صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه نود و دو




بسمه تعالی

اگر خلل به زیادی عمدی باشد یا در جزء مستحب است یا در جزء واجب، بعضی گفته اند که اجزاء مستحب نداریم و جواب داده شد که اجزاء مقوم ماهیت هستند واجب و اجزاء که مقدم ماهیت نیست مستحب است و از نظر عقلاء پذیرفته شده است.

پس اگر زیادی جزء مستحب عمداً صورت بگیرد مثلا قنوت را دوبار در رکعت دوم می خواند یا در رکعت اول می خواند.

این دو صورت دارد: 1- یکبار زیاده را مقید به اصل عمل می کند اینجا این تشریع محرم است و سرایت به اصل عمل می کند، یعنی نمازی که می خوانم دوتا قنوت داشته باشد، و تشریع هم در قنوت نیست بلکه تشریع به اصل نماز کرد.

2- اگر یک قنوت اضافه کرده اگر به عنوان اینکه من مشرعم قنوت باطل است نه اصل نماز چون جزء را در ظرف واجب تشریع می کند و این حرام است و اگر به عنوان دعاء می خواند اشکال ندارد،( قنوت مقومش دعاء نیست مثل کلمات فرج دعاء نیست ولی افضل این است این را بخواند و جای دعاء در سجده آخر است).

و اما اگر زیاده در جزء رکنی بود مثل رکوع مسلم است اگر عمداً و سهواً باشد نماز باطل است و دلیل حدیث لاتعاد است که پنج چیز است( طهور وقت- قبله- رکوع- سجود)

1- لایعیدالصلاة من سجدة رکنی یعید من رکعة[1]، در اضافه یک سجده باطل نیست در اضافه یک رکوع باطل است چون یک سجده رکن نیست و یک رکوع رکن است. اما در صورت عمد به طریق اولی باطل است. و آقای نائنی لاتعاد را در سهو و نسیان گرفتند نه در عمد و جوابش قبلا داده شد که لاتعاد مطلق است و عمد و سهو را شامل می شود و اگر سهو را بگوید در عمد قابل به اولویت می شویم خلاصه در زیاده رکنی نماز باطل است.

و اما در زیادی جزء واجب غیر رکنی حکمش چیست؟ ادله ی مختلف عقل و نقلی آورده شده است بعضی از ادله مؤیداً آورده شده است.

مشهور قائل به بطلان هستند: دلیل اول توقیفت عبادات است و تخلف جایز نیست و شارع گفته است یک بار انجام بده شما دو بار انجام دادی.

جواب توقیفیت اگر جعل از پیش خودمان باشد باطل است ولی اگر توقیفیت عبادات به معنای این است کهه لا بشرط است یا بشرط لا و درصورت خلاف توقیفیت است که بشرط لا و به قید وحدت باشد و اما این طور نیست که به شرط لا گفته باشد، شک هم اگر بکنیم برائت و قبح عقاب بلا بیان جاریاست، و چه حدیث رفع که برائت شرعی است جاری است.

دلیل دوم نه از باب توقیفیت بلکه از باب تشریع، صریح قرآن است ام علی الله تفترون، افتراء به خدا است که عذاب دارد همانطور که کتمان حقایق عذاب دارد( ان الذین یکتمون آیات الله مورد لعن قرار داده شده است و در اثبات هم تشریع حرام است).

استاد: تشریع حرام، دوباره سوره حمد خواند چرا ماز باطل شود؟ آیا سرایت به همه ی نماز کرده است؟ بله همانطور در جزء مستحب گفتیم به طور اولی در جزء واجب مقید نماز دو قرائنی اینجا باطل است اگر مقید نشده اصل عمل باطل نیست.

3- دلیل سوم اشتغال عقلی، شک می کنیم زیاد کردن یک جزء موجب بطلان است یا نه؟ نمی داند اداء تکلیف شد یا نه، اشتغال یقینی برائت یقینی می خواهد.

جواب: شک داریم اضافه کردن یک جزء موجب بطلان است یا نه برائت جاری است همانطورکه برائت در تکلیفیات برائت جاری است در وضعیات هم جاری است.

اینجا شک در اقل و اکثر ارتباطی شک در مکلف به است که جای برائت است.

اما روایات، از روایات استفاده می شود که زیاده واجب وجب بطلان است یا نه.

1- صحیحه زرراره کلینی عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن عمربن اذینه عن زراره و بکیربن اعین، هر دو عن ابی جعفر(ع)(امام باقر ع) اذاستیقن یقینا وقتی یقین کند چیزی به نماز واجبش اضافه کرده نباید اعتناء به این نماز کند و نماز را از اول شروع کند اگر یقین به اضافه کردن داشته باشد چه جزء واجب رکنی و غیر رکنی یا جزء مستحبی، رویات همه موارد را می گیرد، روایت سهو را می گوید چون می گوید اگر یقین کند و در عمد به طریق اولی مبطل است.

منتهی مشل کار این است این روایت در باب 19 خلل آورده است ولی در ابواب 14 رکوع وسائل این روایت را آورده است به این تعبیر: اذاستیقن ان زاد فی صلاته المکتوبة رکعة[2] کلمه ی رکعت دارد و لذا از بحث ما خارج است که در غیر رکن بحث ما است و این حدیث راجع به رکعت است.

ممکن است کسی بگوید چه اشکالی دارد امام یکبار درباره مطلق زیاده فرموده باشد و یکبار در زیاده رکنی صحبت کرده باشد؟ اما بعید است چون از امام و با همان راوی ها نقل شده است و اگر روایت را دست عقلاء بدهید می گویند یا اصل عدم زیاده جاری کنیم یا اصل عدم نقییصه را جاری کنیم اصل عدم نقیصه جاری نیست چون زیاد پیش می آید که جمله ای از یاد رفته باشد ولی اضافه کردن بدون توجه خیلی نادر است و اصل عدم زیاده مقدم است، پس رکعة بوده است.

فرض کنیم دوروایت است یا رکعة نبوده است و در زیاده غیر رکنی است صریح لاتعاد در اجزاء غیر رکن درست می داند، پس اگر روایت درست باشد همان رکعت را داشته باشد درست است. و الا اگر رکعت نباشد با لاتعاد معارض می شود، پس این روایت دلیل نشد.

2- شیخ طوسی باسناده عن عبدالله بن محمد( دو تا بلکه عبدالله بن محمد 15 تا است) به قرینه عن الرضاء دو نفر از شاگردان امام رضاء است یکی عبدالله محمد بن حجال است، دومی عبدالله بن محمد هزینی است و هردو به تعبیر رجال ثقة ثقة است یکی از آنها کثیرالروایت است: من زاد فی طوافه کمن زاد فی صلاته، الطواف المفروض اذا زدت علیه مثل الصلات المفروضه اذا زدت علها فعلیک الاعاده و کذلک السعی[3]، طواف واجب مثل نماز واجب است زیاده موجب بطلان است هم چنان زیاده در سعی در طواف زیاده مسلما مبطل است و در سعی محل بحث است، طواف بیت را می گوید و در طواف چه قسم زیادی است؟ یک طواف زیاد مبطل است پس در نماز یک رکعت مبطل است، و کمتر از یک شوط هم یک شوط حساب می شود شروع در شوط است، در اضافه رکعت هم شروع در یک رکعت است و ورود در رکوع است.

پس قدر متیقن از روایت زیاده رکنی است نه زیاده غیر رکنی.



[1] وسائل باب 14 رکوع ح2

[2] وسائل باب 19 خلل ح 1

[3] وسائل باب 34 طواف ح 11

   یک‌شنبه 13 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما