هشدار ....!!! مرشدان گمراه و عارفان دروغگو

محضر حضرت آیت الله العظمی گرامی مدظله العالی

با سلام اینجانب در خلال زندگی تجاری ام مواجه با ورشکستگی شده ام. البته همسرم مخالف حضور من در این عرصه بود. من قبلا کارمند ... بودم. در خلال این ورشکستگی افرادی پیدا شدند که ما را راهنمایی به سمتی کردند که چون گناه کرده ایم مورد عقوبت قرار گرفتیم و این ورشکستگی حاصل همان عقوبت است. بعد هم تعدادی دستورالعمل دادند و من هم به تشویق همسرم و برای نجات زندگیم این اعمال را انجام دادم. البته ما به نصیحت این آقایان اعمالی را انجام دادیم که خودم خجالت میکشم بگویم خلاصه وقتی فهمیدم که تا خرخره گرفتار شده بودم. مثلا چله نشینی های مستمر که واقعا از هستی ساقطم کرد و یا غسل با ادرار خودم و یا .... و طلاق از همسرم و ازدواج با درخت و سپس طلاق از درخت و رجوع به همسرم و آخرین آن که ازدواج موقت یا دایم برای باز شدن این مشکل بود. همسرم خودش به خواستگاری رفت که ناموفق هم بود اما از همان موقع بنای ناسازگاری گذاشت و به من اعلام کرد که زنباره هستم و ..... هر چه صحبت کردم که در این ده سال گذشته یک مورد مثال خلافکاری من را بیاور قبول نکرد و نکرد و الان حدود یک ماه است که من و دو فرزندمان را رها کرده و رفته خانه مادرش. لطفا با این مقدمه به سوالات ذیل پاسخ دقیق بدهید با ذکر این نکته که خودم را در این اشتباه فاحش و ورود مرشدها و عارفان اینچنینی مقصر میدانم. سوالاتم مذهبی حقوقی است. راهنماییم کنید. اگر میتوانید به ایمیل من جواب را ارسال کنید.

١- همسر بنده مدتی است که مرشدی عارف پیدا کرده است که همسرم را با اوراد و اذکار هدایت میکند. همسرم از قبل از اینجانب مقداری دلخوری داشتند و مدتي قبل که به زیارت امام رضا رفته بودند صدایی را شنیده اند که شوهرت را ذبح کن و از آن وقت ایشان مهر بنده را از دلش بیرون نموده است (ایشان فکر میکند که امام رضا این را فرموده اند) مرشدش اعلام کرده که از شوهرت باید طلاق بگیری و کلا اساس ازدواج بر مهر و محبت است و چون الان مهر و محبتی به ایشان نداری بنا بر احادیث طلاق شما محرز میباشد. البته انجام امور اداری یعنی مراسم طلاق دلیل بر طلاق نمیباشد. حتی مدعی هستند که در حال حاضر در ملکوت این طلاق انجام پذیرفته است و ایشان باید عده نگه دارد و روابط ما عین زنا میباشد. ضمنا مدعی هستند که همسر بنده آسمانی بوده و من زمینی هستم و این خود گواه دیگری بر عدم کفویت بنده و ایشان و ناظر بر این طلاق میباشد.

2- آیا همسر بنده میتواند بدلیل اینکه در مسیر عرفانی با مرشد خویش هم دل شده است و با مریض شدن او مریض میشود و با شاد شدن و یا ناراحتی او ایشان به همان حال در میایند محرم شده باشد حتی محرمیت از طریق ذهن و روح. آیا مسیر اخلاق و عرفان محرمیت میآورد؟ اگر محرم میشوند تا چه اندازه؟ آيا همسرم ميتواند بدنش را در اختيار من بگذارد ولي روحش را و ذهنش را به مرشدش و هم طريقانش بسپارد؟

3- بنده بدلیل اینکه فکر میکنم این محرمیت تا من و همسرم طلاق نگرفته ایم معنا ندارد از این آقا خواسته ام با ما قطع رابطه نماید خصوصا از همسرم. ولی ایشان میگوید چون مجوز ورود به همسرم را از امام زمان و عالم بالا گرفته است رضایت اینجانب شرط نیست؟ ایشان مدعی است که امام زمان کفالت همسر و فرزندانم را به ایشان واگذار کرده است به همین دلیل همسرم مجبورم کرده است تا از ایشان برایش خواستگاری کنم (چون فکر میکند که مطلقه است البته هنوز با من در یک رختخواب میخوابد و از من روگیری هم ندارد). آیا امام زمان میتواند بدون طلاق مرد نامحرمی را سراغ همسر بنده بفرستد؟ آیا اینگونه محرمیت ها میتواند حرمت لمس ایشان با همسرم از روی چادر را لغو کند بعنوان انرژی درمانی و یا بوسیدن سر از روی چادر را؟ البته مرشدش میگوید که امام زمان هم به همه محرم است.اگر چنین است که پیامبر در محرم بودن اولی میباشد پس پیامبر با محارمش ازدواج میکرده (که این یعنی زنا العیاذ بالله)؟

 4- آیا همسرم باید مرا اطاعت کند یا مرشدش را؟ من به هیچ عنوان با خروج همسرم بدون من برای زیارت غیر واجب و حتی انجام امور ذکر و چهله نشینی های مستمر و تکرار اسما الهی به مدت یک ساعت و بیشتر و .... راضی نبوده و نیستم. البته همسرم رضایت من را شرط نمیداند.اوایل برای خوابیدن نزد من در شب هم از ایشان اجازه میگرفت که با اعتراض شدید من مواجه گردید و این کار را ترک کرد. آیا من برای پابرجا نگه داشتن زندگی میتوانم ایشان را از این اعمال نهی کنم ویا چون این اعمال عبادی است حقی ندارم؟ با اعمال ایشان فرزندانم از دین بیزار شده اند تا جایی که نماز واجبشان را هم بدون میل میخوانند.

5- همسرم میگوید که مرشدش تنها دارنده علم جفر اعظم که مختص آقا علی (ع) بوده میباشد در عصر حاضر. و معتقد است که ایشان سفیر حضرت صاحب و از رجال الغیب میباشد. آیا این همه را میتوان تفسیر کرد؟ آیا اطاعت ایشان واجب است؟ من از کجا بدانم که مقابله با ایشان مقابله با حضرت حجت نیست؟

 6- البته همسرم میگوید که کسانی از عالم بالا به همراه مرشدش در حال هدایت او هستند و مدعی است که آن بالایی ها خود اهل بیت و یا اکابر میباشند. مثلا برایش قران تفسیر میکنند و یا دعا ها را تفسیر میکنند و یا به او ذکر هایی را ارجاع میدهند. این دیگر چیست؟ و من شاهدم که حرفهای مذهبی فراوانی را بر زبان جاری میکند و دایما در حال گریه بر مصایب اهل بیت میباشد. آیا میتوانید برای من شرح دهید که اکابر کیستند؟ اهل بیت چرا نمیفهمند که با این حضورشان دارند زندگیم را به هم میزنند به حدی که الان همسرم برای ارتقا بیشتر زندگی را ترک کرده و به منزل مادرش رفته و درخواست طلاق داده است تا بدون مشکل به اهل بیت ملحق شود؟

7- آیا بعد از 25 سال زندگی مشترک تازه اهل بیت متوجه شدند که ایشان کفو من نیست؟ آیا طلاق نزد ایشان و خدا مذموم نیست؟ آیا ارتقا همسر من باید با مذمومترین عمل باشد؟ پس من با این عشق چه کنم؟ ایشان میگوید که این عشق مادی و کثیف است و مانع. آیا اهل بیت خوشان نمیگفتند "اولادنا اکبادنا" ؟ آیا آیا آیا .... در اسرع وقت جواب دهید که زندگیم در حال فرو پاشی است اگر همه مسایل بالا راست است من باید همسرم را طلاق بدهم ( بعد از 25 سال زندگی).

پاسخ :

بسمه تعالی