|
ازدواج مجدد با شوهر اول
با سلام و تشکر از آقا و سرور گرامی و دست اندر کاران سایت مذکور.
دختری 25 ساله هستم یک سال پیش آقایی که فوق لیسانس داشت به خواستگاریم امد طی جلسات معارفه ای که داشتیم و من به دفتر ایشان می رفتم ایشان به من نزدیک شد و در دفعه های قبل قسم خورد که دیگر گناه نمی کنیم ولی قسمش را شکست من چون خود را اسیرایشان دیدم تنها چیزی که به ذهنم آمد جاری کردن خطبه ی عقد بود که حداقل گناه نکنیم خودمان صیغه را خواندیم و ازدواج کردیم.چند روز بعد ایشان به من گفتند که سر طان خون دارند و این موضوع را از قبل می دانستند و عمدا با من نزدیکی کردند که مجبور با ازدواج با او شوم ناگفته نماند ایشان اهل نماز نیستند و چندان هم به مسایل اعتقادی اهمیت نمی دهند.خلاصه من که فریب خورده بودم کاری که اول باید می کردم آخر کردم,و با اقای قاضی زاده تماس گرفتم و استخاره کردم اشان گفتندجواباستخاره برای ازدواج خیلی بد است و خطر آبرویی و ضرر مالی دارد . و من علی رغم آنکه چاره ایی جز ازدواج نداشتم به او پاسخ منفی دادم.چند ماه پیش خواستگاری داشتم . ما به هم تلفنی در ارتباط بودیم خلاصه یک روز دل به در یا زدم و از ازدواج پنهانی ام با ایشان سخن گفتم بماند که چقدر ناراحت شدند و احساس کردم چون دلش را شکستم خداوند رحمتش را از من دریغ میکند .حال بگویید چه کنم آیا از ازدواج پنهانی ام با خواستگارهای احتمالی سخن بگویم یا اگر نگویم گناه میکنم؟خواهش میکنم راهنمایی ام کنید که چه کنم؟نظر شما در رابطه با ازدواج با شوهر اولم(مردی که با او پنهانی ازدواج کردم چیست ؟)با تشکر فراوران
پاسخ حضرت‌آيت الله العظمي گرامي
بسمه تعالي
او كه سرطان خوني دارد ازدواج شما با او صلاح نيست 2_ به مورد دوم لازم نبود كه ازدواج اول را بگوييد اگر بكارت از بين رفته و او بفهمد حق فسخ نكاح را دارد. دروغ حرام است ولي راست گفتن واجب نيست مي توانيد سكوت كنيد.
يکشنبه 22 آذر 1388
|
|
