صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه نود و شش


بسمه تعالی


 

صحبت در قاعده لاتعاد است که شامل تخلفهای جهلی می شود یا نه؟ ذکر شد که جهل را هم شامل می شود و شبهات ذکر شد که شامل جهل به حکم نمی شود و جواب داده شد.

یک شبهه دیگری است که بر فرض لاتعاد شامل جهل به حکم شود ولی روایت داریم که خلل جهلی اعاده دارد. دو، سه تا روایت در ابواب قرائت است که اگر نسیان باشد اشکال ندارد اگر خلل عمدی باشد اعاده کند می خواهد جهل باشد یا علم باشد:

1- انّ الله تعالی فرض الرکوع والسجود والقرائة سنة، خدا رکوع و سجود را فرض کرده است و قرائت سنة یعنی فرض النبی است و من ترک قرائة متعمداً اعادالصلاة، قرائت را اگر ترک کرد عمداً نماز را اعاده کند و من نسی فلا شیء و علیه[1]، اگر فراموش کرده اشکال ندارد، عمد مقابل نسیان است جهل را هم می گیرد، جاهل با توجه و قصد قرائت را نمی خواند، پس لاتعاد شاملش نمی شود.

2- صحیحة منصورة بن حازم، انّی صلیتُ المکتوبة فنیستُ ان اقرء فی الصلاة کلها، قال الیس قد اتممت الرکوع والسجود؟ می گوید من نماز واجب را خواندم و قرائترا فراموش کردم، فرمود: رکوع و سجود را انجام دادی؟ قلتُ: بله، بله انجام دادم. قال قدتمت صلاتک ان کان نسیاناً[2]، نمازت درست است وقتی که نسیان است و جهل مقابل نسیان است.

3- روایت قرب الاسناد ذیل همین روایت است، سألته عمن ترک قرائة ام القرآن؟

از امام پرسیدم کسی نماز خوانده فاتحه را نخوانده است، قال: ان کان متعمداً فلا صلاة له و ان کان ناسیا این سه روایت بعضی روایات لاتعاد است، از جمله این روایت:

4- لاتعاد الصلاة الا من خمسة( طهور- وقت- قبله- رکوع و سجود) القرائة سنة والتشهد سنة و لاتنقض الفریضة السنة[3]، اینجا ندارد اگر فراموش کرد ولی دارد سنة فریضه را نقص نمی کند یعنی قدر متیقن از ترک سنة نسیان است، جهل که نسیان نیست، ولی آن روایات صریح بود.

پس این روایات جهل را مصداق عمد شمرده است و لو قاعدة عمد خلل جهلی را شامل نشود.

خلاصه در جهل عمد و توجه و قصد است و لو منشأش جهل است در اخلالهای جهلی همین طور است.

جواب: در عرف عمد را به عالم عامد می گویند نه به جاهل، مثلا می گویند به فلان شخص چرا بی احترامی کردی می گوید نمی شناختم، پس جاهل مصداق عامه نیست بلکه عالما عامداً مصداق عمد است نه توجه و قصد با جهل به حکم. در کلمات فقهاء و اصحاب ائمه و اهلبیت وقتی می گویند عمد یعنی عالماً عمداً نه قاصداً و این ثانیاً. و ثالثاً عمد را مقابل خطاء به کار می برند گاهی مقابل نسیان به کار می برند عمد مقابل خطا این است که قصد داشته ولی اشتباهی به انسانی مثلا تیراندازی کرده است این را عمد نمی گویند این را قتل خطائی می گویند، بیشتر در اصطلاح فقها این عمد مقصود است که شامل جهل می شود.

پس لاتعاد الا من خمس، چه جهل به مسأله باشد یا نسیان و فراموشی باشد اعاده ندارد.

جهل به مسأله: یک موقع قاصر است یک موقع مقصر است و ملتفت نیست گاهی مقصر است و ملتفت. قاصر معلوم است که اشکال ندارد. مقصر، تقصیر دارد و متوجه بود یاد بگیرد یاد نگرفته است. گاهی مقصر غافل است و غیر ملتفت، مقصر ملتفت را شامل نمی شود اما غیر ملتفت را شامل می شود یا نه؟ و آیا لاتعاد شاملش می شود که نماز را اعاده نکند.

دو عقیده است: لاتعاد مقصر غیر ملتفت را شامل می شود لاتعاد، شینیده شده که حاج شیخ عبدالکریم حایری در باره مقصر ملتفت می فرموده است لاتعاد شاملش می شود، عقاب دارد به جای خودش چرا نمازش باطل باشد؟

اما راجع به غیر ملتفت خیلی ها می گویند لاتعاد شاملش می شود ولی بعضی روایات دارد: یک کسی را حاضر می کنند که چرا عمل نکردی طبق دستورات می گوید نمی دانستم می گویند هلا تعلّمت، چرا یاد نگرفتی، شما شاید بگویید روایت سند ندارد ولی درج ابحار یک قواعدی است که استفاده می شود از آنها.

اگر به این روایت شبهه شود، در عرف عقلاء هم همین طور است، اگر دولت قانونی را تصویب کرد و از طریق رسانه ها اعلام کرد شما خلاف قانون عمل کنی نمی توانی بگوئی نمی دانستم مجازات می شوی در زیارت جامعه است فضائل اهلبیت بر صالح و طالح و شیطان مارد آشکار کردی، یعنی از نظر قانون و کتب معرفی کرده است و لو طالح و شیطان مارد، دنبالش نرفتند و نمی دانستند.

پس خدا به طور عقلائی اعلام کرده معاقب است و نمازش باطل است پس مقصر غیر ملتفت را لاتعاد شامل نمی شود و لو عده ای گفتند شامل می شود.

و اینکه بگوییم لاتعاد شامل مقصر غیر ملتفت می شود و عقاب دارد یا اینکه طبق بعضی اقوال عقاب هم ندارد خیلی بعید است.

یکی از مسائلی که مطرح می شود این است لاتعاد در اثناء را می گیرد مثل بعدالعمل؟ شبهه ای که به نظر می رسد این وسط عمل است اعاده صدق نمی کند و اعاده در جایی است که بعد از عمل باشد.

جواب: همین مقدار عملی که انجام داده، اعاده به مقدار شروع و تلبس به عمل اعاده صادق است.

اشکال: وسط نماز نماز کامل نشده نماز نیست لاتعاد الصلاة نماز را می گوید؟

جواب نماز است ولی نماز کامل نیست.

اگر شک کرد عمل ما سهو بوده یا عمد( چه عمد عن علم یا عن جهل) شک کرد یا به شبهه مفهومی نفهمید که جهل مصداق عمد است مثل شبهه حکیمه است، یا شبهه موضوعیه نمی داند اینجا که ترک کرده مصداق عمد است یا مصداق سهو، اگر شک کند که مصداق کدام است می تواند تمسک کند به لاتعاد؟ قواعدی است در این مبحث که خیلی مهم است مثلا شک کرد مصداق فراغ است یا نه یا مصداق تجاوز است یا خیر در ابواب خلل می آید.

اگر شک کنیم عمل ما مصداق سهو است یا عمد تمسک به عام لاتعاد کنیم تمسک به عام در شبهه مصداقیه مخصّص نیست؟ گفتیم لاتعاد الا در عمد، معنایش این است سهو لاتعاد و عمد لاتعاد.

تمسک به عام در شبهه مصداقیه مخصص است.

و به خاطر شبهه ای که بعضی دارند درباره روایات تسامح در ادله سنن ثواب می دهند و آقایانی که تمسک می کنند به این روایات در مستحبات و مکروهات، جاری می شود و به شخص می دهند و لو در واقع این طور نباشد رجاءً انجام داده به این می دهند.

استاد: نظر ما این است اگر کسی را می شناسیم دروغ گو است مثل ابو هریره که برای یک تاجری حدیث جعل کرد من اکل بصل عکه بمکه وجب له له الجنة همه پیازها خریدند و تاجر به هدفش رسید می دانیم ابو هریره و وهب این وهب اکذب البریة است، دروغ گوئی کامل است، این را بلاغ نمی دانند، و اگر کسی ضعیف است مشکوک است که دروغ گو است این را هم نمی گیرد و آدم ثقة مثل عمار است که اشتباه کرده ولی ثواب طبق روایت او می دهند با اینکه از اول فقه تا آخر فقه اشتباه داد.

نکتة ی بعد: آیا لاتعاد الا من خمس حصر حقیقی است یا مجازی؟ اگر مجازی باشد در غیر این پنج تا هم تعاد است، مثلا درحال تکبیرة الاحرام ناسیا نشسته بگوید صریح روایت است نماز باطل است مگر معذور باشد.

یا متشابه این در قیام متصل به رکوع همه می گویند باطل است و جزء خمسه هم نیست.

1- مکرراً روایتی خواندیم: الصلاة ثلث طهور- ثلث رکوع- ثلث سجود[4]، معنایش همین است که همین ها نمازند؟ یا این روایت اجزاء مهم را می گوید و ما حتی ارکان غیر از این هم داریم مثل قبله وقت، پس حصر اضافی است نه حقیقی.

و از ناحیه مستثنی لاتعاد الا من خمس هم استثناء است چون اگر در اثناء نماز وقت داخل شد طبق لاتعاد باید باطل باشد ولی باطل نیست، اگر یک رکعت را در وقت خوانده قاعده من ادرک رکعة من الوقت فقد ادرک الصلاة شاملش می شود. پس حصر اضافی در ناحیه مستثنی منه و مستثنی است.

مطلب دیگر اینکه لاتعاد خلل زیاده را شامل است و هم چنین نقیصه را شامل می شود چون قاعده لاتعاد و قاعده حرج امتنانی و تسهیل است اطلاق دارند، لاتعاد هم زیاده و هم نقص را شامل می شود بلکه تمام شرایط و اجزاء را در غیر آن پنج تا شامل می شود.

مطلب بعدی: در لاتعاد الا من خمس، در غیر این پنج نماز صحیح است و لو ملق بزند و یا خودش را از سر تا قدم بخاراند، این ماحی صورت است، اذکار چه- دعای کمیل و دعای ابوحمزه زیاده حساب می شوند؟ زیاده در سنخ الاجزاء است یا و لو منافی اجزاء باشد زیاده حساب می شود.

اگر کسی ساختمان می سازد آیة الکرسی بخواند زیاده در ساختمان نمی شود یا وسط آیة الکرسی کارهای دیگر انجام دهد برای آیة الکرسی تأثیری ندارد.

 

 

 

 

 



[1] وسائل باب 27 قرائت ح 1

[2] وسائل باب 29 قرائت ح 2-4-5

[3] وسائل باب 29 ح 2-4-5

[4] وسائل باب 28 سجود ح 2

   یک‌شنبه 13 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما