صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه نود و یک




بسمه تعالی

چندتا روایت دیگر هم است که تأکید دارند اگر نماز خواندید جماعت برپا می شود دوباره بخوانید چه قبلا فرادا خواندید یا به جماعت خواندید از بعضی روایات استفاده می شود اگر جماعت است فرادا خواندن کراهت دارد خوب نیست یعنی اقل ثواباً فرادا است.

1- روایت اول از مستدرک از غوالی اللآلی نقل است که: پیامبر دید یک نفر دارد فرادا نماز می خواند فرمود الارجل منکم یتصدق علی هذا فیصل معه، یک نفر پیدا نمی شود صدقه بدهد یعنی با این نماز بخواند.

2- روی ان اعرابیً جاء الی المسجد و قد فرغ النبی و اصحابه من الصلاة، عرب بیابانی به مسجد پیامبر آمده بود که پیامبر و اصحاب نماز خوانده بودند. این روشن است که اول نماز است فرمود الا رجل یتصدق علی هذا، کسی پیدا نمی شود صدقه بدهد به این و صدقه اش به این است که یصلی معه، با این نماز بخواند. تا اینجا معلوم است قبل از شروع نماز است.

اما دنباله اش دو احتمال دارد فقام شخص فاعاد صلاته و صلی معه، یکی از کسانی که با پیامبر نماز خوانده بود بلند شد با این نماز خواند، نه اینکه فرادا نماز خوانده است بعد با او نماز جماعت خوانده است، خیلی عجیب است که پشت سر پیامبر نماز خوانده است ولی بازهم ثوابش کمتر از این است، منتهی سند ندارد این روایات.

3- روایت سوم از مستدرک از ابوالاسود دوئلی کسی که نحو را از حضرت امیر(ع) یاد گرفت می گوید صلّی رسول الله و اذا رجلان لم یصلیا فی المسجد فدعاهما فجاء ترعد فرائسهما پیامبر نماز ولی دو نفر که آنجا بودند نماز نخواندند پیامبر آنها را دعوت کرد و آن دو آمدند در حالیکه از ترس بدنشان می لرزید فقال ما منعکما ان لاتصلیا معنا؟ چه مانع شد با ما نماز نخواندید؟ فقالا قدصلّینا فی رحالنا، در منزل خودمان نمازهای مان را خواندیم.

فقال لاتفعل، فرمود این کار را نکنید. اذاصلی احدکم فی رحله و ادرک الامام صلّی فلیصلّی معه فانها معه نافلة، اگر یکی از شما در منزل نماز خواند و امام را درک کرد بخواند و این نافله حساب می شو. از اطلاق این روایات استفاده شد و لو نماز جماعت خوانده بازهم بخواند و از اطلاق بعضی ادله استفاده شد و اگرچه نماز که خوانده درست بوده و جماعت بوده بازهم ثواب و اجر دارد بخواند دلیلش معلوم است جاهد و فی الله حق جهاده اتقوالله حق تقاته، حتی تقات این است که عبادت را بیشتر انجام دهد.

به علاوة این ها ادله جماعت اطلاق دارد دفعات متعدد را شامل می شود گرچه نظر ما همان نظر مشهور است که دو دفعه بیشتر نمی شود ولی از اطلاقات ادله استفاده دفعات متعدد شد و اگر انصراف و ظهوراتی باشد هم بدوی است با کمی تأمل برطرف می شود، و ندارد ادله که نماز قبلی جماعت بوده یا فرادا و اما بوده یا مأموم.

چون مشهور فتوای دو دفعه بیشتر را ندادند ما هم احتیاط واجب می کنیم دوبار بیشتر نخوانند حالا که به جماعت بخواند نیت وجوب کند یا نیت استحباب؟ ما قصد وجه و جهت و هم چنین نیت وصف را واجب نمی دانیم، ( مثلا اصلّی هذه الصلاة الظهرالواجب که توصیفی است. و نه واجب است بگوید اصلی هذه الصلاة الظهر لوجوبه) و جهت وغایت هم واجب نیست. پس نه قصد جهت توصیفی و نه قصد جهت غائی، واجب نیست.

ولی اگر کسی گفت نیت جهت و وجه واجب است توصیفی یا غائی بعضی قدماء واجب می دانستند که اصلی صلاة الظهر الواجب او لوجوبه،نماز را که دوباره می خواند چه نیت کند؟ نماز ظهر مستحبی نداریم که.

مرحوم سید عبارتی دارد که نیت استحباب کند: مسأله 21: اذا اراد نیت الوجه نوی الندب لاالوجوب لسقوط امرالوجوبی و ان کان الطبیعت هی هی، اگر نیت وجه کند نیت استحباب کند نه وجوب چون امر جوبی ساقط شده است و ان کانت الطبیعة هی هی، این تعبیر آقای خوئی است در تأیید کلام سید، طبیعت همان نماز است و امرش ندبی است.

استاد: ما یک تعبیر در معلقات داریم که ما یک اعاده داریم و یک معاده داریم، اعاده مستحب است و معاده واجب است چون معاده همان نماز ظهر است، و این تعبیر بهتر است و نماز واجب را می شود دوباره بخواند، امر وجوب تبدیل به ندبی شده است.

در مسأله ی 20 سید در عروة: اگر بعد از اعاده داشت نماز اولی خراب بوده است همه گفتند این نماز از نماز اول مجزی است، پس نماز مستحب نیست برای اینکه نماز مستحب به جای نماز واجب کافی نیست، پس نماز مستحب نیست برای اینکه نماز مستحب به جای نماز واجب کافی نیست، پس نماز دوم هم واجب است.

لذا نماز درجاتی دارد چه فرادا به فرادا و چه جماعت به جماعت، اعاده به خاطر ادله مطلقه که الذین فی صلاتهم دائمون- خاشعون، جاهدو فی الله حق جهاده واتقوالله حق تقاته، همه ی موارد را شامل می شود، برای درک مراتب بالاتر به خاطر روحیات افراد که درجات و معراج لایتناهی است.

وارد بحث و فصل جدید می شویم که الخلل فی الصلات و این بحثش مفصل است و سیدنا الاستاد امام کتاب مستقل در خلل دارند و اما خلل یعنی چه؟ خلل فی الصلات؟ سید در اقسام خلل وارد شده است، ولی خلل چه است؟ نفس تفسیر خلل: چیزی است که موجب بطلان است، یا موجب استفاده از ادله ی ثانویه است که به خاطر ادله ی ثانویه نماز درست می شود. خلل کل ما اوجب بطلان الصلاة یا با عناوین ثانویه درست می شود به عناوین ثانویه در اثناء بحث می رسیم.

مقداری از عناوین ثانویه را لدی الورود را ذکر می کنیم:

1- عنوان اول قاعده تجاوز در اجزاء جاری است یا مطلق است یعنی بعد از تمامیت نماز.

2- قاعده فراغ بعد از تمامیت نماز. قاعده تجاوز در نماز جاری است و در وضوء جاری نیست بلکه قاعده فراغ جاری است در وضوء.

3- لاتعاد در ابواب رکوع و سجود ذکر شد( طهارت- قبله- رکوع- سجود- وقت) در غیر این پنج چیز خلل موجب بطلان نیست.

4- شک بعدالوقت حمل بر خواندن می شود در برابر استصحاب نخواندن و اشتغال.

5- کثیر اشک اثر خلل را از بین می برد.

6- شک در نافله- طبق روایت لاسهو فی النافله. اعتناء نکن به شک در نماز نافله.

7- شک امام و مأموم ولو خلل است اشکال ندارد که بحث این ها می آید.

8- شک در رکعات به ظن خودش در نافله و واجب عمل می کند. اگر در نماز احتیاط اشتباه کرد لاسهو فی سهو اعتناء نکند.

10- قاعده فابن علی الاکثر بنابر بیشتر بگذار.

11- بعد اگر جزء را فراموش کرده و لو از محل گذشته است اگر قابل جبران است جبران کند.

12- ابطال در زیادی و نقیصه عمدی.

13- به هر شک اعتناء نکن به شک مستقر اعتناء کنید.

14- قاعده سجده سهو اگر یک جایی را خراب کردی سجده سهو جبران می کند. مثلا در تشهد فراموش شده است.

15- لاشک فی الاولیین، شک مبطل است.

16- لایعید صلاته فقیه، الفقیه یحتال و لایعید صلاته راه را فقیه بلد است نمازش را خواب نمی کند و دنبال چاره اندیشی است.

این ها راجع به معنای خلل بود.

اما اقسام خلل، مرحوم سید در عروة تعبیری دارد: الخلل اما عن عمد او جهل او سهو او اضطرار او اکراء او بالشک، خلل با عمد- جهل- با سهو- اضطرار و اکراه است.

اما اشکال به تعبیر سید اینکه اکراه و اضطرار از اقسام عمد است نه مقابل عمد چون مضطر و مکروه با قصد و توجه وارد کار می شود. پس الخلل اما عن عمد او جهل او سهل او باشک، و اضطرارو اکراه داخل عمد است.

سید دارد خلل به زیاده و نقیصه است زیاده یا رکنی است یا غیر رکنی و غیر رکنی یا واجب است یا مستحب. بعضی آقایان می گویند جزء یعنی کل بدون جزء درست نمی شود و این با استحباب نمی سازد و آقای خوئی و تلامیذ ایشان این طور فکر می کنند اگر مستحب باشد جزء نیست. ساختمانی که آجر و ملات جزء واجبش باشند سفید کاری و گچ کاری و درب و پنجره اجزاء غیر لازم است جزء است.

اما جزء گاهی لایمکن الاصل بدون این جزء گاهی لایمکن جمال و جلالش بدون این جزء.

نقیصه را می گوید سید: یا جزء یا شرط یا کیفیت است. شرط کم شده مثلا وضوء ندارد جزء کم شده قرائت نکرده است، کیفیت کم شده است چون اخفات و جهر را کم کرده است.

استاد: کیفیت همان شرط است و ضعف ادبی سید زیاد دارد ولی بازهم بهترین کتاب است عروة.

   یک‌شنبه 13 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما