صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه بیست وهفت




                                                                   بسمه تعالی

صحبت در این مسأله بود کسی وارد می شود نمازگذاران در رکوع است اگر خود را به صف برساند می ترسد سر از رکوع بردارند همه علماء نوعاً گفتند همانجا رکوع کند خودش را تدریجا به صف برساند فاصله هرقدر هم زیاد باشد اشکال ندارد به شرطی که صرف اقتداء و ارتباط با جماعت باشد، اگر سر یک کیلومتری ایستاد شود و رکوع کند اقتداء صدق نمی کند، مکان و بُعد متعارف باشد که صدق اقتداء کند. مشهور فتوایشان همین است و نقل اجماع هم شده است ولی برای ما روشن نیست اما روایات: یک روایت را راجع به عمل امام صادق خواندیم و گفتیم تقیة است.

1- صحیحه محمد بن مسلم: سئل عن الرجل یدخل المسجد فیخاف ان تفوته الرکعة، وارد مسجد می شود و می ترسد رکوع فوت شود و از دستش برود. از این جمله چه استفاده می شود؟ اول که وارد می شود دم درب، قال: یرکع قبل ان یبلغ القوم و یمشی و هو راکع[1][10]، قبل از اینکه به جماعت برسد رکوع کند و درحال رکوع حرکت می کند تا به آنها برسد.

استاد: درحال رکوع حرکت کند و خودش را تا برساند آنها سجده را هم انجام دادند،چطور خودش را برساند و این طول می کشد.

2- اذا دخلت المسجد والامام راکع فظننت ان مشیت الیه رفع راسه قبل ان تدرکه، وارد مسجد شدی گمان می کنی تا رکوع کنی امام از رکوع سر بر می دارد کبّر و ارکع، تکبیر بگو و به رکوع برو، فاذا رفع راسه فاسجد مکانک، موقع سر برداشت همینجائی که هستی سجده کن و اذا قام، وقتی امام برای رکعت بعدی بلند شد توصف جلو برو[2][11].

3- قلت لابی عبدالله(ع) ادخل المسجد و قد رکع الامام فارکع برکوعه و انا وحدی، یعنی من تنها هستم و هنوز جزء آنها نشدم، سجده می کنم فاذا رفعتُ راسی چکار کنم؟ قال: اذا قمت فاذهب الیه، وقتی بلند شدی بسوی آنها برو و برس[3][12].

مشهور همین طور معنا کردند، روایات شرط هم ندارد که جزء آنها قرار بگیری و اقتداء عرفاً صدق بکند خیلی ها و سید این شرط را آوردند در صورتی که قدوة باقی باشد، و صدق کند، ولی روایات داشت ولو فاصله زیاد باشد اول که وارد مسجد می شود اقتداء کند.

استاد: ما در مسأله قدوة شبهه داریم و در معلقات بحث کردیم که نباید کسی تنهائی در یک صف ایستاد شود و مکروه است. و باید داخل صفوف شود. و احتمال می دهم این روایات استثناء از آن مسأله است، یعنی تنها بایستی اشکال ندارد و روایت داشت: ارکع و انا وحدی، من تنها در رکوع هستم به ذهن می رسد.

 بعید است اینکه با فاصله رکوع کند و خودش را به صف برساند بلکه می فرماید تنهائی بایستی اشکال ندارد. مستثنی منه لا نکن کالاسکل است( مثل ستون نباش) یعنی، با این شرایط اگر داخل صفوف شود به نماز نمی رسد اگر وارد صفوف شود، می فرماید تنها رکوع کن.

جواهر: مشهور این است با فاصله رکوع کردن اشکال دارد.

صاحب مفتاح الکرامه شهرت را بر منع می گیرد.

شیخ طوسی در نهایة: اگر وارد مسجد شد فاصله بین او و امام باشد نه مسافت شرعی که چند کیلومتر باشد همینکه وارد مسجد می شود و رکوع می کند این مسافت است.

آقای خوئی و امثالش تعبیر دارند یمشی راه برود تا برسد، معنایش این است خود را متصل کند اتصال دارد بلکه داخل صف شود تنها مکروه است. و یمشی و یمضی اینجا صادق است.

عامه هم مثل ما معنا کردند و آنها خیلی مراقبند که تنها نباشند در صف و داخل صف باشند و عامه این مسأله را که اگر می ترسی نرسی تنها رکوع کن.

مغنی ابن قدامه ج 2 و شرح کبیر مغنی در 63 و 71 این مسأله را عنوان کرده است به همین معنا شیخ طوسی در خلاف مسأله 20 همینطور معنا کرده است که استثناء از کراهت تنهائی است.

مرحوم سید جواد عاملی: همین معنای استثناء را عنوان کرده است اگر می ترسی نمی رسی کراهت ندارد تنها بایستی[4][13]. اینکه بگوییم این مسأله مال فاصله زیاد و بُعد مفرط است همانطور که آقای فرموده مال بُعد مفرط است چون اگر بُعد نباشد و به اندازه یک نفر فاصله باشد اشکال ندارد خودش را می رساند، حرفی درست نیست برای اینکه احتمال دارد استثناء از تنهائی است.

اینکه بعضی می گویند با فاصله زیاد رکوع کن و لو شرایط دیگر مانند طمأنینه رعایت نشد اشکال ندارد خیلی بعید به نظر می رسد.

استاد: اگر پیش از بُعد مغتفر که یک گام است باشد اشکال دارد. دو جا کلمه وحدی داشتیم یک مورد روایت ششم بود و مورد دوم روایت عمل امام صادق بود که به نظر فاصله مغتفر است و فاصله با یک قدم اشکال ندارد.

و اگر گفتیم بُعد زیاد و فاصله ی زیاد اشکال ندارد و یا اینکه اگر گفتیم بُعد مغتفر است، یک متفرعاتی در مسأله است که بیان می کنیم:

یکی از متفرعات این است کجا برود جلو، درحال رکوع یا در سجده یا درقیام بعدی جلو برود؟ حالا چه استثناء از کراهت تنهائی بگیریم یا به معنای بُعد مفرط و زیاد.

آقایان می گویند چون روایات مختلف است و روایت اول می گوید یمشی و هو راکع، درحال رکوع حرکت کند و برسد. پس درحال رکوع مشی می شود.

روایت عمل امام صادق(ع) بود که تنها رکوع کرد و سجده کرد در رکعت بعدی جلو رفت روایت سوم هم همین را دارد، پس یک روایت درحال رکوع داشت و دو روایت درحال قیام بعدی داشت.

روایت ششم داشت درحال قیام ملحق شو، آقایان قائل به تخییر هستند و بعید نیست مخیر بدانیم گرچه فاصله ی زیادی ندارد. اما با فاصله زیاد بگوییم مخیر است با اینکه طمأنینه را شرط بدانند و یا اگر شرط هم ندانند خیلی بعید است. به نظر من استثناء از اسکل است.

روایات صوری را بیان می کنند که از پشت سر به جماعت برسد و اما اگر درب مسجد از جلو بود و آنجاهایی که امام جماعت عقب هم ایستاده تا زنها متصل شود و این از جلو می خواهد برسد چکار کند؟ همانجا رو به قبله کند و عقب عقب برود تا به صف برسد اشکال ندارد.

اما اگر استثناء از اسکل باشد این تصور ندارد که از جلو تنها صف گرفته بلکه تنها صف کشیدن از پشت سر متصور است.

آقایان گفته اند بُعد مفرط نه تنها مغتفر است و شرایط دیگر هم اگر رعایت نشد اشکال ندارد ولی حق با شیخ طوسی است که تفصیل قائل شده است بین بُعد و شرایط دیگر، در بُعد مغتفر است ولی شرایط دیگر باید باشد.

آیا وقتی مشی می کند قدم بزند یا پاها را بکشد، در یک روایت است که پاها را بکشد.

1- قال الصدوق و روی ان یمشی فی الصلات یجرّر جلیه و لایتخطّی[5][14]، مشی کند با کشیدن پا و گام بر ندارد، اما این روایت سند ندارد اگر به صورت جزم می گفت قبول می کردیم چون صدوق محدث است و به زمان اصحاب ائمه نزدیک است مجتهد نیست ولی بعضی هم جزمیات صدوق را قبول ندارند مانند آقای خوئی. ما جزمیات صدوق را قبول داریم نه این روایت را که روی می گوید لذا کشیدن پا لزوم ندارد.

نظر حدایق این است طمأنینه هم لزوم ندارد صاحب حدائق رجل فحلی است و می فرماید اگر طمأنینه لازم بود در این روایات که نقل شد می گفتند. چون متعارف این است که طمأنینه خراب می شود و جلو می رود.

و به نظر ما طمأنینه لازم است.

سید مسائلی را عنوان کردند در عروة به عنوان شرایط جماعت و یکی از شرایط این است که حائل بین امام و مأموم و بین مأمومین نباشد، بین زن و مرد حایل اشکال ندارد هم روایت است. و هم متعارف است که حائل باشد ولی اگر حایل هم نبود اشکال ندارد، و بین خود زنها هم حائل نباید باشد( به نظر ما زن و مرد نزدیک هم اگر نماز بخوانند اشکال ندارد.)

حائل باید در تمام حالات نماز نباشد، نه در قیام در سجود و نه در احوال دیگر نماز.

بعضی فرمودند درحال سجده حایل اشکال ندارد چون ذات سجده حایل است و مشاهده دیگری در حال سجده امکان ندارد.

استاد:روایت می گوید در تمام حالات نباید حایل باشد ولو در سجده باشد و ثانیاً اگر سرش را به طرف راست و چپ کمی بچرخاند می تواند مشاهده کند.

فرق نمی کند حایل انسانهای به هم پیوسته باشد یا اشیاء دیگر باشد یا حتی یک نفر باشد اگر بایستد جلو مشاهده را می گیرد و اشکال دارد ولی اگر عبور می کند اشکال ندارد و متعارف هم این است اگر عابر برای پیدا کردن صف عبور می کند و شرط که انسانهای پیوسته به هم نباشند درحال عبور. و حایل های لحظه ی غیر انسان اشکال دارد یا نه؟ عبور یک نفر را سنی ها اشکال می کنند. بلی اشکال دارد الا انسان اگر عبور کند اشکال ندارد. و ما دلیل داریم که اشکال دارد و ادله روائی:

1- صدوق باسناده عن زراره، سند خوب است، عن ابی جعفر(ع) فی حدیث، امام باقر فرمود: ان صلّی قوم بینهم و بین الامام سُترة اوجدار فلیس تلک لهم بصلاة[6][15]، اگر گروهی نماز بخوانند و بین آنها و امام حائل و مانع مشاهده باشد یا دیوار باشد نماز اشکال دارد.

بعضی آقایان می گویند مانع مشاهده شده باشد اشکال دارد اگر مثل شیشه باشد اشکال ندارد. به نظر ما صدق وحدت معتبر است و لو مانع مشاهده نباشد مانند شیشه اشکال دارد چون صدق وحدت بین نمازگذاران نمی کند. آیا اگر از پشت شیشه کشف عورت کند چون حایل است اشکال ندارد؟ چه فرق بین سترة و جدار است؟ سترة مانع از شهود را نمی گوید بلکه مانع وحدت را می گوید مانند شیشه ولی جدار مانع شهود را بیان می کند، هر کدام این ها باشد اشکال دارد، چون فرق دارند و مصداق یک شی (حایل) نیستند با او عطف کرده است. بعضی آقایان هردو را یک چیز گرفتند.

الاّ مکان حیال الباب، مگر آنکه مقابل درب است اشکال ندارد و جداگانه مقابل درب صحبت می شود که اگر دو طرفش را نبیند اشکال ندارد بعد فرمود: هذه المحاصر انما احدثه الجبارون و لیس من صلّی خلفهم مقتد یا بصلاة من فیها صلاة[7][16]، بعد از شهادت حضرت امیرمعاویه و عمروعاص برای خودشان محفظه درست کردند که با شمشیر کسی نتواند بزند، گرچه با نیزه می شد بزند چون از مردم می ترسیدند برای خودشان درست کردند، و کسی که دنبال اینها نماز می خواند نمازش نماز نیست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



[1][10] وسائل باب 46 ح1

[2][11] وسائل باب 46 ح 3

[3][12] وسائل باب 46 ح 6

[4][13]  مفتاح الکرامة: 444

[5][14] وسائل باب 46 ح 4

[6][15] وسائل باب 59 جماعت ح 1

[7][16] وسائل باب 59 جماعت ح 1

   سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما