صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 92-93

صلاة جلسه هفتادوپنجم


صحبت در این بود که نماز قضاء قبل از نماز حاضر، خوانده شود، آن وقت بحث در حکم تکلیفی و واقعی است.
   عقیده مشهور دو قسم نقل شده است:1- حکم تکلیفی و شرطی
   2- هیچ کدام نیست. دلیل بر اشتراط یکی اشتغال بود که توضیح داده شد. ما گفتیم برائت است. یکی هم روایات بود که در لابلای روایات این بود نماز فائته قبل از نماز حاضره خوانده شود، یکی دو روایت خوانده شد و چند روایت دیگر هم است که خاصیت خواندن این روایات آشنا شدن به این مسأله فقط نیست بلکه آشنا شدن به ادبیات زبان اهلبیت عصمت و طهارت است. و آشنا شدن به متون اولیه فقه، و آشنا شدن به کیفیت رفع تعارض بین روایات. و خود این مسأله در زمان ما شاید حل شده باشد، به اینکه دخالت نداشته به این مسأله.
   از جمله روایات در باب نهم ابواب قبله روایت پنجم: شیخ طوسی باسناده عن الطاطری، طاطری یا طاطُری کسانی بودند که لباس ها و پارچه های طاطری را می فروختند، طاطره و به ایشان لقب طاطری دادند.
   در فقه دونفر به این نام معروفند. 1- یوسف بن ابراهیم که چندان معروف نیست 2- علی بن حسن طاطری است که از واقفیه است و خیلی متعصب در مذهب خودش است که مافوق علی بن حمزه بطائنی است. بطائنی را رد کردند ولی ایشان را رد نکرده اند چون علی بن حمزه عقیده نداشته است بلکه به خاطر پول و مال واقفیه شده بوده است.
   ایشان نقل می کند: عن محمد بن زیاد( شیخ طوسی مستقیما از طاطری نقل نمی کند و می گوید باسناده عن طاطری، سند شیخ طوسی به طاطری یکی از سادات است چون توثیق ندارد سند شیخ به طاطری محلّ اشکال است) و دارد علی بن محمد بن زبیر قریشی به همین لحاظ علی بن محمد بن زبیر توثیق نشده است و طاطری که علی بن الحسن طاطری است توثیق شده به خلاف یوسف بن ابراهیم علی بن الحسن، در اصول کتُب اصحاب، به عنوان راوی است و این کتب را از مؤلفینش نقل می کند و در روایات خاصه فقهی خودش خیلی کثیر الروایة نیست. عن محمد بن زیاد عن حماد عن عمروبن یحیی قال سألت ابا عبدالله(علیه السلام) عن رجل صلی علی غیرالقبله ثم تبیّنت القبلة و قد دخل وقت صلاة اُخری قال یعیدها قبل ان یصلّی هذه التی قد دخل وقتها[1] : کسی که نماز خوانده روبه قبله نبوده پشت به قبله بوده یا یمین یسار بوده توضیح نداده و اگر پشت به قبله بوده یا به یمین و یسار رسیده یعنی 45 درجه نماز باطل است. اگر به44 درجه نرسیده نماز درست است. بعداً قبله را شناخت که وقت نماز دیگری شده یعنی وقت اداء نماز دیگر. فرموده نماز را اعاده کند قبل از آن نماز که وقتش داخل شده است. به این استدلال شده بر فتوای کسانی را که مشهور می گویند و یکی از ادله آنها این روایت بوده است.
   اما مسأله اینکه می گوید وقد دخل وقت صلاة اُخری وقت فضیلت را می گوید یا وقت اجزاء را؟ و قبلا در روایات دیگر ذکر شد وقت فضیلت است نه وقت اجزاء یعنی در نماز ظهرین به مثلین شاخص رسیده، هر دو نماز را می خواند در حقیقت قضاء نیست و از بحث خارج شده است و اگر وقت اجزاء باشد مورد بحث است و قرائنی است که وقت فضیلت است چون یعیدها دارد اعاده کند، نمی گوید قضاء کند، اگر وقت نماز مغرب و عشاء گذشته باشد می گوید قضاء کن. علاوة اگر وقت فضیلت نباشد مبهم می شود که به درد بحث ما نمی خورد.
   2- روایتی در باب 62 مواقیت حدیث هفتم است:کلینی عن محمد بن اسماعیل،  استاد: بارها گفتم این محمدبن اسماعیل اشتباه نشود، به ابن بزیع، این محمد بن اسماعیل مرّار، از شاگردان فضل بن شاذان است و کثیر الروایة و مورد وثوق است.
   ابن بزیع کثیرالروایة در فقه نبوده و توثیق ندارد عن صفوان بن یحیی عن ابی الحسن(علیه السلام) قال سألته عن رجل نسي الظهر حتی غربت الشمس و قد کان صلی العصر؟ فقال کان ابو جعفر(علیه السلام) او کان ابی یقول: ان امکنه ان یصلّیها قبل ان تفوته المغرب بدء بها و الّا صلّی المغرب[2] ظاهراَ امام هفتم است. کسی نماز ظهر را فراموش کرده بخواند، تا خورشید غروب کرده است و عصر را خوانده بود، فرمود امام باقر یا پدرم(احتمال دارد امام هفتم باشد)این طور گفته است: اگر می تواند پیش از دست رفتن مغرب بخواند والا اگر وقت مغرب می گذرد اول مغرب را بخواند. در این روایت عقیده مشهور را بیان کردند که اول نماز فائته را بخوان بعد نماز اداء را. استاد: اینجا مشکلی است شبییه آن چه در روایات قبل گفتیم این است که فوت مغرب یعنی چه؟ فراموش کرده، وقت مغرب یادش آمد... نماز ظهر را نخواند تا غروب شده و این خیلی فرق دارد با آنچه که مشهور و ما می گوییم، مشهور تا نصف شب می گویند مغرب وقت دارد، ما گفتیم تا صبح وقت دارد و لو از نصف شب نماز مغرب را نگذراند، یعنی تا نصف شب باید بخواند مغرب را.
   فوت معنا ندارد، نماز ظهر را نخوانده، حضرت می فرماید اگر مغرب فوت نمی شود اول مغرب را بخوان تا نصف شب یا تا صبح مغرب وقت دارد.
   پس وقت فضیلت را گفته است. بعضی وقت فضیلت را بیست دقیقه و نیم ساعت گفته اند که درست نیست وقت فضیلت تا رفتن حمره مغربیه است نه رفتن حمره ای مشرقیه لذا وقت فضیلت یک ساعت و نیم طول می کشد، می تواند بگوید فوت وقت فضییلتی است چون زود قضاء می شود، اگر زود وضوء نگیرد و یا غسل نکند، نه وقت اجزاء که تا صبح وقت دارد پس در نتیجه چه می شود؟ این می شود که اگر وقت فضیلت مغرب نمی گذرد اول ظهر را بخوان اگر می گذرد اول مغرب را بخوان.
   این بحث ما نیست، بلکه بحث تزاحم بین وقت فضیلت مغرب و قضائی ظهر بوده و از بحث ما خارج است.
   روایت دوم: باب 63 ح 2 مواقیت است: کلینی عن الحسین بن محمد الاشعری عن معلی بن محمد، عن الوشّاء، عن ابان بن عثمان، عن عبدالرحمان بن ابی عبدالله قال: سألتُ ابا عبدالله (علیه السلام) عن رجل نسي صلاة حتی دخل وقت صلاة اُخری؟ فقال: اذا نسی الصلاة اونام عنها صلّی حین یذکرها فاذا ذکرها و هو فی صلاة بدء بالتی نسی، و ان ذکرها مع امام فی صلاة المغرب أتمها برکعة ثم صلّی المغرب ثم صلّی الُعتمة بعدها و ان کان صلی العتمة و حده فصلّی منها رکعتین ثم ذکر انّه نسي المغرب اتمها برکعة فتکون صلاته المغرب ثلاث رکعات ثم یصلّی العتمة بعد ذلک[3].
   مشکل سندی ندارد. از امام صادق (ع)، کسی که نمازی فراموش کرده تا وقت نماز بعد رسید، فرمود: هرگاه فراموش کرد یا خواب رفته بود(می گوید وقت خاص ندارد) هر موقع یادش آمد بخواند، نه اینکه فوراً بخواند، بلکه این به ذهن می آید هر موقع که خواست بخواند. وقت به نماز بعدی مشغول شده عدول کند به نماز فراموش شده. اگر نماز مغرب می خواند با امام، مأموم یک رکعت اضافه می کند چهار رکعت می شود بعد نماز مغرب بعد عتمه را می خواند.
   اگر نماز عشاء فرادا می خواند دو رکعت خوانده یادش آمد مغرب را نخوانده عدول می کند به مغرب سه رکعت می شود، بعداً نماز عشاء را می خواند.
   آنهایی که قول مشهور را فور می داند، استدلال می کنند به دوتا مطلب: 1- نماز فائته با نماز حاضره وقتشان یکی است، از کجا این را می گویند؟ چون ذیل حدیث قضیه عشاء و مغرب را گفت. در نماز عشاء بود یادش افتاد مغرب را نخوانده وقت مغرب و عشاء واحد است.
   2- و هم شامل می شود موردی را که دو نماز دو وقت دارند. به خاطر صدر روایت که می گفت موقعی یادش آمد که در نماز دیگری بوده است هم نماز مغرب را می گیرد هم نماز ظهرین را که قبل المغرب قضاء شده شامل می شود. اگر در نماز وقت واحد هستی عدول به آن کن، مثل مغرب قبل العشاء. و اگر در مغرب بودی و دو نماز دو وقت داشت ظهر را بخوان، این نشان می دهد که نماز فائته را قبل از نماز اداء بخوانی. بنابر آنچه که به مشهور نسبت داده شده است.
   استاد: اگر به این روایت خوب دقت کنیم می بینیم یا مجمل است یا دلیلی بر مسأله دیگر است و آن اینکه عدول در نماز جایز است.
   چون هیچ کس نمی گوید وقتی یادت آمد، از نماز اداء فوراً برگردی به نماز قضاء، فتوا بر وجوب این نمی دهند، فوقش می گویند نماز فائته را قبل از نماز اداء بخوان. قبلا گفتیم فقط تهاون و تسامح نشود، ولی لزوم ندارد فورا بخواند تکلیفاً. پس روایت می گوید نماز فائته این قدر مهم است که به آن عدول کنی. در عروه هم جواز عدول را می گوید واین از موارد جواز عدول است.مخصوصا در وقت واحد بحث از ترتیب است و ترتیب معتبر است، عدول لازم است از باب ترتیب، نه از باب تقدم قضاء بر اداء مثل رعایت ترتیب ظهر و عصر یا بین مغرب و عشاء. تقدم اینها از باب وجوب ترتیب در ذو الوقت احد است.
   روایت دیگر در باب 63 مواقیت حدیث 1 که مفصّل است:
   کلینی عن علی بن ابراهیم، عن ابیه، و عن محمد بن اسماعیل، عن الفضل بن شاذان جمیعاً، عن حمّاد بن عیسی عن حریز، عن زراره، عن ابی جعفر(ع) قال:
   به چند جای این روایت تمسک شده که قضائی مقدم بر ادائی است و آن چند جمله این است، 1- و ان کنت قد ذکرت انک لم تصّل العصر حتی دخلت وقت المغرب ولم تخف فوتها فصّل العصر ثم صل المغرب: اول نماز عصر فراموش شده را( بعد از دخول وقت) مغرب را بخوان.
   استاد: خوف فوت مغرب معنا ندارد چون تا نصف شب یا تا صبح وقت دارد پس وقت فضیلت را می گوید و از بحث ما خارج است. جمله دوم این روایت: بحث تقدم فائته مطرح نیست بحث این است که نماز قضاء را هر وقت می شود بخوانی، نماز قضاء وقت ندارد مقابل عامه که در طلوع و غروب خورشید نخوانی، و ان کنت قد صلیت الظهر و قد فاتتک الغداة فذکرتها فصلّ الغداة ایّة ساعت ذکرتها پس در هر دو جمله ی روایت به بحث ما مربوط نیست وقت فضیلت را می گوید در فراز اول، در فراز دوم مقابل عامه می گوید، در هر وقت می توانی بخوانی.

[1] وسائل الشیعة ج4 باب 9 قبله ح 5

[2] وسائل الشیعة ج 4 باب 62 مواقیت ح 7

[3] وسائل اشیعة باب 63 مواقیت ح 2
   دوشنبه 22 اردیبهشت 1393




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما