صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه نود و چهار




بسمه تعالی

صحبت در زیاده عمدیه در غیر ارکان و غیر رکعت بود و از دو روایت استفاده شد که زیاده عمدیه مبطل نماز است. ولی واقعاً عندالدقت شک داریم که این روایات این زیاده را مبطل بداند و یک روایت من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة بود، بیشتر به نظر می رسد به رکعت بخور لااقل مشکوک است و همین طور اذاستیقن انه زا قد زاد فعلیه الاعاده یک روایتش رکعت داشت من اتم فی موضع القصد زاد فی صلاته عمداً موجب بطلان است لانه قد زاد. چون بحث عمیق است یکبار دیگر تمام ادله را بررسی کنیم و ببینیم آیا زیاده عمدیه در غیر ارکان را مبطل می داند یا نه:

گاهی دلیل خاص داریم یقّدر بقدره به اندازه خودش ببینیم دلالت دارد یا نه بحث در این نیست. گاهی جزء که در صلات یا هر مرکب اعتبارشده است در خود دلیل مقید شده به عدم زیاده فقط یکبار . ظهور بعضی جاها شاید این است به این تعداد زیاد نه. بحثی ندارد روشن است. اما در غیر این دو مورد، نه عدد معین بعدم زیاده داریم و نه اینکه دلیل خاص می گوید این زیادی خاص مبطل است. جزء غیر رکنی زیاده شده بر مأمور به نه دلیل بخصوص گفته مبطل است. نه دلیل جزئیت گفته که شرط اینکه زیاده نشود، اگر صرفاً یک جزء را گفته و ما گفتیم زیاده اش مبطل است چند دلیل می شود اینجا اعتبار کرد:

1- دلیل اول تشریع است، دو بار حمد دو دفعه سوره خواندی و اگر خود سوره و دلیل خاص دارد که قران بین دو سوره نشود دلیلش خاص است ما کار به آن نداریم و یا دلیل گفته این جزء است بشرط عدم زیاده این دو مورد روشن است. در غیر این دو مورد زیاده کردن به عنوان تشریع حرام است افتراء علی الله است ونسبت دادن به خدا اینکه سوره را دوبار بخوان حرام است، حرمت چه کار به ابطال نماز دارد، خود جزء باطل است.

2- دلیل دوم من زاد فی صلاته یا اذاستقین انه قد زاد فی صلاته فعلیه الاعاده قدر متیقن رکعت و رکن است و لااقل اجمال دارد که هرگونه زیاده را بگیرد.

3- روایت زیاده سجده واجب، السجود زیادة فی المکتوبه این تعبد است زیاده نیست، و نباید سجده عزیمت را بخواند، زیاده آن است که به قصد جزئیت انجام دهد به نماز کار ندارد و یک تعبد است بخصوص خودش یا روایت صلات مسافر که داشت کسی در موضع قصر تمام بخواند زیاد کرده و اعاده کند این هم راجع به رکعت است نه زیادی غیر رکنی.

یک روایت در سجده سهو است که استفاده کنیم زیاده غیر رکنی باطل کننده نماز است.

1- باسناد شیخ طوسی عن احمد بن محمد بن عیسی عن حسین سعید اهوازی عن ابن ابی عمیر عن یعض اصحابنا عن سفیان سمت عن ابی عبدالله(ع) روایت معتبر است:

قال تسجد سجدتی السهو فی کل زیادة تدخل علیه او نقصان[1]، ربطش به بحث ما چیست؟ زیاده و نقص حکم واحد دارد و اگر نخواند موجب بطلان است زیاده مثل نقیصه و روایت سهو را می گوید نه عمد را.

2- حضرت می فرماید وضع احدی الیدین علی الاُخری عملٌ و لیس فی الصلاة عمل[2]، تکفیر دست روی دست گذاشتن که سنت عمر است اهل تسنن این کار را می کنند، این عمل است و لاعمل اضافه در نماز و این مبطل است. آیا این لاعمل اطلاق دارد یا به عنوان عمل خاص است، اطلاق بدست نمی آید، چون سجود و رکوع عمل است، و هر عملی مبطل نیست. از ادله استفاده نشد که زیاده غیر رکنی مبطل نماز باشد.

4- اگر ادعای اجماع باشد بر ابطال نماز در صورت زیاده عمدیه بله ولی اجماع در جوامع الفقهیه غنیه ابن زهره- نهایة شیخ و امثال ذلک تفصیل بین اجزاء رکن و غیر رکنی و عمدی و سهوی ندارند و تفصیل در کتب متأخرین است، اگر هم باشد نمی شود اثبات کرد یک اجماع تعبدی را، چون اینها هم مستنداتی داشتند. بله یکایک این ادله اشکال دارد ولی شهرت فتوائی و از مجموعه ادله استفاده می شود هرجیزی که به عنوان جزء عمداً به جا آورده مبطل است، از باب شهرت فتوائی که سید و دیگران هم مبطل می دانند، ما هم احتیاط واجب می کنیم که موجب بطلان است. یا طبق شهرت فتوائی مبطل است. و این مقدار زیاده موالات را به هم نمی زند کلما ذکرت الله او الرسول فهو من الصلات.

مطلب بعدی اینکه نقصان عمدیه چه؟ سید در عروة دارد: والنقیصه حتی با لاخلال بحرف من القرائت او الاذکار( اذکار واجب) اوالحرکة، حرکت را کم کند حرکت وسط کلام را کم کند، ما وصل به حرکت وقف به سکون را اشکال نمی کنیم که در محاورات عرب است.

یک بحث این است ما طبق قراء بخوانیم یا طبق محاورات؟ محاورات کافی است نه مثل اهل تجوید لازم باشد.

یا موالات بین حروف و کلمات و افعال به هم بخورد و لو غیر اختیاری مثلا سرفه گرفت فاصله شد اگر موالات به هم نخورده حروف را از اول بخواند و در افعال موالات به هم بخورد باطل است، موالات عرفی است، یک وقت با هشت بار سرفه کردن عرف نمی گویند موالات به هم خورد گاهی می گویند به هم خورد تابع عرف است. در نقیصه چون جزء نماز را نیاوردی ادله اولیه مبطل می داند ولی در زیاده جزء نماز را آوردی و یک چیزی دیگر هم اضافه کردی لذا نمی شود گفت باطل است. بله با لاتعاد درست کنیم نقیصه را از راه ترتب، واجب است نماز را با قرائت بخوانید اگر معصیت کردی انجام ندادی بقیه اجزاء را انجام بده.

مثل ازاله نجاست از مسجد واجب است اگر انجام ندادی نمازت را بخوان از باب ترتب، ولی اگر باب امر به شیء نهی از ضد بگوییم نمازش باطل است.

وظیفه اش بوده همه اجزاء را به جا بیاورد نیاورد بقیه را بیاورد و اینکه بقیه اجزاء درست باشد باید دلیل داشته باشد و آن لاتعاد است لاتعاد الا من خمس.

آیا لاتعاد مورد را که عمداً نخوانده کلمه دوباره شامل می شود یا نه اعاده صدق نمی کند کسی که نمازش را عمداً باطل کرده می شود بگویید اعاده کن؟ نه، کلمه اعاده موردی را می گیرد که می خواسته انجام دهد سهو کرده است انجام نداده است. از باب ترتب می شود درست کنیم اگر دلیلی باشد و دلیل وجود ندارد، مثل قضیه نجاست در مسجد که دلیل داشت آقای بروجردی می فرمود: عرب اعاده را به جایی می گوید که می خواست انجام دهد نشده است نه اینکه از اول نمی خواسته انجام ندهد.

خلاصه: اگر زیاده عمدیه غیر رکنی کرد دلیل بر بطلان پیدا نکردیم و تمام روایات اجمال داشت یا رکن و رکعت را شامل می شد ولی از باب شهرت فتوائی و وثوق از مجموعه ادله که پیدا کردیم لااقل احتیاط واجب بر بطلان و اعاده می کنیم و در نقیصه عمدیه هم که یقینا مبطل بود.

اما اگر جاهل به حکم بود حکمش چیست؟ مسأله را نمی دانست، نمی دانست سوره واجب است و نخواند آیا مبطل است یا نه؟ عبارت سید در مورد جهل به حکم.

مسأله ی سوم خلل: اذا اخلّ بالزیادة اوالنقص بالجزء جهلا، از روی جهل جزء را کم یا زیاد کرد اوالشرط، شرط رکنی مثل طهارت رکن است و لو جهلا وضوء نگیرد مبطل است مثل آنجا که دلیل خاص گفته است مبطل است.

ففی الشرط الرکنی کالطهارة اوالقبله اوالوقت او نقص رکعة او رکوع او غیرهما من الاجزاء الرکنیه او زیادة رکن بطلت الصلاة، پس در خلل به شروط رکنی و اجزاء رکنی بکند موجب بطلان است.

اما و ان اخلّ بسائرالشروط اوالاجزاء فالاحوط البطلان کالر کنی و ان کان الاقوا انه کالسهو، اگر اجزاء و شرایط غیر رکنی را اضافه یا کم کرد احتیاط مستحب این است که باطل است مثل ارکان ولی اقوا این است مبطل نیست مثل سهو در غیر ارکان که موجب بطلان نبود.

واقعاً این مسأله ی جهل به حکم مهم است که چه بگوییم؟ مجتهد یا مقلد بعد از سالها فهمید از باب جهل به حکم اشتباه کرده و جهلا خراب کرده است.

آیا نمازها را اعاده کنند؟ مردم نمازهای معمولی خودشان را نمی خوانند بگوییم نمازهای سی ساله را اعاده کند.



[1] وسائل باب 32 خلل ح3

[2] وسائل باب 15 قواطع ح 4

   یک‌شنبه 13 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما