بسمه تعالی
در مباحث گذشته صحبت شد رسیدن جماعت، درک جماعت
یا به رکوع است یا به درک قیام و قرائت و تکبیرة رکوع است، اگر نه رکوع و نه قیام
و قرائت، نه تکبیرة رکوع را درک نکرد، وقتی رسید امام یا در سجده است یا در تشهد،
چه تشهد اول و یا تشهد دوم در تشهد اگر رسید فضیلت جماعت را درک می کند بلند می
شود ادامه می دهد.
عبارت سید در مسأله 28 این است: اذا ادرک الامام
بالتشهدالاخیر، تشهد اخیر را عنوان کردند ما هردو تشهد را بحث می کنیم، یجوز
الدخول معه، همراه امام وارد نماز شود، چطور؟ بان ینوی و یکبر نیت کند و تکبیر
افتتاح بگوید، ثم یجلس معه و تشهد معه، با امام بنشیند و تشهد بخواند، فاذا سلّم
الامام قام و صلی بلا اعادة النیة والتکبیر، بلند می شود نماز را ادامه می دهد نیت
و تکبیر نمی خواهد، و یحصل له فضل الجماعة، فضیلت جماعت را برده است چهار مطلب
است:
1- وقتی نیت کرد آیا ایستاد شود و بماند یا برود
تشهد؟
2- تشهد که می رود بخواند یا نخواند و ذکر بگوید
یا نه؟
3- فرقی بین تشهد اول و دوم است یا نه؟
4- وقتی بلند می شود تکبیر افتتاح را بگوید یا
نه؟
امام اگر در تشهد همراه امام برود و بلند شود
تکبیر افتتاح لازم نیست قطعا و ادعای اجماع شده است.
1- شیخ طوسی باسناده عن محمدبن احمد بن یحیی عن
محمد بن حسن احمد بن حسن عمرو بن سعید فضل بن صدقه همه ی این ها فطحی هستند و همه
ثقه اند، عن ابی عبدالله قال: سألته عن الرجل یدرک الامام و هو قاعد، امام را درک
می کند در حالیکه نشسته یتشهد، و لیس خلفه الارجل واحد عن یمینه، پشت سر امام یک
مرد است دست راست، عامه این را زیاد مانور می دهند اگر یک نفر بود مأموم سمت راست
ایستاد شود لایتقدم الامام ولا یتأخر الرجل. نه امام جلو می رود و نه مأموم عقب می
رود.
و لکن الرجل یقعد و یدخل معه خلف الامام پشت سر
امام می نشیند اذا سلّم الامام قام الرجل فاتم صلاته[1][1]، این نفر که تازه آمده است بعد از سلام امام بلند می شود نمازش را
ادامه می دهد، پس تکبیرة الافتتاح لازم نیست، و نمازش درست است و ظهور به تشهد آخر
دارد، چون می گوید بلند شود نمازش را تمام کند.
اما اینکه تشهد را بخواند دلیل نداریم و اگر
بخواند اشکال ندارد به احتمال مطلوبیت، رجاءً یا به عنوان ذکر مطلق. بعضی شبهه
دارند که تشهد ذکر باشد یعنی اشهد ان لا اله الاالله، لا اله الاالله ذکر است
اشهدش چه؟ ذکر نیست.
استاد: اشهد ان لا اله الاالله روی هم رفته یک
ذکر حساب می شوند و اما شهادت دوم را دلیل داریم که کلما ذکرت الله او الرسول فهو
من الصلاة. هر گونه ذکر خدا و رسول جزء نماز است، چنان چه روایتی دیگری خواندیم که
ذکرنا ذکرالله، ذکر ما ذکر خدا است به همین دلیل گفتیم در تشهد اگر شهادت به ولایت
ائمه داده شود مضر نیست و با رسول الله یکی هستند الا در رسالت. این روایت ذکرنا
ذکرالله در باب 36 دعاء است.
اما بعضی روایت ندارد بنشیند به همان سند روایت
سوم، همه فطحی هستند عن ابی عبدالله، سألته عن رجل ادرک الامام و هو جالس
بعدالرکعتین، کسی امام را درک کرد در حالی که امام نشسته و معلوم نیست نماز دو
رکعتی است یا چهار رکعتی، و این روایت ندارد، قال: یفتتح الصلاة تکبیرة الافتتاح
را بگویند و لا یقعد مع الامام، با امام ننشیند، حتی یقوم[2][2]، تا اینکه امام بلند شود و بایستد( بلند شود برای رکعت بعدی یا
اینکه نماز تمام شده و منصرف می شود امام) ولی ظهور همان رکعت بعدی است.
این روایت می گوید ننشیند و آن روایت می گفت
بنشیند، جمع روایتین به این است که آن روایت راجع به رکعت آخر است و این روایت
راجع به رکعت دوم به قرینه حتی یقوم.
و روایاتی است که می گوید وقتی بلند می شود تکبیر
بگوید: عن عبدالله بن مغیرة، می گوید:
1- کان منصور بن حازم، هردو از بزرگان هستند:
اذا اتیت الامام و هو جالس قد صلّی رکعتین وقت فکبر ثم اجلس و فاذا قمت فکبّر[3][3]،
امام نشسته بنشین وقتی بلند شدی تکبیر بگو، نماز دو رکعتی است یا اینکه دنباله ی
نماز است در تشهد اول. این تکبیرة الاحرام است نه تکبیر رکوع. این روایت را چکار
کنیم؟ بعضی گفتند این فتوای خود منصور بن حازم است، صاحب حدایق می گوید بلکه روایت
است چون مرد بزرگوار و از اصحاب امام است از خودشان چیزی نمی گویند. روایات معارض
است.
استاد: بنده احتمال می دهیم در تمام تغییر حالات
تکبیر مستحب است، این هم بلند شده تکبیر بگوید و سنی ها عملا این کار را می کنند.
و این جمع که ما گفتیم ندیدم کسی بگوید.
روایت طبرسی در توقیعی از امام زمان سوال می
کند( آیا وقتی بلند می شود تکبیر بگوید کما اینکه در کل تغییر حالات تکبیر است،
امام: روایات متعارض است بعضی می گویند تکبیر لازم است بعضی می گویند نیست. پس
تکبیر افتتاحیه نیست تکبیر استحبابی در کل تغییر حالات است). حضرت در جواب می
فرماید: بایّها اخذت وسعک، به هرکدام عمل کنی اشکال ندارد در محل خودش حرف است که
چگونه به این روایت عمل شود در محل خودش بحث است اما تکبیر تکبیر افتتاحی نیست
تکبیر تغییر در کل حالات است).
مسأله ی 29 سید عنوان کرده است امام را در سجده
درک کرده است. گاهی سجده اخیر رکعت اخیر است گاهی سجده اول رکعت اخیر و یا رکعات
دیگر است.
چه سجده اول و یا دوم رکعات دیگر است.
قاعده چیست؟ اضافه عمدیه در سجده اول مبطل است، آن ذکر نیست فعل است و
یک فعل اضافه کرده است. اگر چنانچه سجده اولی بود و سجده های رکعات دیگر بود رکن
اضافه کرده و اضافه رکن سهوا و عمداً مبطل است در این صورت با امام سلام دهد در
رکعت آخر و تمام کند بعد بلند شود تکبیر بگوید، برای اینکه زیادی عمدی یا زیادی
رکن عمداً و سهواً مبطل است.
اما بعضی روایاتی داریم که نمازش درست است و فضل
جماعت را درک کرده است.
اول عبارت سید را در عروة ببینید: اذا ادرک
الامام فی السجدة الاولی اوالثانیه من الرکعت الاخیرة، اگر امام در سجده اول و یا
دوم رکعت آخر است( سید فرق بین سجده های رکعات دیگر نگذاشته است قاعدة باید فرق
باشد که عرض می کنیم) و اراد فضل الجماعة، خواست به فضل جماعت برسد و ینوی و کبّر
و اگر به سجده اول رسیده هردو را با امام انجام می دهد اگر به سجده آخر رسیده
همراه امام انجام می دهد بعدش تشهد هم می گوید، ثم یقوم بعد تسلیم الامام، بعد از
سلام امام و یستأنف الصلاة.
استاد: سید نگفته است که سلام را بگوید یا نه،
ولی باید سلام را بگوید تا از نماز خارج شود و سلام مخرج نماز است، چون اگر سلام
را نگوید بلند شود تکبیر بگوید مبطل است مگر تکبیر سوم را بگوید. و لا یکتفی
بالنیة والتکبیر، به نیت و تکبیر اولی اکتفاء نکند.
پس همراه امام می رود، تکبیر و نیت و تشهد را
همراه امام می گوید بعد بلند می شود نمازش را می خواند دوباره نماز را شروع می
کند.
بعد می فرماید: لکن الاحوط اتمام صلاة اولی،
وقتی بلند نمازش را خواند و تمام کرد دوباره بعداز این نمازش را بخواند.
استاد:خوب بود سید بین سجده اول و دوم رکعت
اخیره فرق می گذاشت به خاطر روایاتی که سجده اخیر را راحتر گرفته است.
1- صحیحه محمد بن مسلم، شیخ طوسی باسناده عن
محمد بن احمد یحیی عن ابن نصر بزنطی عن عاصم یعنی ابن حمید عن محمد بن مسلم، صحیحه
است. قلت له حتی یکون یدرک الصلاة مع الامام، تا کجا نماز را با امام می شود درک
کرد؟ اگر رکعت را درک کند که نماز جماعت را درک کرده امام این سوال از درک فضل
جماعت است. قال: اذا ادرک الامام و هو فی السجدة الاخیرة من صلاته، در سجده آخر
رکعت آخر درک بکند فهو مدرک من فضل الصلاة مع الامام، درک فضیلت نماز با امام را
کرده است.
ما اولا راجع به سجده اخیر رکعت اخیر روایت
داریم که مثل سجده اول رکعت آخر نیست، سجده اول جدا شود حدیث را این طور معنا
کردند که نمازش درست است و در سجده اخیره به امام رسیده نه با نگاه کردن بلکه با
نیت و تکبیر وارد شود.
استاد: به نظر من این شبهه دارد، بلکه روایت محل
درک را می گوید نه راه درک را، یک محل ادراک داریم که می گوید تا سجده آخر باشی هم
می رسی مثلا می گفتیم در رکعت اول به قیام
نرسی به رکوع رسیدی نمازت درست است اما اینجا می گوید وقتی به سجده آخر رسیدی
فضیلت جماعت را درک کردی و بیان نکرده چطوری آیا نمازش درست است یا نه روایت بیان
نکرده است.
شاید راه ادراکش این باشد تکبیر بگو انتظار بکش
تا امام نمازش تمام شود شاید تکبیر اول برای متابعت از امام است نه صحت نماز بلکه
درک فضیلت است. مثل این است که من ادرک رکعة فقد ادرک الوقت، اصل درک را می گوید
نه راه کار را که حمد و سوره بخوانیم یا نه این را نمی گوید اینها هم اصل درک را
می گوید نه راه کار را که نمازت درست است.
و این احتمال که آقایان دادند یک احتمال است و
احتمالاتی دیگر که ما بیان کردیم است.
و ما در معلقات عروة هم داریم: الاحوط اذا ادرک
الفضل حینئذ، اگر فضل را درک کند احتیاط این است که ان یکبر رجاءً تکبیر بگوید لا
للافتتاح، نه تکبیر افتتاح بل بالنیة المتابعة فی ما بقی من صلاته، صرفاً تکبیر
بگوید برای متابعت امام در مابقی نماز.
ثم یأتی بصلاته منفرداً بالنیة الافتتاح بلند می
شود نیت افتتاحیه بگوید و نمازش را بخواند.
به نظر
من این روایت اخیر معلوم نیست بگوید نماز درست است. چون زیادی عمدیه مبطل نماز
است، به صرف این روایت بگوییم زیادی عمدیه مبطل نیست به نظر صحیح نیست، این روایت
فقط محل ادارک را می گوید نه راه ادارک را و راه ادراک همان متابعت امام و تکبیر
افتتاحیه است.
و اما اگر در سجده اخیره نبود در سجده اول رکعت
اخیره بود اضافه رکن می شود، دو سجده رکن حساب می شود، و سجده اول نیم عمل و رکن
است.
و اینکه
بعضی در سجده دوم صلوات نمی فرستند خوب نیست برای اینکه ما هرچه داریم از اهلبیت
است، دو سجده چون یکی است و سجده اول نیم عمل است یک صلوات در سجده دوم کافی است.
در رکوع صلوات گفته شود برای اینکه یک رکن است. یا در رکعات دیگر دو سجده را اضافه
کرده است چندتا روایت دارد ببینیم چه استفاده می شود.