صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه سی و هشت


 

بسمه تعالی

فروعی که سید به دنبال شرایط جماعت ذکر کردند رو به پایان است، و یک بحث که مفید است اینجا عرض کنم بعد به بحث که مربوط به آخرین شرط جماعت است( بحث عدم تقدم مأموم) بیان کنیم.

در مسأله ی بُعد و حایل و هر مسأله ی دیگری شک کنیم بُعد شده یا نه، فاصله غیر مغتفر، بنا را بر صحت بگذاریم یا بنا را بر احتیاط بگذاریم. برائت جاری کنیم یا احتیاط است مراعات کنیم تا احراز شود.

بحث مسأله ناشی از این است فاصله و بُعد و حایل شرط است یا مانع. اگر عدم بُعد و عدم حایل شرط باشد تحصیل کنیم مثل طهارت که شرط نماز است باید احراز شود. اگر حایل و بُعد مانع است می توانیم برائت از مانع کنیم استصحاب عدم مانع و عدم حایل کنیم. شبهه بود که یک موقع شبهه موضوع خارجی است مثلا نمی دانیم اینجا حایل شد یا نه مانع شد یا نه، یک موقع شبهه مفهومی است که نمی دانیم به پرده توری حایل می گویندیا نه، به درب شیشه ای حایل صدق می کند یا نه یا به یک گام متعارف حایل صدق می کند یا گام کشیده باشد.شبهه مفهومیه می شود و در شبهه ی مفهومی اصل جاری می شود یا نه، نمونه اش در فقه زیاد است مثلا روی آجر می شود سجده کرد یا نه. در آهک و گچ می شود تیمم کرد فتیمموا صعیداً شامل اینجا می شود یا نه در شبهات مفهومیه آقایان جاری نمی کنند چون می گویند بحث در وضع لغت است شارع کاری ندارد.

استاد: قبلا گفتیم در شبهات مفهومی شک در سعه ی جعل است که شرعاً چه اندازه جعل شده است بحث در سعه و ضیق شرعی برای موضوع است. و ثانیاً اگر استصحاب موضوعی نمی توانید استصحاب حکمی جاری کنید آجر وقت خاک بود جایزالتیمم بود الآن شک کنید جواز تیمم را استصحاب کنید نه اینکه تیمموا صعیداً را جاری کنید.

به نظر من استصحاب موضوعی هم جاری است چون شک در سعه ی موضوع شرعی است. وهم استصحاب حکمی جاری است.

مسألة: نوعاً آقایان می گویند در جایی که اصل سببی جاری است نوبت به اصل مسببی نمی رسد و جاری نمی شود مثلا سجده بر آجر که مورد شک است مسبب از این است که صعید و زمین به آجر اطلاق می شود یا نه اطلاق صعید و زمین سبب سجده بر آجر است. در اطلاق صعید بر آجر می گویند شبهه مفهومی است و اصل جاری نمی شود پس در آجر هم اصل جاری نمی شود، یعنی نمی شود استصحاب کرد مفهوم صعید را روی آجر.

استاد: حرف آقایان درست نیست: اولاً اگر در سبب اصل جاری نتوانیم چرا در مسبب نتوانیم جاری کنیم و اشکالی ندارد و یک روایت در مورد استصحاب است که اصل را در مسبب جاری کرده است با اینکه جای اصل سببی است: سوال زراره از امام: ایوجب الخفقه والخفقتان الوضوء؟ یک چرت و دو چُرت موجب وضوء می شود یا نه، سبب ناقض وضوء نوم است که شک می کند با خفقة و خفقتان وضوء از بین رفت یا نه و مسبب وضوء است که شک می کند وضوء است یا نه امام به سبب اعتناء نکرده و به مسبب توجه کرده و اصل را جاری نموده است، و فرموده لانک کنت علی یقین من طهارتک و نفرمود لانک کنت علی یقین من عدم النوم که سبب است.

مسأله آخر عدم تقدم مأموم بر امام است و یا مساوی باشد، اگر در موقف مأموم کمی یک لحظه جلو رفت غفلة آقایان گفتند یک لحظه اشکال ندارد چون ادله از یک لحظه انصراف دارد و سید هم تفصیل قایل شده بین موردی که زود عقب بر می گردد اشکال ندارد و بین اینکه زود به عقب بر نگردد، رکوع و سجده انجام دهد اشکال دارد.

استاد: به نظر مطلقا اشکال دارد، چون اگر عدم تقدم شرط باشد و یک لحظه جلو بیفتد شرط تحقق پیدا نکرده و اشکال دارد. در حایل درحال عبور که اشکال نداشت سیره داشتیم اینجا سیره بر عدم اشکال نداریم.

اگر شک کردیم که آیا حایل، بُعد و عدم تقدم شرط است تا احراز شود یا مانع است تا اصالة عدم المانع جاری شود؟ عبارات روایات مختلف است.

1- ینبغی للصوف ان تکون تامة متواصلة بعضها الی بعض و لایکون بین الصفین ما لایتخطی، شایسته است صفوف به هم وصل باشد و بین صفوف چیزی که به گام نمی آید نباشد، این شرط است یا مانع؟ ظاهراً شرط است چون ینبغی دارد و دنباله ی این روایت به نقل مرحوم صدوق می گوید: و ایّ صف کان اهله یصلون بصلاة الامام و بینهم و بین الصف الذی تقدمهم ما لا یتخطی[1][6]، و هر صف که امام با آنها نماز می خواند و بینشان و بین صف جلو فاصله به حدی است که به گام نمی آید این نماز نماز نیست، ظاهراً این مانع است.

اگر شک کردیم حایل و بُعد مانع است یا عدم حایل و عدم بُعد شرط است؟ برائت جاری می کنیم از مانعیت و شرط مؤنه زیادی دارد مقدم نمی شود.

مسألة: در مسجدالحرام دور خانه کعبه امام در رکن حجرالاسود است که فاصله زیادی با کعبه دارد دیگران نزدیک تر است و گاهی مأموم مقابل امام است. امام در رکن حجر و مأموم در رکن یمانی بغل باب المستجار است این نماز چطور است؟

نظر عامه راجع به تقدم و تأخر چیست؟ نظر ابن قدامه در مغنی: فان وقفوا قدامه لم یصح[2][7]، اگر جلو بایستند نماز باطل است، شارح مغنی که خواهر زاده اش است می گوید هذا قول ابو حنیفه والشافعی، و قال ما لک و اسحاق یصح، اشکال ندارد لان ذلک لایمنع الاقتداء به، این تقدم مانع اقتداء نیست.

تبعیت مأموم از امام لازم است که با امام رکوع و سجود می رود. منتهی مکانا جلو است و در نماز تابع و اشبه من خلفه، این هم شبیه کسانی است که پشت سر امام هستند، چطور اگر پشت سر امام باشد اشکال ندارد این هم اشکال ندارد، ابن قدامه می گوید لنا( پیروان احمد حنبل، و حنفی و شافعی) قوله(ع) انما جعل الامام لیؤتم به، اصلا امام درست کردند در شریعت اسلام که به او اقتداء کنند لانه یحتاج فی الاقتداء الی الالتفات من ورائه، در اقتداء باید پشت سرش نگاه کند امام کی رکوع و سجده می رود و این هم که نمی شود و نمی تواند پشت سرش را نگاه کند.

استاد: این دلیل اقتداء و التفات پشت سر ناقص است چون اقتداء کرده و صدای امام را هم می شنود و لازم نیست پشت سرش نگاه کند و این جمله دلیلی تام است که می گوید لانه لم ینقل عن النبی که امام پشت سر مأموم باشد و لا هو فی معنی المنقول، نه به صراحت و نه به اشاره دلیلی نداریم که امام پشت سر مأموم باشد، این درست نیست کما لو صلّی فی بیته بصلات الامام، مثل کسی که در خانه اش نماز می خواند پشت سر امام نیت می کند، این هم درست نیست، و یفارق من خلف الامام، با کسی پشت سر امام است خیلی فرق دارد فانه لایحتاج فی الاقتداء الی الالتفات هذا آنکه پشت سر امام است لازم نیست نگاه کند به امام، ولی آنکه جلوتر از اما است باید پشت سرش نگاه کند، بعضی از عامه تفصیل دادند: یجوز للمراة ان تؤم الامام فی الصلاة التراویح زن می تواند در نافله ماه رمضان پیش نماز شود، یکونون بین یدیها، مأمومین جلوتر از امام باشد پس زن عقب بایستد در نماز نافله، شیعه نوعاً فتوا می دهند زن برای زن می تواند امامت کند در نمازهای واجب و تقریبا بالاجماع می گویند زن برای مرد امامت نمی تواند.

و قد ذکرنا فساد ذلک، ما قبلا گفتیم این حرف اشتباه است مأموم قبل از امام نباید باشد، خیلی از محشین عروة، مرحوم شاهرودی، امام، خوئی، اشکال کردند که دور خانه کعبه درست نیست جماعت، سید می فرماید نماز استداره ی در کعبه اشکال ندارد، پس تقدم را چکار کنیم که جلوتر از امام نباشند؟ دو راه گفته شده است:

1- امام نزدیکتر به خانه کعبه باشد، اگر این طور باشد، خیلی نمازهای دور کعبه باطل است برای اینکه امام نزدیک ردیف مقام است و دیگران خیلی نزدیک است.

2- میزان اقربیت به خانه کعبه نیست، ما کعبه را به عنوان قبله استفاده می کنیم، بحث راجع به خود نمازگذارهاست که باهم باید بسنجیم، نه با کعبه، مقصود نسبت بین نمازگذاران است که کدام جلو تر است، این را چگونه درست کنیم، می گویند صف که دور کشیده می شود دائره است و دائره یک نقطه مرکزی دارد و هرکس به آن نقطه مرکزی نزدیکتر است مقدم است.

و آنکه از نقطه مرکز دائره عقب تر است عقب تر است، امام باید طوری بایستد که به نقطه مرکز دائره نزدیکتر باشد، و آنهاییکه نزدیک به کعبه است هم جلوتر است برای انیکه به نقطه مرکزی از امام هم جلو هستند، و حق هم این است که نقطه مرکز دائره میزان قرار بگیرد نه اقربیت به خانه کعبه، کعبه به عنوان قبله است نه به عنوان نسبت سنجی مقدمیت و مؤخریت و ما در معلقات عروه این را آوردیم و آقای نجفی مرعشی می گوید هوی الاقوی، چون باید نقطه مرکزی دائره باید لحاظ شود و ایشان علوم هیئت را وارد بودند و با ضرس قاطع این را گفتند و دیگران با احتیاط گفتند، پس باید نقطه مرکزی دایره سنجیده شود کجا است اگر بگویید در داخل خانه کعبه هم مأموم مقابل اما بایستد اشکال نداشته باشد می گوییم: اولا سیره نداریم داخل کعبه مقابل هم اشکال نداشته باشد و در دور کعبه سیره داریم که اشکال ندارد و ثانیاً اگر نسبت بین نماز گذاران در دائره و نقطه مرکزی لحاظ شود اگر امام نزدیک به مرکز باشد اشکال نداشته باشد مقابلش به او اقتداء کند.

پس در مکانهای معمولی تقدم و تأخر مکانی معتبر است و در دور کعبه نزدیک بودن به مرکز دائره معتبر است و مأمومین از مرکز دائره عقب تر باشد.

و دلیل قبول این نوع تقدم و تأخر سیره است.

این سیره را قبول کنیم؟ تاریخ نداریم که سیره در زمان معصومین این گونه بوده است، لذا اگر خطر جان و زندان نباشد نماز جماعت با آنها اشکال دارد مگر اثبات سیره شود و ما یک روایت پیدا نکردیم که نماز دائره ی اشکال نداشته باشد.

 

 



[1][6] وسائل باب 62 صلاة الجماعت ح 1

[2][7] مغنی ج 2: 62

   دوشنبه 7 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما