صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه بیست و چهار



                                                               بسمه تعالی

 بحث در این بود که بعضی آقایان فرمودند وقتی به رکوع نرسید از باب احتیاط همراه امام سجده برود و بلند می شود یک تکبیر می گوید اگر سجده ها نماز را باطل کرده این تکبیرة الاحرام باشد و اگر درست است ذکر باشد. روایات ضعف سند داشت و لذا از باب احتیاط طبق روایات یک تکبیر بعداز بلند شدن بگوید یا تکبیرالاحرام باشد اگر سجده ها باطل کرده باشد و اگر درست باشد ذکر باشد، و این فرمایش آقای خوئی و آقای حائری بود که می فرمودند مثل نماز مسافر سر دو رکعتی سلام می دهد و بلند می شود اول یک تکبیر می گوید تا اگر وظیفه اش دو رکعتی بوده این یک نماز دیگر باشد و اگر وظیفه اش چهار رکعتی است این تکبیر ذکر باشد و سلام دعاء و لازم نیست جمع بخواند( شکسته و تمام) سلام در کوچه و بازار انشاء دعاء و اعلام محبت است نه اخبار، اعلام یک ارتباط است.

و ما می توانیم جمع کنیم بین اخبار و انشاء در کلمه و بگوییم اگر وظیفه اش اتمام بود دعاء باشد و اگر شکسته بود اخبار باشد؟ به نظر نمی شود جمع بین اخبار و انشاء کرد چون جمع بین ضدین است.

و من به آقای حائری عرض کردم ایشان سکوت کرد. و این اشکال به آقای خوئی وارد است.

اصل مسأله: کسی به رکوع امام نرسید همراه امام سجده برود و بلند شود نماز خودش را ادامه دهد یا قصد فرادا کند و اینکه منتظر بماند تا به امام ملحق شود بعد از قیام امام آقای خوئی قبول نکرد. و روایات هم داشتیم که ضعف سند داشت و بعضی روایات به بحث ما مربوط نبود.

روایت معلی بن خسیس که ح 2 باب 49 بود و روایت 5- 49- حدیث 6 باب 49 و روایت 7 باب 49 از ابو هریره بود که دیروز خوانده شد.

آقای خوئی می فرماید روایات ضعف سند داشت و چون سجده اضافه کرده قاعدة نماز باطل است مگر اینکه از باب احتیاط بعد از بلند شدن تکبیر بگوید و انتظار نمی تواند بکشد تا امام بلند شود برای اینکه فاصله طویل می شود که مبطل است.

استاد: به نظر ما: اقتداء و اجتماع یک امر عرفی است، صبر می کند به امام ملحق شود، مثل کسی که در راهپیمائی می خواهد شرکت کند صبر می کند تا همه بیایند، عرفا به این هم می گویند در راهپیمائی شرکت کرده است، عبارت سید: لو نوی و کبّر و رفع الامام راسه قبل رکوعه، قبل از رکوعش امام سر برداشت قصد فرادا کند یا منتظر بماند تا امام بلند شود برای رکعت بعدی، این فصل طویلی نیست و اگر سجده ها طولانی است که هیئت اتصالیه به هم می خورد باطل است و الا اشکال ندارد و این ائتمام و اقتداء است، عرفاً. به علاوة یک روایتی دیگری است که آقای خوئی چرا نیاورده است نمی دانم و آن روایت

1- باسناده عن عمار، شیخ طوسی باسناده عن محمد بن احمد بن یحیی، عن احمد بن حسن( بنی فضال که فتحی مذهبند) عن عمرو بن سعید( فتحی است) عن فضل بن صدقه(فتحی) عن عمار که فتحی است و همه آنها ثقة است.

عن ابی عبدالله(ع): ( روایات عمار همه ضعیف است چون ضابط نبوده و اشتباه می کرده است، علامه مجلسی و فیض کاشانی فرمودند ما به روایات عمار عمل نمی کنیم مگر اینکه مشهور عمل کرده باشند مثل همین مورد طبق فتوای مشهور است، مشهور می گوید اگر به رکوع نرسید یا قصد فرادا کند یا منتظر بماند تا امام بلند شود) سالته عن الرجل یدرک الامام و هو قاعد یتشهد، به امام می رسد که تشهد می خواند ولیس خلفه الا رجل واحد عن یمینه، در محل خودش بحث است که اگر یک مأموم باشد باید دست راست امام ایستاد شود و اینکه خلف دارد نه اینکه پشت سر یعنی مأموم به امام اقتدا کرده است. فرمود: لا یتقدم الامام و لا یتأخر الرجل، نه امام لازم است جلو برود و نه مأموم لازم است عقب برود، یعنی تا حالا که مأموم کنار امام بوده و الآن که اضافه شده مأموم لازم نیست مأموم دیگری عقب بیاید. ولکن یقعد الرجل خلف الامام، ما به این کار داریم که آن کسی که آمده است پشت سر امام می نشیند، پس اقتداء می کند، فاذا سلّم الامام وقتی امام سلام داد قام الرجل واتم صلاته[1][7]، این مأموم بلند می شود نمازش را تمام می کند. یعنی اول تکبیر گفته ملحق به جماعت شده بعد بلند می شود ادامه می دهد.

پس دو شبهه آقای خوئی داشت: 1- فصل طویل است 2- به رکوع نرسیده او امامش نیست برای چه انتظار بکشد، می گوییم این روایت به خوبی می رساند که اقتداء کند و بعد بلند شود خودش ادامه دهد.

خلاصه: یا قصد فرادا می کند یا منتظر می ماند امام بلند شود و ادامه دهد.

سوال: از روایات قبل اگر الغاء خصوصیت شود و یا اولویت استفاده شود برای بحث ما می توانیم طبق همان روایات بگوییم منتظر بماند تا امام به رکعت دوم برسد.

جواب:ما عرض کردیم بر فرض حرف آقای خوئی درست باشد که مربوط رکعت آخر باشد و ضعف سند داشته باشد طبق قاعدة است عرفا که منتظر بماند مثل کسی که جلو رفته کمی صبر می کند تا راهپیمائی کند با مردم، این طبق قاعده است و علاوة حدیث چهارم هم دلالت داشت از قدماء شیخ طوسی در مبسوط این مسأله را عنوان کرده است که اگر به رکوع نمی رسد منتظر بماند و شهید اول در بیان فتوا داده است که منتظر بماند و شهید ثانی در مسالک نیز این را عنوان کرد و فتوا داده است که منتظر بماند تا امام به رکعت دوم برسد، معلوم می شود اینها از روایات الغاء خصوصیت کردند و این روایت چهارم هم که ما خواندیم قبول کردند و قاعدة الحاق به جمعیت صدق می کند.

 یک مطلب سید در آخر مسأله دارند که اگر قبل از تکبیر می داند به امام به رکوع نمی رسد می فرماید اشکال ندارد تکبیر بگوید یا قصد فرادا کند یا منتظر بماند.

استاد: ولی روایات که الغاء خصوصیت کردیم مورد که قبل از تکبیر می دانسته را شامل نمی شود و الغاء خصوصیت مال همان بعد از تکبیر است.

و این بحث در محل خودش که صغرویا آیا کسی که علم دارد نمی رسد می تواند تکبیر بگوید و اقتداء کند یا نه، اگر امکان داشته باشد که تکبیر بگوید عرفا الحاق به جماعت صدق می کند و اگر مأموم فتوائی را بداند که علم قبل از تکبیر به نرسیدن در رکوع مضر نیست اقتداء می کند ولی سید می فرماید: الاحوط عدمه: احتیاط این است که این کار را نکند و وارد جماعت نشود و به نظر ما این احتیاط مستحبی است.

مرحوم شاهرودی می فرماید ما مورد نص را قبول می کنیم که بعد از تکبیر علم به نرسیدن داشته است مرحوم میلانی(ره) می گوید احتیاط سید واجب است و به نظر ما اشکال ندارد.

اینکه منتظر امام بماند امام چه در سجود باشد یا در تشهد باشد فرق نمی کند، آیا امام که در سجده و تشهد می رود این هم همراه امام برود یا منتظر بایستد؟ به اختلاف نظر دادند.

این روایت 4 باب 49 لکن یقعد الذی معه خلف الامام، همراه امام می نشیند و مطاوعت کند و اما آن روایات، روایت 5 باب 49 داشت اذا رایت الامام ساجداً فاثبت مکانک فاثبت یعنی وارد نماز بشو نه اینکه معنایش این باشد سر جایت ایستاد بشو حتی یرفع راسه ان کان قاعداً قعدت ان کان قائما قمت. اگر نشست بنشین و اگر بلند شد بلند شو، به هر نحوی که امام است باش و تشهد لازم نیست بخواند مثل تجافی که لازم نبود بخواند.

اما اگر بعد از رکوع شک کرد که در رکوع به امام رسیده بوده یا نه حتی بعضی در رکوع بعد از ذکر رکوع گفتند شک بکند به رکوع امام رسیده یا نه قاعده تجاوز جاری است و لازم نیست به شک خود اعتناء کند.

از جمله مرحوم آقا رضا همدانی قاعده تجاوز را جاری نموده است.

استاد: اولا جای تعجب است که بعد از ذکر رکوع را هم گفته قاعده تجاوز جاری است چون بحث ما در رکوع است نه در ذکر رکوع.

و ثانیاً قاعده تجاوز در جایی است که حواس ما جمع نبوده شارع می گوید حین العمل اذکر بودی قاعده جاری است اما اینجا بحث در این است که عمل من مقارن عمل امام بوده یا نه و بحث اذکریت نیست چه شک در رکوع و یا بعداز رکوع باشد. بلکه اینجا بحث از تصادف است که مصادف رکوع امام بوده است یا نه.

 



 



[1][7] وسائل باب 49 جماعت ح 4

   سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما