بسمه تعالی
مطالبی پیرامون زیاده رکعت و افعال غیر رکعت است که بررسی شود.
ذکر شد وقتی لاتعاد شامل تشهد و سلام فراموش شده شود رکعت پنجم جزء
نیست چون نماز تمام شد و این یک چیز دیگری است.
ولی عرض کنم که به نظر ادله من زاد این رکعت پنجم را می گیرد، برای
اینکه میزان عرف و ارتکاز متشرعه است و ارتکاز و عرف متشرعه می گوید این رکعت پنجم
جزء نماز است و عرف و ارتکاز متشرعه که خاص است دلیل خاص خودش را دارد و این را
جزء نماز اوّلی می داند. شما اگر مریض شوید یا اصطلاح پزشکی را می خواهید بدانید
نزدیک پزشک می روید نه ادیب. اینجا هم ارتکاز و عرف متشرعه می گوید رکعت پنجم جزء
است.
و لذا در روایات که بعضا خوانده شد می گوید: سألته عن الرجل صلی العصر
ستة رکعات او خمس رکعات. اگر رکعت پنجم و ششم زیاده نیست چرا گفت عصر را پنج یا شش
رکت خواند؟ پس در ارتکاز متشرعه مصداق زیادی رکعت می داند.
مطلب دوم: وقتی زیادی رکعت شد با روایات که تفصیل قائل شد به اینکه
اگر به مقدار تشهد نشسته نمازش درست است و الا نیست، این یعنی چه؟
چند توجیه ذکر شده است برای این روایات:
1- بعضی گفتهاند جلس اینجا کنایه است از جلوس و تشهد و سلام. استاد:
این توجیه درست نیست چون تعبیر دارد قدر تشهد، اگر تشهد و سلام را گفته است پس جلس
بقدر تشهد معنا ندارد برای اینکه اصل تشهد را خوانده است.
2- توجیه دوم از حاج آقا رضا همدانی است که می گویند قدر تشهد اشاره
به تجاوز است، قاعده تجاوز، و آن رکعتی مضر است که بدون جلوس بلند شده رکعتی دیگر
خوانده است بعد از رکعت چهارم، رکعت متصله مضر است نه رکعت منفصله، و اینجا رکعت
مفصوله است که قاعده تجاوز جاری می شود و تجاوز اماره است.
نوبت به استصحاب نمی رسد.
استاد: قاعده تجاوز در جایی است که حین العمل اذکر باشد و این نمی داند و شک دارد
که جلوس کرده است یا نه.
3- توجیه: ان کان قد جلس قدر تشهد مورد شک به خواندن تشهد و سلام را
می گوید و این کنایة است از اینکه تشهد را خواندی، و حمل می کنی براینکه تشهد را
خوانده ای، و این توجیه درست است.
کسی ده دقیقه رفت استنجاء کند بعد از ده دقیقه شک می کند استنجاء کرده
یا نه عقلائی است که بگوید انجام دادی.
4- توجیه دیگر اینکه روایت تقیة صادر شده است، بعضی این توجیه را
گفتند. ولی من بین عامه هم تتبع کردم و به این دست نیافتم که موافق آنها باشم.
الزیاده ضربان: اقوال او افعال، فعلی و گفتاری، و زیادة الافعال
قسمان: زیاده من جنس الصلاة مثل ان یکون فی موضع الجلوس، زیادی افعال دو قسم است:
زیاده از جنس نماز است مثل او یجلس موضع القیام او یزید رکعة اورکنا و هذه تبطل
الصلاة بعده مطلقا این نماز باطل است و یسجد لسهوه برای سهو سجده سهو انجام بده
قلیلا کان او کثیراً، زیاده زیاد باشد یا کم لقوله صلی الله علیه والسلم اذا زاد
الرجل او نقص فلیسجد سجدتین،
در زیاده و نقیصه می گوید سجده سهو انجام بده علی ایّ حال ندارد ان کان جلس
قدرالتشهد.
بدایة ابن رشد: زیاده را بدون تفصیل می گوید سجده سهو دارد.
لذا ندارد قدر تشهد امام به عنوان فقیه قبولشان دارند و عامه هم باهم همه جا اتفاق
ندارند و لعل که نظر امام با بعضی آنها موافق باشد. و علاوة تقیة و اختلاف در
روایات را امام برای حفظ شیعه القاء کرده است تا به نظر دشمن هماهنگ و منسجم نیاید
تا همه را بکشد.
امام صادق می فرماید خودم اختلاف بین شیعه انداختم تا حفظ شوند.
اگر یقین ندارد که جلس به قدر تشهد یا نه یک روایت تصریح کرد:
1- عن رجل صلّی الظهر خمسا، قال ان لایدر جلس فی الرابعة ام لایجلس
اگر نمی داند نشسته یا نه بعد از رکعت چهارم. فلیجعل اربعة رکعات منها الظهر، چهار
رکعت را ظهر قرار دهد و بعد یجلس بنشیند و یتشهد، تشهد بخواند. ثم یصلی و هو جالس
اربعة رکعات و یزیدها الی الخامسه فتکون نافلة.
استاد: ظاهر عبارت این است درحال قیام شک می کند بنشیند شک می شود بین
سه و چهار، این تشهد و جلوس جزء رکعت چهارم است به تعبیر ما ثم یصلّی و هو جالس و
اربعة سجدات، دو رکعت نماز بخواند نشسته است اگر شک برگشته بین سه و چهار این دو
رکعت نشسته نماز احتیاط باشد و اینکه نافله گفته است بازهم درست نمی شود مگر اینکه
بگوییم اگر نمازش درست بوده نافله قرار گیرد این دو رکعت.
پس درحال قیام است هدم قیام کند شک سه و چهار می شود و دو رکعت نماز
احتیاط باشد و اگر نماز اولی تام بده احتیاط نافله باشد.
و اگر یقین داشته باشد که دو رکعت نشسته بخواند معنا ندارد بعنوان
احتیاط بعضی می گویند ان کان جلس قدر تشهد نماز درست باشد در نمزا مسافر نسیاناً
چهار رکعت بخواند با اینکه بعداز دو رکعت جلس و تشهد، نشسته و تشهد خوانده است
نازش باطل است، با اینکه جلس و تشهد؟ لذا در این مسأله متحیر می مانند و ما در
معلقات گفتیم نماز مسافر در یک مورد خاص است که باطل است و این اخص است و ثانیا
اگر تعارض باشد عامین من وجه است در صلاة مسافر اعم از تشهد و غیر تشهد باطل است
در حدیث قدر تشهد گفته است اعم از مسافر و غیرمسافر.
رجوع به قاعده اولیه می کنیم که من زاد شاملش می شود و باطل است.
و آقای حکیم در مستمسک هم باطل می داند و می گوید مشهور همین عقیده را
دارند.
خلاصه: قدر تشهد نشسته پس بگوید تشهد را گفتم و این رکعت جداست. و
ثانیاً تقیة را قبول نکردیم و ثالثا لایدر بر می گردد به سه و چهار در رکعت بعد
درحال قیام است بنشیند و دو رکعت احتیاط بخواند و اگر نماز اول تمام بود دو رکعت
حمل بر نافله می شود.