف او برساند، و اگر پدر يا مادر بچّه، او را به قدري بزند كه بميرد، ديه او را بايد به ورثه ديگر بچّه بدهد، و به خود او چون قاتل است از ديه چيزي نميرسد و اگر بغير كشتن ضربهاي بزند كه ديه دارد، ديه را براي خود بچّه ميگذارند. پدر و در نبود او جدّ به اقتضاء ولايتشان فقط ميتواند چند ضربهاي به عنوان ادب كردن بزند و بايد رعايت احتياط بشود.
مسئله 3145 - ديه مقتول، جزوي از تركه او محسوب است، و در درجه اوّل به مصرف بدهكاريهاي او ميرسد، و از باقيمانده، يك سوّم آن به مصرف وصيّتهاي او ميرسد، و اگر چيزي باقي ماند بين ورثه او تقسيم ميشود. و زن و شوهر نيز سهم خود را ميبرند. و برادر و خواهر مادري از آن ارث نميبرند، بلكه بنابر مشهور هيچ يك از خويشان مادري از ديه، ارث نميبرند.
مسئله 3146 - ولي مقتول كه حقّ قصاص دارد كسي است كه از او ارث ميبرد، جز زن و شوهر نسبت به هم، كه در اين حقّ شركت ندارند، هر چند از ديه ارث ميبرند، بلكه شركت برادر و خواهر مادري و ساير خويشان مادري نيز محلّ اشكال است، و مقتضاي بعضي اخبار اين است كه زن به طور كلّي حقّ قصاص ندارد، و به هر حال احتياط در باب قصاص مطلوب است.
مسئله 3147 - اگر كسي به حيوان حلال گوشت كسي، يا حيوان حرام گوشت او كه ارزش دارد ضربهاي بزند يا جايي از بدنش را بدرد، بايد تفاوت قيمت سالم و معيوب آن را به صاحبش بدهد. و اگر آن را تلف كند، بايد همه قيمتش را بدهد. و اگر آن را ذبح شرعي نمايد صاحب حيوان ميتواند تفاوت قيمت حيوان زنده و حيوان ذبح شده را مطالبه نمايد، و اگر حيوان ذبح شده را نخواهد و قيمت همه حيوان را مطالبه كند، بنابر احتياط واجب ذبح كننده بايد او را راضي كند.
مسئله 3148 - بنابر مشهور اگر كسي سگ شكاري ديگري را تلف كند بايد چهل درهم نقره سكّهدار كه بيست و يك مثقال معمولي ميشود به او بدهد، و اگر سگ محافظ خانه يا باغ كسي را تلف كند بايد بيست درهم نقره سكّهدار به او بدهد، و اگر سگ گلّه كسي را تلف كند بايد بيست درهم نقره سكّهدار و به قولي يك گوسفند به او بدهد، و اگر سگ محافظ مزرعه كسي را تلف كند بايد يك قفيز گندم كه ده صاع ميشود به او بدهد. ولي بنابر احتياط واجب اگر قيمت معمولي سگ بيش از اينها باشد در همه اين اقسام قيمت آن را بدهد، و اگر كمتر باشد با هم مصالحه كنند.
مسئله 3149 - اگر حيوان به زراعت يا مال كسي خسارت وارد كند بنابر مشهور اگر در شب باشد صاحب حيوان ضامن خسارت است، و اگر در روز باشد ضامن نيست. ولي بنابر احتياط واجب در روز هم اگر صاحب حيوان مسامحه و كوتاهي كرده بايد خسارت را بدهد.