سؤال : 1 ـ آيا تزريق خون موجب ابطال روزه مى شود ؟
جواب : آرى .
سؤال : 2 ـ مسافت شرعى در مبدأ از آخرين خانه هاى مبدأ مى شود ، در مقصد چطور تا اولين خانه هاى آن شهر يا اينكه اگر نقطه اى از شهر كه مقصود است ديده شود ؟
جواب : اولين خانه ها ميزان مقدار مسافت است .و حد ترخص، ميزان قصر و افطار مى باشد .
سؤال : 3 ـ تزريق آمپول و سرم به روزه دار چه حمكى دارد ؟
جواب : چيزى كه جنبة تقويتى دارد روزه را باطل مى كند .
سؤال : 4 ـ الف ) شخصى در شهرى بوده كه در آن شهر ماه شوال ديده شده ،عيد را گرفته و مسافرتى به شهرى مى كند كه درآن شهر هنوز ماه رؤيت نشده و آن روز را روزه گرفته اند و خود او هم هنوز چيزى نخورده و قبل از ظهر به آن شهر رسيده آيا واجب است كه روزه بگيرد؟
ب ) در فرض بالا اگر شخص مزبور در شهر اول ،عده سى روز را كامل كرده و 30 روز ،روزه گرفته بوده آيا باز هم لازم است در شهر دومى روزه بگيرد ؟
جواب : اگر سى روز روزه گرفته لازم نيست وگرنه طبق محيط جديد عمل كند مگر اينكه قبل از ورود به آن افطار كرده باشد .
سؤال : 5 ـ شخصى مريض است ونمى تواند روزه بگيرد و اميدى به خوب شدن ندارد آيا مى تواند قبل از آمدن رمضان سال بعدي فدية سال قبلى را بدهد يعنى سالى كه درآن هست ؟
جواب : فدية ترك روزه را آرى ،ولى كفارة تأخير اگر منظورتان هست با ورود در ماه رمضان بعد لازم مى شود .
سؤال : 6 ـ استادى در كلاس درس در ماه مبارك رمضان با استفاده از جكهاى زشت والفاظ ركيك و آنچه از فيلمهاى مبتذل ديده بود ،در كلاس تعريف مى كرد كه موجب تحريك و جنب شدن دانش آموز مى گردد با توجه به اينكه دانش آموز سعى در بيرون رفتن ا ز كلاس و عدم توجه به سخنان زشت استاد داشته حكم روزة وى را بيان كنيد و اگر نظر شما اين استكه روزه باطل شده تكليف چيست ؟
جواب : 1 ـ اگر در حال شنيدن بكلى از ياد روزه غافل بوده بطوريكه بتوان گفت اساساً فراموش كرده كه روزه است و پس از جنب شدن يادش بيايد كه روزه است و در اين صورت روزه ـ اش صحيح است و قضا ندارد .
2 ـ اگر توجه دارد كه روزه است و گوش مي دهد ولى فكر نميكرد كه جنب مى شود و ناگاه بدون اختيار جنب شده روزه ـ اش صحيح است .
3 ـ اگر توجه دارد كه روزه است و طبق عادت به حال خود ،مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر گوش دهد جنب مى شود و در عين حال گوش مى دهد تا جنب شود روزه اش باطل و قضا و كفاره دارد و صرف اينكه سعى داشته بيرون برود ولى نرفته كافى نيست مگر اينكه همواره حين صحبت مواظب بوده كه جنب نشود ولى بى اختيار جنب شود ،كه درآن صورت اشكالى ندارد و به هر حال خوبست بلكه لازم است مراتب را به مديريت كلاس اطلاع دهيد تا استاد را تربيت كنند .
سؤال : 7 ـ افطار روزة قضا بعد از ظهر چه حكمى دارد ؟
جواب : اگر براى خودش هست جايز نيست ولي اگر براى ديگرى انجام مى دهد جايز است دليل مطلب را در معلقات عروه جلد 3 در صفحه 433 توضيح داده ام .
سؤال : 8 ـ كشيدن فضلات از سر به سوى حلق در هنگام روزه و در همان حال بلعيدن آن چه حكمى دارد ؟
جواب : تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد اگر به فضاى دهان برسد بلعيدن آن خلاف احتياط است ،اگر عمداً چنين كرد احتياطاً قضا كند .
سؤال : 9 ـ در برخى از مناطق كره زمين شرائط جغرافيايى طورى است كه ماه تا شب 14 ديده نمى شود در اين مناطق در چه موقعى ماه مبارك رمضان شروع و تمام مى شود ؟
جواب : از طريق ساير مناطق مى توان اصل ماه رمضان را تشخيص داد و اما حلول ماه يعنى شب اول را : تا يقين ندارند ميتوانند طبق حالت گذشته عمل كنند ويقيناً پس از گذشت يكى دو روز از ماه مناطق ديگر يقين مى كنند كه آنجا هم رمضان شده است .
سؤال 10: به استحضار مبارك مىرساند از آنجا كه مدتهاست همه ساله رؤيت هلال ماه مبارك رمضان به يكى از جنجالىترين و مهمترين مسائل فقهى تبديل گشته و چون از حساسيت بسيار مهم هم برخوردار است، و از طرفى چون طرفين حكم، وجوب و حرمت مىباشد، لذا بر آن شديم نظر حضرتعالى را پيرامون مسائلى چند در اين رابطه استفتاء كنيم. در ضمن چون بعضى سؤالات علمى و نجومىِ صرف مىباشد، جهت روشن شدن حكم فقهى ناگزيز از طرح آن نيز هستيم.
1. آيا در رؤيت هلال اتحّاد افق شرط است؟
جواب: به نظر اينجانب اتحاد افق شرط است و رؤيت در يك شهر فقط براى آن محل و شهرهاى نزديك آن مفيد مىباشد.
2. آيا رؤيت بايد در شب باشد و يا روز بعد هم كافى است؟
جواب: بايد در شب باشد و روز بعد كافى نيست، حتى تا پيش از ظهر هم كفايت نمىكند.
3. آيا زمين در رؤيت هلال تأثير دارد؟ و يا رؤيت منحصر به تقارب نيّرين است؟
جواب: حالت هلال و سائر حالات تا بدر، مربوط به نسبت بين قمر و شمس است. ليكن چون مسأل رؤيت يا قابليت رؤيت در ادله شرعيه مطرح است، نسبت با انسان هم مطرح است.
4. آيا وجود مغارب و مشارق در رؤيت و عدم رؤيت هلال مؤثر است؟
جواب: مغارب و مشارق در ارتباط با افق مىباشد و گفتيم كه اتحاد افق شرط است.
5. آيا در تمام كره زمين رؤيت هلال از نظر زمان يكسان است؟ يا در نيمكره متفاوت است؟
جواب: بديهى است كه از نظر ما كه اتحاد افق شرط است رؤيت هلال از نظر زمان يكسان نخواهد بود، از نظر كسانى چون مرحوم آقاى خوئى ( قده ) كه اتحاد افق را شرط نمىدانند، نيز معتقدند كه نيمكره ديگر كه در شب با اين نيمكره مشاركت ندارند رؤيت در اين نيمكره براى آن نيمكره مفيد نخواهد بود.
6. آيا رؤيت كامل هلال شرط است يا رؤيت جزء هلال هم كافى است؟
جواب: بايد صدق « هلال » كند و اگر جزء بسيار كوچكى كه صدق هلال نمىكند رؤيت شود ظاهرا كافى نمىباشد.
7. آيا در تعيين شهرهاى همافق علاوه بر طول، عرضِ جغرافيائى هم شرط است؟
جواب: اتحاد يا تقارب طول و عرض، هر دو ملاك است.
8. آيا در صورت رؤيت هلال در شهرهاى شرقى براى شهرهاى غربى هم كافى است؟ عكس فرض سؤال چطور؟
جواب: رؤيت در شرق براى غرب هم كافى است ـ و نه برعكس ـ زيرا معلوم مىشود قمر ظهور پيدا كرده است و براى غرب بالاتر از شرق مىباشد.
9. در صورت قائل شدن به اشتراط اتحاد افق، وجود متعدد ليالى قدر و عيد فطر چگونه قابل توجيه است؟
جواب: منظور از عيد واحد و قدر واحد و همانند آن كه ظاهر برخى روايات مىباشد عنوان عيد فطر و قدر و مانند آن است. هر چند از نظر مصداق به حسب افقها متعّدد باشند. و اين اختصاص به نظر ما ندارد. بالاخره پيروان آن عقيده ديگر هم به حسب دو نيمكره دو عيد و دو قدر قائل هستند.
10. آيا رؤيت هلال بايد با چشم غير مسلّح باشد؟ با عينكهاى نمره بالا چطور؟
جواب: از نظر اينجانب فرقى نمىكند. چشم مسلّح نيز مانند ديدن با عينك مىباشد.
11. آيا رؤيت هلال با هواپيما در ارتفاع بالا كافى است؟
جواب: عروج با هواپيما همراه با تغيير افق مىباشد ـ به احتمال زياد ـ و اين كافى نيست.
12. آيا در صدر اسلام هم مسأله اتحاد افق مطرح بوده است؟
جواب: پس از آنكه روايات كفايت رؤيت در يك شهر را براى شهر ديگر حمل بر شهرهاى نزديك نموديم معلوم مىشود كه منظور از عبارات روايات هم افقهاى واحد بوده است. در روايتى هم كه از طرف حضرت امير عليهالسلام عصر روز عيد اعلام شد در همان محيط مقر حكومت ـ كوفه ـ اين كار شده است و هيچ مدركى براى اينكه به كلّ كشور پهناور اسلامى آن روز اعلام شده باشد يافت نشده است.
13. آيا علم و وثوق به محاسبات نجومى جهت وجود و ثبوت هلال جهت حكم به اوّل ماه كافى است؟
جواب: اگر اطمينان و علم عرفى پيدا شود كفايت مىكند.
سؤال 11: بيمارى كه تا آخر عمر بايد دارو مصرف كند كه دكتر منع كرده كه روزه بگيرد تكليف چيست؟
جواب: بنا به آنچه گفته شد معلوم ميشود روزه برايش ضرر دارد و بنابراين نبايد روزه بگيرد.
سؤال 12 ـ زنان كه عادت مى شوند روزههاى واجب به چه صورتى است؟
جواب: بعدا قضا ميكنند و كفاره ندارد.
سؤال 13- اگر شخصى در ماه مبارك رمضان محتلم شود و قبل از اذان صبح غسل كند، ولى پس از اذان مجددا محتلم شود وظيفه و حكم شرعى او چيست؟ و همچنين اگر جنابت او چند روزى در پى باشد، آيا بايد هر روز غسل كند؟ و اگر از خانواده و اطرافيان خود خجالت بكشد و مقيّد باشد و نتواند هر روز غسل كند حكم و وظيفه شرعى اين شخص چيست؟ « با تشكر »
جواب: 1 ـ مجددا براى نمازهايش غسل مىكند و براى روزه او مشكلى نيست.
2 ـ چيزى كه در اين باره مبطل روزه است باقى بودن عمدى بر جنابت هنگام طلوع فجر مىباشد. احتلام در روز براى روزه مشكلى نيست، براى نمازهايش غسل مىكند.
3 ـ در دين نبايد حيا و خجالت بكشد ليكن اگر راستى بجهاتى خاص مشكل زيادى و باصطلاح « حرج » هست مىتواند تيمم كند.
سؤال 14: حضور محترم... سلام عليكم
كسى نذر مىكند كه قضاى روزه ماه رمضان را در سفر انجام دهد چگونه است؟
جواب: صحيح نيست، نذر روزه در سفر فقط مربوط به روزه استحبابى مىباشد.
سؤال 15: استعمال سيگار براى شخص روزهدار چه حكمى دارد؟
جواب: جائز نيست. در جلد سوم المعلقات توضيح دادهام.
سؤال 16: طلبهاى كه وارد حوزه علميه مىشود معمولاً قصد مىكند كه حداقل تا پايه 5 يا 6 در همان حوزه درس بخواند، آيا آنجا حكم وطن براى او دارد؟
جواب: نماز و روزهاش تمام است.
سؤال 17: در فرض سؤال قبل اگر مثلاً هفتهاى يك بار يا دو بار و يا بيشتر، و يا هر دو هفته يك بار و يا بيشتر رفت و آمد داشته باشد نماز و روزهاش چه حكمى دارد؟ در بين راه چطور؟
جواب: گفتيم كه روزه و نمازش تمام است. اگر در راههاى نزديك (بيش از چهار فرسخ و نيم) هفتهاى سه بار و در راههاى دور هفتهاى يك بار رفت و آمد كند ـ مثل سفر با ماشين از قم به زاهدان مثلاً كثيرالسفر نيز حساب مىشود كه در طىّ راه نيز نماز و روزهاش صحيح و تمام است.
سؤال 18: شخصى هر روز به بيش از مسافت شرعى سفر مىكند، با اين توضيح كه هميشه بعد از اذان صبح از وطن خود حركت مىكند و قبل از اذان ظهر، به آن شهر مىرسد، حكم نماز و روزه اين شخص را بيان فرماييد.
جواب: دائم السفر مىباشد و نماز و روزه او درست است هر چند هنگام ظهر در راه باشد.
سؤال 19: شخصى در ماه مبارك رمضان مسافر بود، بعد از اذان ظهر به وطن خود مىرسد با توجه به اينكه در سفر افطار نكرده است آيا مىتواند روزه بگيرد؟ ( با اين توضيح كه چون وقت باقى بوده نماز ظهر و عصر را در بين راه نخوانده بلكه بعد از رسيدن به وطن نماز را كامل خوانده است. )
جواب: ورود بعد از ظهر فائدهاى ندارد و روزه او بايد قضا شود.
سؤال 20: حكم شخصى كه بدون دليل روزه مستحبى خود را باطل مىكند چيست؟
جواب: ابطال روزه مستحبى اشكالى ندارد هر چند بعدازظهر باشد.
سؤال 21: اگر فرد متأهلى، بدون رضايت والدينش و در صورت عسر و حرج تقريبا قابل تحمّل، عهد نمايد كه تا آخر عمر، در جميع فصول، يك روز در ميان، روزه بگيرد، از منظر فقهى چه حكمى دارد؟
جواب: رضايت والدين شرط نذر و عهد نيست ليكن اگر نهى كنند از رجحان ميافتند و رجحان شرط صحت نذر و عهد است.
سؤال 22: شخصى در شب اول شوّال عدّهاى را در مسجد يا حسينيه دعوت كرده افطار مىدهد، آيا فطريه آنها بر او لازم است؟
جواب: به نظر اينجانب به عهده ميزبان است.