صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه سی و شش


 

بسمه تعالی

اگر شک بکند حایلی به وجود آمده یا نه قبل از ورود به نماز بعضی گفته اند استصحاب نمی شود، نظرشان به این است که تکلیف نبوده تا استصحاب شود. آقای گلپایگانی یک تفصیلی دادند: اگر متهیء نماز است نه اینکه قبل از نماز است. الآن رو به قبله ایستاده تکبیر می گوید، همانطور که در جماعت صف جلو مهیّا است ولو تکبیر نگفته نوعاً می گویند قبول است تکبیر صفهای بعدی. اینجا هم اگر مهیّا است و شک کرده و حالت سابقه دارد مانع نبوده است استصحاب عدم حایل است.

استاد: در مهیّا بودن صف اول سیره است اگر صف های بعدی ببندد اشکال ندارد اما اینجا سیره نیست بر اینکه اگر درحال مهیّا بودن شک کرد حایل است یا نه استصحاب عدم حایل جاری کند ملاک حرف ایشان را ما نفهمیدیم.

هم چنین حرف آقای سید ابوالحسن رفیعی را که بیشتر متبحّر در معقول بود فرمود اینکه استصحاب عدم حایل کند اصل مثبت است و این مشاهده را ثابت نمی کند. استاد: ما در روایات مشاهده نداریم که مأموم امام را مشاهده کند بلکه در لسان روایات ستر و جدار است که یعنی حاجب و پرده و دیوار مانع است.

پس سه صورت بود که بحث شد:

1- وسط نماز شک می کند حالت سابقه دارد که اول نماز حایل نبوده گفته شد استصحاب اشکال ندارد.

2- قبل از نماز حالت سابقه داشت که حایل نبود، استصحاب عدم ستره می شود چون ستره موضوع حکم شرعی است، اگر بگویید ستره و جدار موضوع نیست بلکه ستره و جدار مقید به نماز موضوع است، قبل از نماز مقید به نماز نیست. در جواب گفته شد روایات چنین قیدی ندارد و خود ستره و جدار موضوع است.

3- اگرقبل از نماز است و حالت سابقه ندارد حالت سابقه ندارد چون یا فرد اعمی است یا تاریک است سید گفت استصحاب نمی شود، به نظر ما برائت جاری می شود چون نمی دانیم مانع است یا نه مانع از تحقیق است، برائت از وجود مانع است، یا اینکه چیزی است نمی دانیم مانع است یا نه برائت از مانعیت وصف موجود جاری می شود.

برائت در احکام وضعی و تکلیفی جاری است، برائت از مانعیت موجود برائت از حکم وضعی است.

مسأله بعدی مسأله 14: اگر یک حایل است که در حال قیام نیست و اگر شهود را معتبر بدانید مانع نیست درحال رکوع حایل است، اگر درحال رکوع مانع بماند اشکال دارد حتی در تشهد هم حایل باشد مانع است اما درحال رکوع مانع است وقتی به رکوع رفتیم حایل را برطرف می کنیم مثلا با دست کنار می زنیم.

عبارت عروة: اذا کان الحائل لایمنع عن المشاهدة حال القیام و یمنع حال الرکوع اوالجلوس والمفرض زواله حال الرکوع اوالجلوس. در حال قیام حایل نیست درحال رکوع و نشسته است ولی با دست کنار می زند اشکال دارد، الاحوط کونه مانعاً و کذالعکس: اگر درحال قیام حایل است با دست کنار می زند الاحوط مانع است.

آقای خوئی: بل الاقوی مانع است و نماز اشکال دارد لصدق السترة والجداره پرده و دیوار صدق می کند.

استاد: به نظر می رسد این فرمایش درست نیست چون الآن که حایل نیست وقتی به رکوع می رود حایل را زایل می کند. چون فعلیت ساتر را دلیل می گوید نه فعلیت ستر را، حیلولت بالفعل نیست حایل بالفعل است چون مانع از ستر نیست آنچه مانع است، ساتر حیلولت بالفعل است. ذات حایل که حیلولت ندارد اشکال ندارد چون قطع رابطه نمی کند و عرف این را مشکل نمی داند.

احتیاط سید و اقوی آقای خوئی صحیح نیست. آقای خوئی در حاشیه اشکال نمی کند ولی در شرح می گوید اشکال دارد. ولی به نظر ما این است ساتر به وصف حیلولت و به وصف جداریت اشکال دارد. آقای گلپایگانی و بعضی محشین همین طور که ما گفتیم می گویند.

مسأله 15: صف جلو مسافر هستند همه سلام می دهند آیا حایلند یا نه، سید این طور عنوان می کند. اذا تمت صلاة صف متقدم، نماز صف جلو تمام شد و کانوا جالسین فی مکانهم اشکل بالنسبة الیهم المتأخرین برای اینکه سر جای خودشان نشستند، نعم اذا قاموا بعد فصل و دخلوا معه فی صلاة الاُخری، لایبعد قدوة المتأخرین، اگر بلند شند با امام داخل در نماز شدند بعید نیست بگوییم جماعت و اقتداء متأخرین درست باشد.

اینجا دو مانع است و ایشان کدامشان را می گوید: یک مانع صف جلویی است که حایلند به وصف حیلولة، یک مانع بُعد است، وقتی صف اول تمام شد وصل نیستند و این را سید اینجا نگفته است و در مسأله 19 بُعد را مطرح کردند و می گویند اشکال ندارد و سیره بر این است.

استاد: آیا سیره داریم براینکه نماز صف اول تمام شد بعد صف بستند درست است ما چنین سیره نداریم که به زمان معصوم متصل باشد همه صف اول تمام کرده باشند بعد ببندد درست باشد، بلکه سیره بر این است که مسافر بوده در نمازها بعد از تمام دوباره اقتداء می کردند و از بعضی طرفها متصل بوده است اما اینکه همه صف اول مسافر باشند و فاصله شوند اشکال نداشته باشد سیره نداریم.

و سیره داریم براینکه انسانهای درحال عبور برای نماز اشکال ندارد. پس به نظر ما حیلولت در اثناء است و اشکال دارد.

مسأله 16: پرده نازک و رقیق است سید می گویند لایجوز الاقتداء چون شبه است و دید ندارد و ما مشاهده را دخالت نمی دهیم اما منظور از شما از شهود شهود کامل است یا شبه هم کافی است.

مانند شیشه های مشجر که زن سایه اش معلوم می شود نه هیکلش، به نظر ما اشکال ندارد.

دیدن حد وسط و خفاء است که به نحو سایه است و به نظر بعضی اشکال دارد و نظر ما این است اشکال ندارد حجم را که از روی چادر پیدا است احدی اشکال نمی کند.

در مسأله 15 اگر شک کنیم اینها نشستند حایل شدند یا نه استصحاب عدم حیلولت و استصحاب عدم تحقق مانع می شود، اگر شبهه مفهومیه بدانیم در شبهه مفهومیه خیلی ها استصحاب را جایز نمی دانند مانند مفهوم غروب که به استتار قرص خورشید است یا زهاب حمریه مشرقیه و در صورت شک استصحاب نمی شود کرد.

و مفهوم کار لغت است و وضع لغت را استصحاب نمی شود کرد اما به نظر ما آنجا هم استصحاب جاری است، ما وضع لغت را استصحاب نمی کنیم ما موضوعیت جعل شرعی را استصحاب کنیم در ما نحن فیه هم ما شک می کنیم در صورتی که نماز را تمام می کند دوباره اقتداء می کند حیلولت را که جعل کرده است شامل این صورت هم می شود یا نه، شک در جعل شارع است سعه ی جعل شرعی چه بوده است. به خلاف خیلی از اساتید ما مثل امام (ره) و آقای داماد اشکال می کردند وآقای صاحب جواهر که فحلی در فقه است اشکال نمی کنند. در این مسأله غیر از استصحاب عدم حایل استصحاب بقاء قدوة می کنیم.

 

 


   دوشنبه 7 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما