بسمه تعالی
بحث در زیادی در غیر ارکان بود اگر عمداً زیاد کند، یکی از روایات که
تمسک شده بر ابطال نماز این روایت است:
1- صدوق باسناده عن الاعمش، در سند صدوق به اعمش اشکال است که سند را
در باب اصباغ الوضوء ذکر کرده که مجاهل دارد: والتقصیر فی ثمانیة فراسخ نماز در
هشت فرسخ قصد می شود و هو بریدان، دو برید است، دو پست چی، دو پُست، و اذا اقصرّت
اقطرت، وقت قصد شد روزه راهم افطار کنی و من لم یقصّر فی السفر لم تجزء صلاته لانه
قد زاد فی فرض الله عزو جل،
اگر کسی در سفر قصد نکند نمازش مجزی نیست چون در فرض خداوند زیاده کرده است، پس
معلوم می شود اضافه کردن در فرض الله موجب بطلان است، قدر متیقن هم صورت عمد است،
( رکعت اول و دوم فرض الله است رکعت سوم و چهارم فرض النبی است) اضافه کردن بر آن
دو رکعت است ولی اضافه کردن رکعت سوم و چهارم را نمی گیرد. علاوة زیاده رکنی را می
گوید، یک رکعت را مثلا و بحث ما در زیادی غیر رکنی است.
2- لاتقرأ فی المکتوبة بشئ من العزائم، در نماز واجب سوره سجده دار را
نخوان( سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است) فان السجود زیادة فی المکتوبة
چون خواندن سوره سجده زیاده در نماز واجب است برای اینکه باید سجده کنید و زیادی
مبطل است، پس هر زیادی قدر متیقن عمدی موج بطلان است.
اشکال حاج آقا رضا همدانی(ره) و بعضی دیگر این است که زیاده آن است
اگر از خارج بیاوریم به قصد جزئیت باشد و کسی که سجده واجب را درنماز انجام می دهد
به قصد جزئیت انجام نمی دهد بلکه به خاطر سجده قرآن انجام می دهد.
استاد: به نظر شبهه ی ایشان وارد نیست، چون در روایت زیاده شمرده شده
است چه مجاز باشد یا حقیقتاً اگر زیاده مجازی باشد موجب بطلان باشد به طریق اولی
زیادی واقعی موجب بطلان است. اگر زیادی تعبدی هم باشد موجب بطلان شود زیاده حقیقی
حتما موجب بطلان است.
منتهی در سند این روایت قاسم بن عروة آمده که کثیرالروایت است جامع
الرواة و رجال آقای خوئی را ببینید ولی صرف نظر از این روایت اصل مسأله که سجده
واجب در قرآن در نماز موجب بطلان نماز شمرده شده است و مشهور است.
یک مطلبی است که ندیدم کسی متعرض شده باشد و آن اینکه اگر سجده کند
موجب بطلان نماز می شود اما اگر سجده نکند حق سجده آیة تلاوت را به جا نیاورده
است، تزاحم می شود چه اشکال دارد که سوره را بخواند سجده را بعد از نماز انجام
دهد، اینجا دو تعبد است یکی اینکه این زیاده نیست زیاده حساب شد با اینکه در صلات
مسافر و آخر نماز دو رکعتی فاصله زیاد نشده به محض تمام شدن نماز سجده تلاوت را
انجام دهد؟ و منافات با فوریت ندارد و اینکه نمی شود این هم یک تعبد دیگر است.
3- عن الرجل یقرأ فی الفریضة، کسی در نماز واجبش قرائت می خواند النجم
سوره نجم را ایرکع بها او سجد ثم یقوم فیقرأ آیا سوره که خوانده کافی است رکوع کند
یا سجده تلاوت کند و بلند شود سوره غیر سجده بخواند؟ نه، آیه غیر سجده را؟
قال: یسجد ثم یقوم، فرمود سجده تلاوت کند و سپس بایستد فیقرأ
بالفاتحة، سوره فاتحه را بخواند و نماز را از اول شروع کند نماز را چون نماز باطل
بوده است. اینکه تکبیرة افتتاح را نگفته است چون معلوم بوده است مسأله. و یرکع بعد
از اینکه سوره فاتحه راخواند به رکوع می رود وذلک زیادة فی المکتوبة، سجده که کرد
زیاده در نماز واجب است. پس نمازش اشکال دارد بعد می فرماید: فلا یعود فیقرأسجدة،
در نماز واجب دیگر بار آیه سجده را نخواند.
روایت می گوید چون آیه سجده را خواندی زیاده در مکتوبه است بعد بلند
می شود فاتحه می خواند از اول نماز را شروع می کند و رکوع می کند.
استاد: احتمامل ندارد که نمازش درست باشد؟ و بگوید فاتحه آن فاتحه
واجب نیست و فاتحه ی استحبابی است برای اینکه فرموده: و ذلک زیادة فی المکتوبة،
زیاده در نماز واجب است مناسب بود بگوید نماز باطل است. و فرموده دیگر این کار را
نکند دو معنا دارد یکی اینکه نمازت قبول است دیگر این کار را نکن. یا اینکه نمازت
اشکال دارد و این معنا اظهر است که فقهاء طبق آن فتوا دادند و تعبداً زیاده است.
پس سجده تلاوت فوری است و زیاده است مبطل است اما اگر سهواً بخواند
گفتیم ایماء کند که قبلا گفتیم.
یک روایت دیگر هم است و آن این است:
1- صحیحه ابی بصیر، باسناد شیخ طوسی عن علی بن مهزیار عن فضالة بن
ایوب عن ابانة بن عثمان عن ابی بصیر روایت مشکل سندی ندارد. قال: ابوعبدالله(ع) من
زاد فی صلاته فعلیه الاعادة،
کسی که در نمازش زیاده کند باید اعاده کند و ندارد سهواً یا عمداً اطلاق دارد و
زیادی سهوی غیر رکنی با حدیث لاتعاد خارج می شود و زیادی عمدی غیر رکن و رکن باقی
است. پس زیاده عمدی غیر رکن موجب بطلان است مرحوم حاج آقا رضا همدانی ( ایشان درس
که می گفت در نجف اول تحقیق می کرد درسش را می نوشت بعد درس می گفت و شاگردهای
خوبی هم تربیت کرد، از جمله حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی و شاگردهای ممتاز دیگر.)
من شنیده ام ایشان دوره فقه دارد و در دست ما صلاة و زکات و صوم است. شبهه ایشان:
زیادی سهوی را نمی گوید روایت و زیادی عمدی را می گوید و زیاده عمدی خیلی نادر
است، پس مربوط رکن است یا مربوط رکعات است که از بحث ما خارج است و بحث زیاده عمد
به غیر رکنی است پس روایت زیاده سهوی ارکان یا رکعات است.
جواب ایشان: از روایت می شود اطلاق گرفت که همه زیاده ها چه عمدی یا
سهوی با لاتعاد سهوی خارج شد زیاده عمدی باقی ماند به عبارت دیگر اگر از اول می
گفت من زاد فی صلاته عمداً این خیلی شاذ است و نادر. و ما می گوییم اطلاق دارد همه
صور رکعت و ارکان و غیر ارکان سهوی را شامل می شود با لاتعاد صور سهوی خارج شد
صورت عمد باقی ماند چه رکنی یا غیر رکنی، پس بنابراین دو روایت معتبر و چند روایت دیگر داریم که زیادی عمدی غیرارکان موجب
بطلان است.
نکته: شبیه این حرف را در لاتعاد نمی توانیم بگوییم که در مستثنی منه
عمد و سهو رکنی و غیر رکنی را شامل می شود بعد ارکان عمدی و سهوی را خارج کرده
باشد؟ یعنی اگر غیر ارکان را سهواً زیاده کردی باطل نیست با حدیث من زاد فی صلاته
فعلیه الاعاده تعارض می کند این حدیث می گوید باطل است در همه صور و لاتعاد هم می
گوید مطلقا باطل نیست مگر در این پنج مورد( قبله- طهور- وقت- رکوع و سجود) من زاد
زیادی غیرارکان را باطل می داند لاتعاد باطل نمی داند متعارض هستند. جواب: لاتعاد
حاکم بر من زاد است. من زاد می گوید مبطل است نماز اما لاتعاد می گوید اگر زیاده
را در غیر ارکان آوردید مبطل نیست. با حکومت لاتعاد تعارض حلّ می شود، علی ایّ حال
راه حل همین است.