صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه صد و چهار



                                                    بسمه تعالی

در این مسأله که اگر کسی رکوع را فراموش کرد و بعد از سجدتین متذکر شد و در این رابطه احتمالات و اقوال و روایات است:

اما احتمالات 1- نماز باطل باشد 2- یا اینکه سجدتین را الغاء کند رکوع را بیاورد. 3- یا اینکه به هم خورده رکوع را انجام بدهد بعد از سجدتین و لاتعاد به هم خوردن ترتیب را شامل می شود.4- و یک احتمال اینکه بعد از نماز رکوع را قضاء کند.

اما اقوال عین این احتمالات نیست:

1- قول شیخ در مبسوط در اولیین باطل است و در دو رکعت اخیر اگر رکوع را فراموش کرد نماز باطل نیست.

2- قول مشهور اینکه نماز باطل است.

3- اینکه در رکعت اول اگر باشد باطل است و در غیر رکعت اول درست است و این قول ابن بابویه و ابن جنید بود و روایت فقه الرضا این قول را دارد، و قول دیگری از شیخ در مبسوط که سه رکعت مغرب را هم به حکم دو رکعت اول ملحق کردند.

و اما روایات سه قسم است: 1- چند روایت باطل می دانست. 2- یک روایت می گفت الغاء سجدتین کنید رکوع را بیاورید. 3- دو روایت این بود که رکوع را بعد از نماز قضاء کنید ( حدیث بک و سه باب 11 رکوع بود ).

آن روایت که نماز را باطل می دانست حدیث یک باب 10 رکوع و روایت الغاء کنید سجدتین را حدیث باب 11 رکوع است و آن روایت که می گفت بعد از نماز رکوع را بیاور حدیث یک و سه باب 11 است.

یک عقیده قول شیخ است که روایات در اولیین باطل می داند در اخیرتین صحیح می داند.

استاد: جمع شیخ وجهی و شاهدی ندارد و گرچه یک روایت که در اولیین سهو نیست شاهد جمع شیخ است ولی روایت خاصه داریم که باطل است و اینکه لاسهو فی الاولیین معلوم نیست کجا و کدام اجزاء باشد مطلق است.

2- جمع شیخ حر عاملی است که می گوید در فریضه باطل است و در نافله درست.

و در آخر باب 10 رکوع بیان می کند که یأتی ما ظاهره المنافات، روایاتی می آورد که باطل است ولی روایاتی داریم که باطل نمی داند و ظاهر آن روایات منافی بطلان است.

بعد می گوید و انّه محمول علی النافلة، آن روایات که باطل نمی داند حمل بر نافله می شود این هم جمع تبرعی است و شاهدی ندارد. ایشان در آخر باب 11 هم می گوید:

روایات که باطل نمی داند و یا می گوید الغاء کن سجدتین را یا بعد از نماز بیاور حمل بر نافله می شود.

3- جمع سوم صاحب مدارک و حاج آقا رضا همدانی این است که مخیر است بین روایات بطلان و روایات که الغاء کند، هر دو امر دارد و افضله الاستیناف.

استاد: با منطوق هر یک از دو گروه روایات می توانیم به آن دیگری حمل نکند درست است  اما اینکه از اول شروع کند افضل است وجهی ندارد.

علاوة یک شبهه است در احکام تکلیفی دو امر داریم تعیین هریکی را بزنیم روی آن یکی اما اینجا بحث امر مولوی نیست امر وضعی است که صحیح است یا باطل، روایات متعارض است؟ یا اینکه طبق آن روایات الغاء سجدتین بگوییم الغاء کنیم ترتیب را، رکوع را انجام دهد و سجدتین را انجام ندهد و ترتیب هم مشغول لاتعاد الا فی الخمس است که جزء خمس نیامده است.

قد یقال که ترتیب جزء جدایی از رکوع و سجده و اجزاء نیست ترتیب یعنی رکوع قبل از سجدتین و سجدتین بعد از رکوع باشد یعنی حصه خاصه ای از رکوع و سجدتین نه اینکه سجده و رکوع کلی و مطلق.

جواب: این فرمایش ناتمام است چون یک سجده و یک تحصّص سجدتین نداریم و قسمت خاص و فردیت خاص که بعد از رکوع باشد نداریم.

بله یک بحث است که ترتیب مثل تکبیرة الاحرام از شمول لاتعاد خارج است ولی رکن است و درست اتس که جزء ارکان نیامده ولی از خارج می دانیم رکن است، پس اینکه بعضی می گویند لاتعاد آبی از تخصیص است درست نیست.

اما به دلیل بعضی روایات بگوییم اینکه ترتیب به هم خورده است اشکال ندارد برگردد انجام دهد می گوید انجام بده فاصنع الذی فاتک سواءً، ندارد بعد از نماز می گوید انجام بده هرکجا بودی، سجده را انجام بده هر وقت یادت آمد، اینجا هم هر وقت یادت آمد انجام بده:

1- صحیحه عبدالله سنان عن الصادق(ع) ان نسیت شیئاً من الصلاة رکوعاً او سجوداً او تکبیراً ثم ذکرت فاصنع الذی فاتتک سواء، اگر هرکدام این ها را فراموش کردی هرکجا یادت آمد انجام بده، یا ثم نیامده با فاء آمده است. این روایت بیان گر الغاء ترتیب است.

2- سالت اباعبدالله(ع) عن رجل ینسی من صلاته رکعةً او سجدة او شیاء منها، یادش رفته است رکوع یا سجده یا چیزی از نماز قال یقضی ذلک بعینه، فرمود همان را قضاء کند و انجام دهد هر وقت یادش آمد قلت ایعید صلاته، نمازش را اعاده کند قال: لا، نه.

اگر بین روایات معارض شد طبق روایت خذ بما اشتهر بین اصحابک عمل کنیم که مشهور باطل می دانند، اگر شهرت مرجح باشد، حالا رکوع- سجده- تکبیر، هرکدام یادش رفته باشد باطل است.

در اینکه شهرت مرجح است یا نه و اگر خذ بما اشتهر بین اصحابک یعنی شهرت فتوائی باشد لا اشکال فیه.

اما یک احتمال است شهرت در مقبوله عمر بن حنظله به معنای شهر سیفه یعنی وضوح باشد چون می گوید خذ بما اشتهر بین اصحابک فان المجمع علیه لاریب فیه پس اجماع را می گوید یک روایت مرسله زراره است که مشهور را مقدم می داند.

اما یک دلیل عقلائی است که تمام شاگردهای یک استاد بگوید منظور استاد این است و کسی دیگر بیاید بگوید نه منظورش غیر این است عقلاء و عقل قبول نمی کند. مثلا نظریه انشتین در نسیت چیست، همه شاگرها بگوید این است و کسی دیگر بگوید نه این نیست عقلاء قبول نمی کنند. روایت فقه الرضا از مستدرک که ابن بابویه نقل می کند این است: ان نسیت من الرکوع بعد ما سجدت من الرکعة الاولی، بعد از سجده یادش آمد رکوع رکعت اول را انجام ندادی فاعید صلاتک لانه اذا لم تصح لک الرکعة اولی لم تصح صلاتک نمازت را اعاده کن برای اینکه اگر رکعت اول نماز اشکال داشته باشد نمازت درست نیست.

و سند معتبری ندارد فقه الرضا و بحث شده است که مال ابن بابویه باشد و این رد شد چون بعضی عبارتهایش نمی خواند و خود ابن بابویه نقل می کند، احتمالی است که مال یکی از علماء به نام علی بن موسی بوده و الرضاء را با علیه السلام بعضی نساخ اضافه کردند.

و در خاتمه مستدرک بحث کرده است که اثبات کند مال امام رضاء است ولی اثبات نمی شود یک روایت این بود: فی رجل شک بعد ما سجد انه لم یرکع حضرت می فرماید ان استیقن فلیلغ السجدتین[1]، اگر یقین دارد سجدتین را الغاء کند رکوع را انجام دهد، این روایت شیخ نقل کرده است.

اما مرحوم صدوق روایت را این طوری نقل کرده است.

1- فی رجل شک بعد ما سجد انه لم یرکع قال یمضی فی صلاته حتی یستیقن، بعد دنباله اش ان استیقن فلیلغ دارد، شیخ پرکار بوده است به تعبیر آقای بروجردی شاید در یک مسأله یک دقیقه کار کرده است. سند روایت صدوق باسناده عن العلی عن محمد بن مسلم عن موسی بن جعفر(ع) پس در صورت تعارض روایات به شهرت اخذ می کنیم و ما شهرت را مرجح می دانیم و جابر ضعف سند می دانیم و اگر طبق روایت عمربن حنظله شهرت را قبول نکنیم عقلائی است که اخذ به شهرت کنیم.

پس چهار قول و پنج احتمال و سه دسته روایات شد که بحث کردیم.

اما قسم دوم که مرحوم سید عنوان کردند اگر قبل از سجده دوم، بعد از سجده اول یا در حال سجده اول یادش آمده رکوع نکرده است، از نظر اقوال مشهور قائلند به بطلان مثل صورت اول عده ای قائل به صحت هستند مثل بعضی محشین عروة بعضی مثل مرحوم شاهرودی به طور قاطع می گوید باطل است.

فکر نکنم ایشان با اتکاء به مشهور این قول بطلان را گفته باشد، سید صحیح می داند و آقای بروجردی و سیدنا الاستاد امام قائل به احتیاطند که رکوع را انجام دهد و نمازش را اعاده کند.

پس سه قول شد: بطلان که مشهور قائل هستند 2 صحیح است مثل سید، میلانی و خوئی صحیح می دانند 3 شاهرودی قاطعانه باطل می داند 4 امام و آقای بروجردی احتیاط می کنند دلیل بطلان روایات است:

1- مرحوم کلینی عن محمد بن اسماعیل عن صفوان و عنه و عن محمد بن سنان عن ابن مسکان ( عبدالله مسکان) عن ابی بصیر عن ابی جعفر(ع) سألته عن رجل نسی ان یرکع قال علیه الاعادة[2]، روایت اول هم از شیخ طوسی است و روایت دوم عنه عن صفوان عنه یعنی عن بن سعید عن صفوان.

روایت سوم عن سعید عن صفوان، عن رجل نسی ان یرکع قال علیه الاعادة یعنی رکوع را فراموش کرده است پس نماز باطل است.



[1] وسائل با 11 رکوع ح 1

[2] وسائل باب 10 رکوع ح 4

   سه‌شنبه 29 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما