سؤال : 1 ـ اين جانب همسر شهيد هستم كه اين شهيد در تاريخ 17/5/77 به دست گروهك متحجر طالبان در شهر مزار شريف افغانستان به شهادت رسيدند .شهيد بزرگوار به مدت 40 روز در يك گور دسته جمعى در شهر مزار شريف افغانستان دفن شده بودند .بعد از 40 روز به ايران آورده شدند و به مدت 10 روز نيز در معراج شهدا تهران بوده و بعد از آن به شهرستان قائم شهر برده شده و در گلزار شهدا اين شهر دفن گرديدند .حالا بعد از گذشت 5 سال پدر شهيد مى خواهند كه فرزندشان را كه شهيد ملى نيز مى باشند ، به يك روستاى دور افتاده و ييلاقى كه 6 ماه خالى از سكنه ميباشد انتقال داده و جا به جا كنند .بنده به عنوان همسر شهيد و فرزندان شهيد كه از جمله وارثان شهيد نيز مى باشيم با اين عمل غير اخلاقى كه ضد افكار عمومى هم است و باعث بى نظمى اجتماعى نيز مى باشد شديداً مخالفيم . مستدعيست كه نظر و فتواى خود را مرقوم فرماييد .
جواب : به جهات متعددى بهتر است اين كار انجام نشود :1 ـ با توجه به اينكه قبلاً سيمان كارى نشده احتمال انتقال بدون نبش بعيد است .2 ـ فرزند در تجهيز پدر ولايت دارد و بايد رضايت بدهد و اگر صغير است با احتياط واجب نظر مادر هم دخالت دارد .3 ـ در انتقال هم بايد رعايت مصلحت شهيد شود و انتقال از محل معتبر ،كه مزار است ،به روستاى كوچكى كه چه بسا پس از پدر كسى از خانواده شهيد متصدى ،و مورد توجه محل نيست، مصلحت محرز نيست بنابراين ضمن ابلاغ سلام حقير به جناب پدر از ايشان بخواهيد كه احتياط كنند .
سؤال :2 ـ فردى در حال طلاق از همسر خود مى باشد در حاليكه خانم يك ماه است كه باردار مى باشد آيا سقط جنين از لحاظ شرعى قتل عمد محسوب مي شود .
آيا اينكه مى گويند سقط جنين زير 4 ماه اشكالى ندارد درست است .
جواب : مادام كه روح دميده نشد (چهار ماهگى تمام) قتل نيست ، ليكن سقط بطور كلى جائز نيست ،مگر در شرائط حرج و ضرورت ،با پرداختن ديه آن به ساير ورثه .
سؤال : 3 ـ محترماً به استحضار مي رسانيم كه در روستاى عرب آباد از توابع شهر ماهان كرمان قبرى وجود دارد معروف به پير غيب است ولى شجره نامه يا سنگ نوشته اى ندارد ، اما مورد احترام اهالى مى باشد ، سالمندان محل مى گويند قبلاً داراى ساختمان بوده و به مرور زمان خراب شده .آيا احداث بنا روى چنين قبرى جايز است؟ آيا حصار كشى اطراف قبرستان از نظر شرعى اشكال دارد ؟
جواب : 1 ـ حرام نيست ولى اگر بكلى از بين رفته است تجديد بنا مكروه است مگر اينكه معلوم شود كه از اولياء خداوند بوده است. 2 ـ اشكالى ندارد .
سؤال : 4 ـ اهالى محل ،يك قطعه زمين جنب قبرستان ،جهت برگزارى مراسم هاى مختلف مذهبى تهيه كرده اند ،بطورى كه قبرستان درست طرف قبلة زمين فوق قرار دارد . آيا در اين زمين مى توان نماز خواند به خصوص نماز عيد فطر و قربان ،يعنى در حقيقت مى توان بجاى مصلا مورد استفاده قرار گيرد ؟
جواب : اشكال ندارد ليكن نماز خواندن مقابل قبر مكروه است ،با كشيدن ديوار و پرده و مانند آن كراهت بر طرف مى شود .
سؤال :5 ـ دو نفر ميت كه زندگان آنها آنان را در مقبرة بنى اعمام خود دفن نموده اند به كرات و مرات ،صاحبان مقبره اظهار داشتند كه راضى نيستند و اين امور باعث اختلاف فاحش گرديده .قابل ذكر است يكى از آن دو ميت 133 سال است كه دفن شده و ديگرى 5/1 سال .حقير نتوانستم با صحبت فراوان آنها را متقاعد و راضى نمايم. آيا ممكن است شرعاً نبش قبر كنند و اموات را به جاي ديگر دفن نمايند .در همين خصوص صاحبان مقبره تهديد كردند چنانچه مردگان نقل مكان نشوند شخصاً آنان را از قبر خارج ميكنند و جلو جانوران طرح مى نمايند .
جواب : در صورت مزبور نبش قبر جايز بلكه واجب است ،مگر اينكه صاحبان زمين هنگام دفن اجازه داده باشند كه در آن صورت رجوع از اجازه جايز نمي باشد ،و نبش حرام است .و چه خوبست كه صاحبان مقبره رضايت دهند تا هتك حرمت ميت نشود .
سؤال : 6 ـ كسى كه خود نماز قضا دارد آيا مى تواند براي خواندن نماز ميت اجير شود ؟
جواب : اشكالى ندارد .
سؤال : 7 ـ از نظر شما بقاى بر تقليد ميت جايز است ؟
جواب : در مسائلى كه در زمان حيات او به استناد فتواى او عمل كرده است جايز است .
سؤال : 8 ـ اين جانب برادر زاده اي داشتم كه در سن 18 سالگى پدرش را از دست داد و در سن 23 سالگى در حاليكه داراى زن و يك دختر يك ساله بود بر اثر تصادف از دنيا رفت ،در اين هنگام مادر اين مرحوم در عتبات عاليات و سوريه بسر مى برد و در اين رابطه تماسى كه با مدير كاروان زيارتي مادر ،در سوريه به عمل آمد ايشان وعده داد كه مادر مرحوم را حداكثر تا 4 روز ديگر كه از كربلا به سوريه مى آيد با يك پرواز فوق العاده به ايران مى فرستد حال با عنايت به اينكه مرحوم از جد پدرى نيز محروم بوده سؤال مى شود كه :
الف ) براى تغسيل و تدفين و نماز ميت مرحوم از چه كسى بايد اجازه گرفت ؟
ب ) آيا به دليل اينكه شايد مدير كاروان نتواند به وعده اش عمل كند و مردم نيز رفت و آمد زيادى به خانة مرحوم دارند با اجازة جد مادرى و يا عمو و يا دايى مرحوم آن را غسل داده و نماز بگذارند و دفن كنند ؟
ج ) چنانچه با توجه به مطلب مذكور اجازه مادر مرحوم را براى غسل دفن و نماز شرط مى دانيد ولى بدون اجازه مادر مرحوم اين امور انجام گردد و ميت را با اجازه ديگران كه در «ب» گفته شد دفن كنند ، غسل و كفن و نماز و دفن ميت چه شكلى دارد و در اين رابطه چه كسى مسؤل است و وظيفة مادر مرحوم بعد از اطلاع از مرگ فرزند و دفن كردن او چيست ؟
جواب : 1 ـ از ولى شرعى او كه در شرائط خاص او ،مادر است .
2 ـ مى توانند در سردخانه نگهدارى كنند و يا تلفنى ،اجازة مادر را تحصيل كنند مگر اينكه اطلاع تلفنى واقعاً براى مادر خطر داشته باشد .
3 ـ نبش قبر براى تدارك مافات ،جايز نيست مگر در همان ساعات و يا يكى دو روز اول كه نبش قبر مستلزم هتك ميت نباشد .فعلاً بايد با اجازة ولى شرعى او روى قبرش نماز ميت بخوانند .
سؤال 9: محضر مبارك... سلام عليكم
آيا شخص جنب و يا زنى كه در ايام عادت است مىتواند ميّت را غسل دهد، كفن كند، نماز بخواند و او را دفن كند؟
جواب: اشكالى ندارد، بهتر است شخص متطهر بخواند و انجام دهد.
سؤال 10: محضر مبارك حضرت...
احتراما به استحضار مىرساند كه: مرحوم پدر اين حقير طى يك برگ وصيت نامه عادى، عمويم را وصى مطلق خود قرار داده و اين چنين وصيت نموده كه ثلث اموالم را جهت صوم و صلوة عمر بنده بپردازند و پس از آن خود وصى هر نوع صلاح بداند به آن عمل نمايد اما بعد از فوت پدرم عمويم بدون هيچگونه عذرى از عمل كردن به آن وصيت نامه خود دارى كرده و سپس اين حقير (پسر ارشد متوفى) كه در آن زمان 24 ساله بودهام به ناچار وصيت پدر را بر عهده گرفته و تاكنون حدود 25 سال نماز و روزه عمر 45 ساله وى را انجام داده و اجرت آن را پرداخت نمودهام كه با توجه به عرايض فوق الذكر چند سؤال مطرح است:
1 ـ آيا از نظر شرعى عمل نكردن عمويم به وصيت نامه مذكور خلاف بوده است يا خير؟
2 ـ آيا از نظر شرعى اين حقير (پسر ارشد متوفى) اجازه عمل كردن به وصيت نامه پدرم را داشته و اگر داشتهام آيا در حال حاضر مكلف به عمل كردن آن به طور كامل هستم يا خير؟
3 ـ آيا از نظر شرعى اين حقير اجازه دارم كه قبل از انجام تمامى صوم و صلوة عمر متوفى اجاره بهاى ثلث اراضى ديمى متعلق به متوفى و يا قيمت آن را جهت بازسازى مقبره متوفى. امور خيريه و يا زكات، خمس، حج و مظالم احتياطى (از طرف متوفى) بپردازم ياخير؟
جواب: 1 ـ مسلما عمو خلاف كرده كه وصيت برادر خويش را ناديده گرفته است معصيت بزرگى است.
2 ـ نماز و روزه پدر بعهده پسر بزرگ است، وقتى كه وصى عمل نكرده است.
3 ـ نماز و روزه و خمس و زكات و حج و مظالم قطعى، بر همه امور خيريه ديگر مقدم است.
سؤال 11: احتراما آيا افراد مىتوانند وصيت نمايند كه بعد از فوتشان آنان را در ملك شخصى خود بر فرض مثال قسمتى از باغ دفن نمود؟
چنانچه از نظر شرعى اشكالى نداشته باشد و مجاز است عنايت فرموده نظر شرعى خود را مرقوم نماييد.
جواب: اشكالى ندارد، ليكن اگر از نظر اجتماعى مشكلاتى براى مديريت جامعه به وجود بياورد حاكم شرع حق دارد آن را منع نموده همه مردگان را در قبرستان عمومى دستور دفن دهد.
سؤال 12: سؤال خيلى ضرورى و فورى: يك محوطه كوچكى در خانه مسكونى ما، بعنوان مسجد خانوادگى قرار داده شده بود پنجاه و چهار سال پيش در آن مسجد پدربزرگمان را دفن كردهايم (بعنوان امانت كه آنرا به كربلا نقل دهيم) و در حدود ده سال پيش يكى از اعضاى ديگر خانواده را در كنار قبر پدربزرگمان دفن نمودهايم.
هم اكنون خانه مزبور، فروخته شده است به يك غير شيعه، حال خريدار غير شيعه آن خواستار انتقال اين قبور به جاى ديگرى است و همچنين مىخواهد كه مسجد را در اهداف خودش غير از جنبه مسجديت بكار ببرد و در غير اين صورت (بدون آن دو شرط و خواسته) معامله خانه مزبور انجام نخواهد شد.
آيا ما مىتوانيم آندو جنازه را به مشهد مقدس انتقال دهيم؟ نظر شما راجع به معامله چنين خانهاى چيست؟ مسؤليت ما نسبت به خريدار در رابطه با مسجد چيست؟
جواب: 1 ـ اگر وصيت بر انتقال به كربلا بوده در صورت امكان بايد به كربلا منتقل شود و در صورت عدم امكان به مشهد اشكال ندارد. (از باب تعدد مطلوب).
2 ـ معامله خانه اشكال ندارد. مكان مزبور مسجد نيست، فقط مصلّى و نمازخانه شخصى است و حكم مسجد را ندارد.
3 ـ تغيير مكان نماز مزبور هم اشكالى ندارد.