بسمه تعالی
اینکه متابعت از امام واجب است یا نه در صورتی
که سر از رکوع زودتر برداشت؟ صور مختلفه ی دارد.
1- عمداً سر برداشته
2- سهوا سر برداشته، گاهی قبل از ذکر است گاهی
بعد از ذکر
مسأله 9 عروه: ان رفع راسه قبل الامام سهواً اگر
از روی سهو بوده وجب العود، واجب است برگردد به خاطر متابعت چه متابعت وجوب شرطی
باشد که دخالت در صحت جماعت دارد وجوب تعبدی است که دخالت در صحت نماز ندارد و ان
لم یعد گناه کرده، ظاهرش این است هم نماز و هم جماعت درست است.
در ذیل مسأله 9 سید فرمود لکن الاحوط، احتیاط
مستحبی این است نماز را تمام کند دوباره بخواند چرا احتیاط مستحبی فرموده است؟ یکی
از سه وجه به نظر سید بوده است: احتمال شرط بودن متابعت برای صحت نماز احتمال دوم
اگر برنگردد خلاف جماعت است و نماز فرادا می شود و کسانی که فرادا را در اثناء
اشکال می کنند اینجا هم اشکال می کنند، ولی به نظر ما فرادا در اثناء چه قصد داشته
یا نداشته است در اول نماز اشکال ندارد.
احتمال سوم اگر متابعت نکرد خلاف ادله متابعت که
می گوید این سجده معاد جزء نماز است، وقتی که سجده متابعتی نکردی جزء نماز را
نیاوردی و این اشکال دارد.
و به نظر ما جرء نیست بلکه احترام امامت است که
شارع دستور داده است.
پس اگر زودتر سر از رکوع یا سجده برداشت واجب
است برگردد و اگر برنگشت سه احتمال داشت در نتیجه سید احتیاط مستحبی کرده است.
در یک صورت سید احتیاط واجب کرده است و آن اینکه
ذکر را نگفته و برنگشته است علاوة بر معصیت می توانست تدارک کند نکرده است پس
احتیاطاً نماز را دوباره بخواند. چرا فتوا نداده است و احتیاط واجب گفته است؟ ادله
ذکر مال رکوع و سجود اصلی است نه رکوع و سجود متابعتی چون در رکوع و سجود اصلی
فراموش شد واجب نیست در رکوع متابعتی تدارک کند و ذکر رکوع متابعتی جای ذکر رکوع
اصلی را نمی گیرد.
اما اگر عمداً زودتر سربرداشت: حق ندارد دوباره
برگردد چون ادله که می گوید متابعت کند مال سهو است نه عمد و گرچه خلاف کرده و
معصیت کرده یا خلاف شرط صحت نماز یا خلاف شرط صحت جماعت کرده و فرادا کند و در وسط
نماز قصد فرادا درست و نماز فرادا شد چون به شرط جماعت عمل نکرده است اگر واجب
تعبدی باشد برگشتن و متابعت کند زیادی رکن می شود و باطل و اگر در یک سجده برگردد
یا سهواً برگردد چه؟ بازهم مبطل است.
استاد: ما قبلا تشکیک کردیم که معلوم نیست
متابعت واجب باشد و لذا احتیاط مستحبی کردیم و روایتی است که دلیل قول ما است:
1- مجالس شیخ صدوق عن ابی سعید خدری عن رسوالله
قال: اذا قمتم الی الصلاة فاعدلوا صفوفکم و اقیموها، وقتی نماز می خوانید صف ها را
کنار هم قرار بدهید و صف اینکه حتما معتدل و منظم باشد واجب نیست و صفوا الفرج( یا
خلل) خلل را پر کنید یعنی فاصله بین شانه هاتان نباشد و اذا قال امامکم الله اکبر
فقولوا الله اکبر، اگر الله اکبر گفت الله اکبر بگویید یعنی در تکبیر افتتاحیه
یعنی بعد از تکبیر امام والفاء للترتیب باتصال، و این هم مستحب چون می تواند در
آخر الله اکبر بگوید. و اذ قال سمع الله لمن حمد فقولوا اللهم ربنا ولک الحمد[1][4]، و
همینی که سنی ها می گویند این هم مستحب است. به قرینه ی سیاق متابعت الله اکبر
مستحب می شود.
و از روایات دیگر استفاده می شود که این ها آداب
است، الله اکبر و و ذکر است ولی رکن است. روایات باب 48 می گوید متابعت واجب است
ولی نمی گوید شرط است یا جزء.
و روایت مرسلی است که می گوید اذا رکع فارکعوا و
اذا سجد فاسجدوا این روایت البته مرسله است و انمّا جعل الامام لیؤتمّ به یک نکته
ای دارد، و آن اینکه امامت با ائتمام تضایف است یا اینکه ذوالغایت و غایت است، اگر
غایت علت باشد و ذوالغایت معلول یعنی ائتمام علت امامت باشد دور لازم می آید مثل
اینکه خدا علت باشد مقیداً به وجود ما علت باشد پس وجود ما قبل از ما باشد که بحث
عقلی همین جا کافی است.
حاج آقای ضیاء عراقی می گوید: وجوب متابعت از
امام مشکوک است چون دلیل همین روایت اذا کبر فکبروا است، اگر تکبیر افتتاح است
متابعت واجب نیست چون قبل از اقتداء و تکبیر اقتداء صدق نمی کند اگر مقصود تکبیر
رکوع است مسلما رکن نیست و حکم فعل را ندارد و تکبیرة الاحرام رکن است حکم فعل را
دارد.
استاد: قول ایشان درست نیست، ما کار به استحباب
و وجوبش نداریم چون متابعت در یک جا وجوب است و درجای مستحب، بالاخیره متابعت باید
در امامت باشد و الا امامت صدق نمی کند و علاوة دلیل ما این روایت فقط نیست و دلیل
ما روایات باب 48 بود که متابعت را واجب می دانست، پس حر فایشان دلیل روشنی ندارد.
مسأله 10: لو رفع راسه من الرکوع قبل الامام
سهواً ثم عاد الیه للمتابعت فرفع راسه الامام قبل وصوله الی حدالرکوع، مأموم اگر
قبل از امام سهواً سر برداشت دوباره رفت به رکوع و قبل از رسیدن امام سر برداشت،
یک رکوع اضافه کرده سید می فرماید الظاهر بطلان الصلاة، نمازش ظاهراً باطل است
لزیادة الرکن، قصد متابعت کرد ولی متابعت نشد و معلوم نیست این زیادی رکن مغتفر
باشد، در جائی مغتفر است که متابعت محقق باشد.
دوتا شبهه است اینجا: اولین شبهه: زیادی در
صورتی است که زیادی به قصد جزئیت باشد، آیا قصد رکوع متابعتی جزء است یا نه؟ قبلا
گفتیم از ادله متابعت استفاده نشد که این جزء است حتی شرط هم استفاده نشد. فقط
واجب است. پس قصد متابعت کرده نه قصد جزئیت.
درحال نماز سجده تلاوت اگر انجام دهد گفتیم
زیاده نیست چون جزء و شرط نیست، چون روایت مبطل می داند و زیاده می داند ما گفتیم
تعبدا زیاده است.
اینجا هم سجده متابعت مثل سجده تلاوت زیاده نیست
چون جزء نیست، ولی در سجده تلاوت دلیل می گفت زیاده است ما تعبداً زیاده می دانیم.
ولی رکوع متابعتی رکن مستقل نیست این ادامه رکوع
اول است.