صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه هفتاد و پنج




                                                                     بسمه تعالی

در تفاوتهایی که بین امام و مأموم است نص صریح موردی خیلی کم داریم و آن روایتی که شیعه و سنی نقل کردند، انما جعل الامام لیؤتمّ به فاذا کبر کبروا و اذا رکع فارکعوا، در بعضی نقل ها دارد اذا جلس فاجلسوا امام امام قرار گرفت تا به او اقتداء و ائتمام شود هر وقت تکبیر گفت تکبیر بگویید و هروقت رکوع رفت رکوع بروید، هروقت نشست بنشینید، این روایت را دلیل گرفتند برای اینکه اگر امام هر قسم نماز خواند مأموم متابعت کند تا معنا و مفهوم امامت تحقق پیدا کند.

استاد: به نظر ما این روایت از بحث ما خارج است و در رابطه با تأخر از امام است که افعال و تکبیر را بعد از امام بگوید نه راجع به هیئت نماز که هرقسم اونماز خواند بخوانید.

پس روایات را جمع بندی کنیم که چه استفاده می شود از آن. و روایات در ابواب متفرقه است:

1- عنه عن احمد بن محمد عن ابیه، عن ابی البختری عن جعفر(ع) قال: انّ علیّا(ع) قال: الصبی عن یمین الرجل فی الصلاة فاذا ثبت الضبط جماعة والمریض القاعد عن یمین المصلّی جماعة[1]، طفلی که دست راست امام می ایستد و مسائل را می داند جماعت است و مریض که نشسته می خواند سمت راست امام جماعت است. از روایت به دست می آید مساوات بین امام و مأموم نیست برخلاف اذا جلس فاجلسوا است. و به نظر ماهم لازم نیست امام و مأموم مثل هم باشند میزان هدف مشترک است و هرکسی طبق توان خودشان بخواند. هدف مثلا نماز ظهر است این سالم است ایستاده و آن نشسته می خواند و هر کدام به تکلیف خود عمل می کند. لولانص اگر امام نشسته بخواند مأموم ایستاده بخواند اشکال ندارد قاعدة چون جماعت مثل اجتماعات دیگر است.

2- این راجع به شرایط نماز( تیمم و وضوء است) صحیحه جمیل قلت لابی عبدالله(ع): امام قوم اصابته جنابة فی السفر و لیس معه ماء ما یکفی الغسل أیتوضأ بعضهم و یصلّی بهم قال: لا، اگر بعضهم مفعول باشد یعنی بعض اعضاء را اگر فاعل باشد بعض مأمومین می شود و اظهر معنای اول است. حضرت فرمود: این کار را نکند لکن یتمم الجنب و یصلّی بهم تیمم کند و نماز بخواند با مأمومین فان الله جعل التراب طهورا[2]، خدا خاک را مثل آب طهور قرار داده است. و روایات دیگر هم است و این روایت معلل هم آورد که فان الله جعل التراب طهورا در این روایت تعلیل آورده که خاک طهور واقعی است. پس نماز امام صحیح واقعی است و اقتداء اشکال ندارد، و در موارد دیگر که پیش می آید ما می گوییم صحیح واقعی است ولی آقایان فتوا نمی دهند.

صحیح واقعی یعنی به حسب تکلیف خودش. و در موارد دیگر هم همین طور، کسی که رکوع نمی تواند صحیح واقعی است چون تکلیفش همین است. و این روایت راجع به شرایط است که مساوات لازم نیست و اطلاق دارد چه کسی دیگر با وضوء باشد یا نه.

چندتا روایت در این باب است که متیمم نمی تواند امام متوضئین شود.

1- معتبره سکونی: لایؤم صاحب التیمم المتوضّین، کسی که با تیمم است امام وضوء دارها نشود و لایؤم الصاحب الفالج الاسحاء فلج پیش نماز سالم ها نشود و جمع این روایت با روایات قبل حمل بر کراهت است. یعنی این روایت ناهی حمل بر کراهت می شود.

2- همین تعبیر را روایت دیگر دارد لایؤم الفالج الاصحا یعنی فلج اگر پیش نماز شود نماز درست است و نمازش صحیح واقعی است چون به تکلیف خود عمل کرده است.

3- معتبره سکونی: قال امیرالمؤمنین(ع) لایؤم المقید المطلقین، آدم که بسته است زنجیر به دستش است پیش نماز نشود برای آزاد. اگر صرف زنجیر بودن است و بدون مانعیت رکوع و سجود حمل بر کراهت می شود، اگر مانع است از رکوع و سجود صحیح واقعی می شود به وظیفه اش عمل کرده است، اضطرار موجب صحت واقعی است. آقای خوئی می گوید باید صحیح واقعی باشد نماز اما و این هم صحیح واقعی است.و لا صاحب الفالج الاصحّا، فلج پیش نماز سالم نشود.

4- لایؤم الفالج الاصحّا

5- لایؤم المقید المطلقین[3]

بعضی آقایان فرق می گذارند بین شرایط( وضوء و تیمم) و هیئت نماز و افعال که هیئت و افعال نماز مثل مقید و مطلق- فلج و صحیح است. مریض و سالم

استاد: تا حالا دلیلی بر عدم اختلاف هیئت( صحة- مرض- پیدا نکردیم چون اگر روایات فلج و مقیدی را می گوید که وظیفه را با توانائی که دارد اداء نمی کند از بحث ما خارج است و اگر فلج و مقیدی را می گوید که بیش از این توانائی ندارند و رکوع و سجود نمی توانند حمل بر کراهت می شود برای اینکه اضطرار موجب می شود نمازش صحیح واقعی باشد و این هم طبق تکلیف خود عمل کرده است.

1- روایت جزمی صدوق است ما قبول داریم تبعاً لاستاد امام(ره) و صدوق با مفید و شیخ فرق دارد صدوق دوره محدثین است نه دوره مجتهدین و با واسطه کم قریب به حس واسطه را بررسی کرده شهوداً و به طور جزم می گوید قال: قال امام الباقر(ع): انّ الرسول الله(ص) صلّی باصحابه جالساً، درحال نشسته پیامبر و اصحاب ایستاده نماز خواندند فلمّا فرغ، وقتی نماز تمام شد قال: لایؤمنّ احدکم بعدی جالساً، بعد از من کسی از شما نشسته پیش نمازی نکند( آیا مطلقا یا برای ایستاده ها پیش نمازی نکند این را نگفته است.)

اگر مطلقا بگوید پس آقایان که می گوید مساوات اشکال ندارد چه وعراة که همه نشسته باید بخوانند چه؟ پس این روایت توضیح نداده به علاوة پیامبر نمازش باطل بوده یا نه؟ نه، نمازش درست بوده و این نهی جنبه ی اخلاقی دارد که سوء استفاده نکنند همانطور که بعضی خلفاء سوء استفاده کردند. اولین کسی که خطبه نماز جمعه را نشسته خواند عثمان بود و تاریج جمعه را تغیر داد معاویة روز چهارشنبه خواند. ولید کنیزش را حال نداشت نماز صبح فرستاد یا اینکه مست بود نماز صبح را چهار رکعت خواند و گفت اگر حال دارید بیشتر بخوانم.

2- جزمی صدوق قال الصادق(ع) کان رسول الله(ص) وقع عن فرس فسجع شقه الایمن قسمت سمت راستش مجروح شد فصلّی بهم جالسا، نشسته نماز خواند فی غرفة ام ابراهیم در خانه ی مادر ابراهیم( ماریه قبطیه) نشسته نماز خواند.

از این روایت استفاده جواز می شود.

3- المریض القاعد عن یمین المصلی هما جماعة[4]، مریضی که نشسته نماز می خواند جماعت است یعنی مأموم مریض است پس از این روایات نه تنها استفاده منع نشد که استفاده جواز شد در باب 51 لباس مصلی چند روایت راجع به عریان است که در کشتی بودند دزد آمده این ها را لخت کرده است:

1- حضرت فرمود می توانند جماعت بخوانند نشسته و امام به اندازه سر زانو جلو باشد همه ناقصند و جماعت درست است درحالیکه همه جالس هستند.

2- سالته عن قوم صلوا جماعة فی سفینة، این یقوم الامام و ان کان المأموم نساء کیف یصنعون گروهی در کشتی نماز جماعت می خوانند و اگر زن همراهشان است چکار کنند؟ اقیاماً یصلون ام جلوساً؟ ایستاده بخوانند یا نشسته؟ قال یصلون قیاما فان لم یقدرو صلوا جلوساً و یقوم الامام امامهم والنساء خلفهم[5]. فرمود ایستاده بخوانند اگر نمی توانند نشسته بخوانند، پس آن روایت رسول الله که منع کرد از جلوس حمل بر کراهت می شود به خاطر اینکه سوئ استفاده نکنند.

این مجموعه روایاتی بود که داریم:

آقایان را ببینیم چکار کردند؟ چهار قسمت کردند چون اختلاف یا در شرایط است مثل تیمم و وضوء یا در هیئت نماز است مثل قیام و قعود. یا در قرائت نماز است یا در اذکار نماز است مثل ذکر و تشهد، قاعده چه اقتضاء می کند؟ در شرایط نص داریم که امام متیمم است مأموم متوضّئ درست است و از ذیل روایت که فرمود فان الله جعل التراب ظهوراً امام نمازش صحیح واقعی است.

پس در مواردی که جلوسا نماز می خواند به حسب وظیفه واقعی است جلوساً درست است.

و روایتی که می گفت متیمم پیش نماز متوضی نشود حملا بر کراهت می شود بعضی ادعای اجماع کردند که در هیئت و افعال نشسته نمی تواند امام قائم باشد.

استاد: اصل اجماع ثابت نیست و ثانیا تعبدی بودنش ثابت نیست شاید مدرکی باشد و از همین روایت که می گفت لاتصلی بعدی جلوساً استفاده کرده باشند.

و به روایت سکونی باب 22 جماعت استناد شده که جایز نیست: لایؤم المقید المطلقین و لا الفالج الاصّحا سکونی توثیق شده است و نوفلی را در سند کامل الزیارات آمده این قولویه ثقه می داند و ما گفتیم حرف ابن قولویه بیش از این نمی رساند که اساتید بلا واسطه ثقه است ولی عبارت علی ابن ابراهیم رساتر است در توثیق نوفلی.

استاد: این روایت اولا موارد خاص فلج و مقید را می گوید به علاوة حمل بر کراهت می شود اگر بر اساس وظیفه عمل نمی کند، اگر انجام وظیفه می کند نماز صحیح واقعی است. معلوم نیست این روایت چه می گوید و هم چنین روایت سوم این باب و روایت باب 25 که مطلق و مقید و منع رسول الله از خواندن نماز درحال نشسته را گفتیم دلیل نیست این ها.

بعضی گفتند ضعف سند و دلالت، به عمل مشهور جبران می شود آقای خوئی عمل مشهور را منجبر نمی داند و می گوید دلیل مشهور شاید چیز دیگری باشد.

استاد: عمل مشهور منجبر است چون شاگردهای یک استادی که در جلسه درس بودند بگویند مقصود این معنا است متعارف هم است حرفشان را قبول می کنند. و از نظر سند هم جبران می شود ولی معلوم نیست مشهور به این روایات استناد کرده باشند.

چرا امامت قاعد را برای قائم قبول نکنیم؟ و حال اینکه ایستاده برای قاعد و قاعد برای قاعد مثل عراة قبول است؟ گفتند یک جهت دیگر دارد، اگر مأموم ایستاده است و امام نشسته متابعت از اما نکرده است و اگر نشسته بخواند به وظیفه اش عمل نکرده است. پس یا به شرط متابعت عمل نکرده یا به وظیفه عمل نکرده9 است.

استاد: متابعت این است بعد از امام تکبیر و رکوع و سجود کند نه اینکه اگر نشسته بود نشسته بخواند بلکه هرکسی به تکلیف خود عمل می کند و از ان الله جعل التراب طهواً استفاده می کنیم میزان عمل به وظیفه است و ایستاده می تواند به نشسته اقتداء کند ولی شهرت این است نمی شود ایستاده به نشسته اقتداء کند ما احتیاط واجب می کنیم اقتداء نکند قائم به قاعد.



[1] وسائل باب 4 جماعت ح 8

[2] وسائل باب 17 جماعت ح 1

[3] وسائل باب 22 جماعت ح 1- 2- 3

[4] وسائل باب 25 جماعت ح 1- 2- 3

[5] وسائل باب 73 جماعت ح 3

   یک‌شنبه 13 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما