صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه هشتم





بسمه تعالی

یک مسأله ای که در بعضی کتب فقهی مطرح شده است و آن این است: کسی اقتداء کرد به شخص خیال کرد این زید است، ولی عمرو بود. این صور متعدده ای دارد:

1- یک وقت عمرو عادل است یا عادل نیست.

2- یک وقت اصل برایش زید یا اصل این شخص حاضر است، زید اصل به این معنا که تصور می کند اینکه نماز می خواند زید است اصل زید است.

یا اینکه اقتداء می کند به این شخص حاضر و تصور می کند او زید است. ولی اصل برایش شخص حاضر است.

و علی ایّ حال: گاهی نمازش طبق وظیفه منفرد درست بوده مثلا قرائت را خواند، یا شامل قاعده لاتعاد می شود یا اینکه طبق وظیفه منفردش عمل نکرده است.

علی ایّ حال  گاهی تقیید به امتثال دارد. می گوید الا ولابد به زید اقتداء می کنم گاهی تقیید در امتثال ندارد، تصورش زید است ولی اگر کسی دیگر هم بود فرق نمی کند.

خلاصه مسأله: اقتداء کرد به تصور زید بان انّه عمرو. اما عمرو عادل است یا عادل نیست علی ایّ حال زید برایش اصل یا حاضر برایش اصل است، و علی ایّ حال تقیید در امتثال است، می گوید من پشت سر زید می خوانم یا برایش فرقی ندارد، علی ایّ حال طبق وظیفه منفردش عمل کرده است یا اینکه عمل نکرده است.

( مسأله به این ایجاز این همه شقوق دارد. یکی یکی اینها بررسی می شود)، علی ایّ حال بحث در این است که نمازش درست است یا نه، گاهی بحث در جماعت است که جماعت باطل است یا نه.( نقل است که ابن سینا در 54 سالگی گفت هیچ علمی اضافه علوم بر اندوخته در سن 18 سالگی ندارم، وقتی در مقابل فقه و حقوق قرار گرفت گفت در مقابل دریای بی ساحل از حقوق قرار گرفتم، در کل حقوق این طوری است. دانشمند فرانسوی در حقوق می گوید، وقتی تصور می کنم مغز گمراه در مقابل دریای از فلسفه ی حقوق قرار می گیرد به خود می لرزد)

اما صورت اول: اقتداء به تصور زید ولی عمرو بوده و عمرو هم عادل نبوده است مشهور می گوید نمازش باطل است.

سید و خیلی از محشین عروه می فرمایند: اگر به وظیفه منفرد عمل کرده نمازش باطل نیست اگر عمل نکرده باطل است، یعنی قرائت را و لو سهواً خوانده و رکنی اضافه نیاورده متابعتاً و اگر قرائت نکرده و یا رکن انجام داده متابعتاً نمازش باطل است.

نظریه سوم: عمل به و ظیفه منفرد هم فرق می کند. فرق است بین اینکه قرائت را نخوانده نمازش درست است و اگر رکوع اضافی متابعةً انجام داده باطل است.

استاد: اکثراً فرمودند جماعت باطل است، و بحث در بطلان اصل نماز است که باطل است یا نه جماعت مسلّماً باطل است، چون به تصور زید اقتداء کرد عمرو به جای زید امام بوده است.

یک عقیده این است که جماعت هم باطل نیست.

عقیده مشهور: نماز فرادا و جماعت، هر دو باطل است چند دلیل آوردند:

1- نیت جماعت داشت که زید باشد و زید نبود به جایش عمرو غیر عادل بود و ما قصد لم یقع، و ما وقع لم یقصد، نیت و قصد جماعت پشت سر زید داشت که تحقق پیدا نکرد و آنچه واقع شده یعنی فرادا و یا جماعت پشت سر عمرو و غیر عادل قصد و نیت نشده بود، قصد و نیت در هرکاری مؤثر در تحقق آن است صحیحاً.

در جماعت و فرادا دو حقیقتند، یک حقیقت نیستند که نیت جماعت برای اصل نماز هم کافی باشد.

استاد: دلیل مشهور را بررسی می کنیم ببینم چطور است.

نیت در چیزهایی که دخالت در حقیقت و ماهیت مأمور به دارد لازم است، مثلا در نماز اداء و قضاء که دو حقیقت هستند، گرچه بحث کردیم که اداء و قضاء یک حقیقتند و زمان فرق کرده است اداء دو ساعت قبل بوده قضاء دو ساعت بعد است، ولی از ادله و روایات بدست آمد که دو حقیقند، چون تعبیر فات دارد یعنی نماز اداء فوت کرد از دست رفت و این نماز قضاء چیزی جدید است، و بعضی جاها یک حقیقت است و نیت هر کدام به جای دیگری کافی است. مثل نماز مسافر و حاضر است نمی گویند وقتی مسافر بود نمازش فوت کرد و یا کسی مسافر است می گویند نماز زمان حاضرش فوت شد، بلکه اگر اشتباها حاضر نیت دو رکعتی کرد و یادش آمد در رکعت دوم، می تواند چهار رکعتی بخواند.

بعضی موارد نیت و قصد دخالت دارند در ماهیت و حقیقت آن چیز مثلا نیت عصر کرد یادش آمد ظهر را نخوانده نمازش باطل است. چون نیت در ماهیت دخالت دارد و لازم است.

اما جماعت و فرادا یک ماهیت و یک حقیقت هستند نه دو حقیقت، و ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد در چیزهایی که ماهیة و حقیقةً یکی هستند دخالت ندارد، مثل شرایط زمان و مکان می ماند جماعت و فرادا حتی اگر به جای یکی نیتی دیگری کرد اشکال ندارد، مثلا نیت کرد این نماز را در ساعت دو انجام می دهم معلوم شد ساعت سه بوده اشکالی ندارد، یا نیت می کند نمازم را در مسجد جامع بخوانم و نیت کرد در این مکان که مسجد است، و مسجد نبود اشکال ندارد، و مثلا نیت کرد نماز جماعت که می خوانم بیشتر از ده نفر و دارای فلان ثواب است و نبود و هشت نفر بود چه اشکالی دارد؟ جماعت و فرادا مثل مسافر و حاضر است، نیت یکی به جای دیگری در حقیقت واحده آنها دخالت ندارد و حقیقت را عوض نمی کند.

پس ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد در ماهیت نماز دخالت ندارد.

2- دلیل دوم مشهور، تشریع محرم است چرا؟ و این نیت جماعت کرده در حالیکه جماعت درست نبوده است به هر عملی که تشریع محرم باشد با عمل حرام قصد تقرب نمی تواند.

استاد: این دلیل هم درست نیست چون تشریع در عمد است، اینجا عمدی در کار نبوده است پشت سر عمرو نماز خواند و آن عادل نبوده است، این اشکال ندارد.

3- دلیل سوم مشهور که خیلی ها و سید در عروه به او اشاره کرده و دلیل مهم هم است و آن این است که جماعت نشد و عمل فرادا را هم انجام نداده نشد، نه از باب اینکه ما وقع لم یقصد و ما قصد لم یقع، بلکه از باب اینکه شرایط فرادا وجود ندارد، چون قرائت نکرده و یا رکوع اضافی انجام داده است، جماعت هم نشد چون امام عادل نبوده است. پس از این نظر بگوییم باطل است.

استاد: در این دلیل دقت بیشتری باید بشود که آیا چون قرائت را به خاطر اینکه در جماعت است نخوانده نمازش باطل است؟ یا اینکه قاعده لا تعاد اینجا را شامل می شود و درست است. لا تعاد می گوید اعاده لازم نیست الا در پنج چیز، طهور- قبله- وقت- رکوع- سجود و در بقیه اجزاء و شرایط معفو است.

مطلب دیگر این است که آیا قاعده لاتعاد نسیان را شامل می شود یا غیر نسیان را هم شامل می شود؟

محل بحث است که آیا همه  جا جاری است یا نه؟

مرحوم نائنی در تقریراتی که شیخ محمد تقی آملی نوشته است بحث کرده در موارد مختلف که لا تعاد مال نسیان است، و اگر کسی فراموش کرد قرائت را اشکال ندارد اما اینجا بحث نسیان و فراموشی نیست تخیل و اعتقاد به امامت زید بعد فهمید که عمرو است. فراموش نکرده است.

آقای بروجردی: احتیاطا این اعتقاد را دارند که نسیان را شامل می شود.

ایشان در یک جلسه ی چند نفری که آقایانی بودند نقل کردند، فرموده: من در این فکرم که عرب اعاده و عدم اعاده را کجا به کار می برد، آیا در موردی که امتثال می خواستند بکند و امتثال نکرده نسیاناً این را شامل می شود؟

استاد: این لاتعاد آیا موردی را شامل می شود که می خواسته امتثال کند و فراموش کرده است و امتثال نکرده است یا موارد غیر عمد را هم شامل می شود مثل نقیصه و زیاده غیر رکنی، و قاعده لاتعاد صورت عمد را شامل نمی شود چون متعمد در مقام امتثال نبوده است و قاعده از عمد منصرف است اصلاً. نماز می خواند خلاف می خواند از این منصرف است.

به نظر مورد بحث ما را که خیال و فکر کرده زید است نماز خوانده پشت سر عمرو و در مقام امتثال بوده اشتباه کرده است، به تخیل اینکه امتثال می کند به جماعت خوانده است این را شامل می شود، قاعده لاتعاد ندارد که اگر فراموش کرد اعاده نکند، بلکه اگر از عمد انصراف نداشت می گفتیم آن را هم شامل می شود. قاعده لا تعاد امتنانی است، اگر فراموش کرد و سهو کرد چون در مقام امتثال بوده امتنان شاملش می شود اما صورت عمد چون در مقام امتثال نبوده امتنانی نیست و شاملش نمی شود. مثلا نماز قضاء پدر به عهده اش است. اگر پدر شیعه نیست قابل اکرام نیست و اگر شیعه است و عمداً نماز نخوانده امتنان نیست و خلاف کار است و اگر شیعه است سهواً و تسامحاً قضاء کرده لاتعاد چون امتنانی است شاملش می شود ولی بعضی می گویند لاتعاد حتی صورت عمد را هم شامل می شود.

علی ایّ حال لاتعاد امتنان است اگر در مقام امتثال بوده و تعمد در مخالفت با خدا نداشته است اینجا عمد است ولی تخیل می کنند امتثال کرده است. آگاه بر عمد بودن عمل خود نیست و قاعده لاتعاد شامل می شود، و اگر اضافی رکن داشته باشد داخل مشتثنی است نه مستثنی منه از نظر مستثنی منه مشکل ندارد، مشکل در مثتسنی است.

از این بحث معلوم می شود تفصیلی که سید و دیگران دادند بر اینکه اگر وظیفه منفرد را انجام داده نمازش درست است و اگر انجام نداده درست نیست، این تفصیل درست نیست به خاطر اینکه قاعده لاتعاد در صورت نخواندن قرائت را شامل می شود و زیادی رکن را شامل نمی شود به خاطر اینکه داخل مستثنی است نه مستثنی منه، پس تفصیل سید درست نیست چون قرائت اگر نخوانده به قصد امتثال بوده لاتعاد شامل می شود.

و قول مشهور درست نیست چون در مقام امتثال بوده نه متعمد نه شریع محرم لازم می آید و نه ما قصد لم یقع دخالت دارد.

اما جماعتش چه؟ نوعاً همه گفتند که بطلان جماعت مسلّم است و جای بحث ندارد، برای اینکه فکر می کرده امام زید است و زید نبوده عمرو بوده و عمرو هم عادل نبوده و شرایط جماعت وجود ندارد. گرچه از جهت نیت درست کردیم که نیت جماعت و فرادا یکی است و هردو یک ماهیت است و ما قصد لم یقع.. را هم قبول نکردیم و تشریع محرم هم لازم نمی آید و تفصیل سید هم درست نبود به خاطر قاعده لاتعاد.

امام اینکه به خاطر فسق امام جماعت نماز باطل است در محل خودش بحث است که فسق موجب بطلان جماعت می شود یا نه از جمله مرحوم میرزا ملکی تبریزی که استاد اخلاق خیلی از مراجع از جمله استاد حضرت امام(ره) بودند، امام هر وقت سر قبر ایشان در شیخان می رفتند، فاتحه می خواندند و با عبایش گرد و غبار قبر ایشان را پاک می کرد آقای نجفی مرعشی به من نقل می کردند که طلبه ها از ایشان درخواست کردند ماه رمضان نماز ظهر و عصر بیایند، در همین ساختمان( مدرسه فیضیه) ایشان از منزل بیرون نمی آمدند الا بین طلوعین برای زیارت حضرت معصومه عبا را بر سر می کشیدند و می آمدند، بعد طلبه ها اصرار کردند چند جمله نصیحت کنند، ایشان سرپا ایستاد می شد بعد از خطبه می فرمودند ایها المغرور فی دار الغرور، اشکها سرازیر می شد، ایشان در بعضی تألیفاتشان معتقد بودند عدالت شرط نیست و آنچه شرط است متجاهر به فسق است که نباشد، و اگر شما خانه اش رفتید دیدید گناه می کند این ضرر ندارد اگر شما جای نقل کنید گناه و غیبت کردید، دیگر اینکه شراب نخورد و لو مخفیانه اگر خمر بخورد و یا علناً گناه کند، به او اقتداء جایز نیست.

و خیلی از علماء این حرف را قبول ندارند و می گویند عدالت شرط است، در نماز جمعه که یقینا عدالت شرط است و در جماعت محل بحث است در محل خودش.

بعضی محشین عروه مثل آقای خوانساری فرمودند: در مورد که به تصور خودش پشت زید نماز می خواند بعد معلوم شد عمرو فاسق بوده، جماعتش هم درست است.

در مرحله اول من فکر می کردم چرا ایشان این حرف را زدند ولی نکته ای که به نظر می رسد این است عدالت اگر شرط است، عدالتی واقعی شرط نیست، احراز عدالت شرط است، یعنی برای من مأموم احراز شود این عادل است و لو در واقع عادل نباشد، اینجا هم احراز کرده عدالت را، به خیال خودش پشت سر زید عادل نماز خوانده است بعداً معلوم شد که عمرو غیرعادل بوده، نمازش درست است. پس اگر احراز عدالت زید کرده نمازش درست است. از ادله استفاده می شود که احراز عدالت شرط است نه عدالت واقعی.

روایات باب 37 جماعت: مرسله ابن ابی عمیر از بعضی اصحابه، عن الصادق(ع) مرسلات ابن ابی عمیر را قبول داریم مخصوصاً که عن بعض اصحابه دارد.

عن الصادق(ع):فی قوم خرجوا من خراسان او بعض الجبال، در باره گروهی که از خراسان خارج شدند به قصد اعمال حج، بعضی الجبال مازندران و گیلان منظور است یؤمّهم رجل، یک کسی هم پیش نماز اینها بوده و اینها هم اقتداء می کردند، فلمّا صاروا الی الکوفه علموا انّه یهودیُّ، وقتی به کوفه رسیدند فهمیدند یهودی است، قال: لا یعیدون، فرمود: اعاده ندارد، نمازشان درست است، اینها احراز کردند عادل است از ظاهر حالش و لباسش.

 در روایت است کسی پنج وقت در مسجد می آید برای نماز آدم خوبی است، پس احراز عدالت شرط است نه خود عدالت.

 
 


   شنبه 2 اسفند 1393





فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما