صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه سی و چهار





بسمه تعالی
صحبت در این مسئله بود که اگر در شک بین دو و سه یا دو و چهار، دو و سه و چهار علاوه بر شک در رکعات یک شک هم کردیم در اکمال سجدتین که آیا اکمال سجدتین شده بوده یا نه، مرحوم سید در عروه فرمود که اگر در داخل در یک عمل دیگری شده بنابراین قاعده تجاوز راجع به اکمال سجدتین جاری است پس شک در رکعتش می شود بعد اکمال سجدتین بنا بر اکثر می گذارد و نمازش درست است ولی اگر وارد در غیر نشده است و شک می کند که حالا هردو سجده بود انجام داده است یا یک سجده کم است و در عین حال شک می کند که رکعت دوم بود یا سوم یا چهارم داخل در عمل بعدی در غیر در جزء بعد نشده است اینجا هم پس شکش قبل اکمال سجدتین است و شک در رکعت قبل از اکمال سجدتین موجب بطلان است.
اینجا چند حرف بود که گفتیم و باید توضیح داده شود و روشن شود. مطلب اول اینکه مرحوم سید دارند ولکن احوط این است که نماز را اعاده کند حتی اگر بعد از دخول در غیر باشد بعضی ها از جمله استاد مرحوم امام این احتیاط را واجب کردند، مرحوم سید فرمود که خصوصا اگر این دو شک باهم عارض شوند یا شک در رکعت اول باشد و شک در اکمال سجدتین بعدا، یک وقتی هردو شک در آن واحد ظاهر می شوند در ذهن ما یک وقتی اول شک در رکعت می شود بعد در ذهنمان شک در اکمال هم می شود، فرمودند سیّما در این دو صورت خوبه اعاده شود.
اما احتیاط راجع به کل که بگوییم کلا هم در این دو صورت و هم در یک صورت دیگر، صورت دیگر یعنی آنجایی که شک در اکمال اول باشد و شک در رکعت بعد باشد، بگوییم در هرسه صورت احتیاط این است که نماز را تمام و اعاده کند. دوتا نکته می تواند باعث این احتیاط شود، یکی اینکه بگوییم قاعده تجاوز اصل است نه اماره، اگر قاعده تجاوز اماره باشد اینجا که با قاعده تجاوز اثبات شد که اکمال سجدتین شده است ضمنا راجع به شک در رکعات هم به درد ما می خورد برای اینکه اکمال در سجدتین شده است شک در رکعاتش هم می شود بعد اکمال سجدتین، برای آن هم به درد می خورد ولی اگر گفتیم قاعده تجاوز اماره نیست اصل است مثبتات و لوازم اصل حجیت ندارد و معتبر نیست لوازم اماره معتبر است نه اصل، آن وقت اینجا شک در اکمال داشتیم فقط می گوید اکمال شده است اما اکمال شده است به درد شک در رکعات هم می خورد یا نه یعنی من حیث شک در رکعات این اکمال غیر از اینکه خودش را درست می کند ضمیمه می شود برای اصلاح شک در رکعات که بگوییم بعد از اکمال بوده است، آن را نمی تواند اثبات کند اگر اصل باشد. اگر اصل باشد مفاد خودش را اثبات می کند لازمه اش را که این شک ما از نظر شک در رکعت شک درستی است و شک مبطل نیست آن را دیگر درست نمی کند، اگر این است ما قاعده تجاوز را اماره می دانیم نه اصل دیگر علیکم به دقت در روایات قاعده تجاوز و عقلائی بودن قاعده تجاوز، عقلا هیچ وقت در مواردی که می خواهند یک کاری را انجام دهند بعد از اینکه وقت آن کار گذشت دوباره برنمی گردند که شک کنند در گذشته ها، گذشته ها دیگر تمام شد و آثار انجام شدن آن را همه بار می کنند عقلا این طور نیستند که در هرچیزی در گذشته ها شک کنند برگردند به قبل، عقد ازدواج کرده حالا یک دفعه بعد سالها شک کند که عقدم درست بوده یا نه بعد برگردد به گذشته ها و ازدواج و بچه هایش را به هم بزند این کارها را نمی کنند.
یک وجه دومی ممکن است باشد و آن اینکه موضوع مسئله ما آیا مرکب است یا مقید؟ یعنی مرکب از دو جزء است یکی اکمال در سجدتین یکی شک در رکعات که کانه این طور است اذا کان شک در رکعات و این شک بعد اکمال سجدتین باشد این دوتا جزء دارد، آیا این دو جزء به صورت ترکیبی اند یا به صورت تقییدی؟ یعنی می گوید اگر شما دو مطلب را داشتید: یکی اینکه شک در اکمال داشتید و یکی هم شک در رکعات داشتید، حلش این است که گفتیم تجاوز جاری کند در اکمال بعد شک در رکعتتان هم درست می شود اگر مرکب باشد از دو جزء مشکلی ندارد، دو جزء باهم ترکیب شده اند و این نتیجه را هم داده است ولی اگر مقیّد باشد مثلا بگوید اذا کان شک شما در رکعات اذا کان این شک بعد از شک در اکمال یا حین شک در اکمال یا قبل شک در اکمال که مقیّد به آن است، تقیید را با اصل نمی شود اثبات کرد، تجاوز مخصوصا اگر گفتیم اصل است دیگر اثبات تقید نمی کند، مرکب اگر باشد دو جزء جداست این خودش یک موضوع است و آن هم یک موضوع دیگر و هردو باهم جمع شده اند ولی اگر قید باشد باید حال و حین اثبات شود یعنی هم اثبات شود قضیه رکعت و هم اثبات شود قضیه اکمال سجدتین بگوییم این با او، این مقیدا به او تقید دیگر با اصل اثبات نمی شود به عبارت دیگر اصل مثبت است. به هرحال این دو بحث در نظر ما بوده به طوری که در معلقات هم آورده ایم که شاید وجه اینکه می گویند به احتیاط واجب یا سید هم به احتیاط مستحب نماز را تمام کنید و اعاده کنید یکی از دو وجه باشد مهمش هم همان وجه اول که می گوید قاعده تجاوز اماره نیست اصل است و بنابراین خاصیتی برای شک در رکعاتش دیگر ندارد.
بعضی ها مثل مرحوم آقای خوانساری همین دو صورتی که سید می گوید سیّما همین دو صورت را واجب کرده اند نه مطلق این شک را، ظاهرا می خواهند بگویند که اگر اول شک در رکعت باشد پس هنوز قضیه اکمال حل نشده است، اول شک در رکعت آمده پس هنوز اکمال درست نشده است پس نماز اشکال دارد، گویا نظر به این بوده و تقارن شکین هم چون تقارن بالاخره وقتی این دوتا باهم شدن شک در رکعت و شک در اکمال پس حین شک در رکعت هنوز اکمال با آن حل نشده است و چون حل نشده است می شود مثل شک در رکعات قبل اکمال.
به هرحال ما گفتیم احتیاط واجب نیست تجاوز را اماره می دانیم، اکمال سجدتین اثبات می شود و بنابراین لوازمش هم درست است لازم در اینجا این است که شک در رکعت هم می شود، شک در رکعت بعد اکمال پس شبهه و اشکالی نداریم، مرحوم سید گفتند که بعد از دخول در غیر اگر باشد قاعده تجاوز جاری است و اینکه این شک بعد اکمال است درست می شود، بعد دخول در غیر، دخول در غیر در اینجا یکی قیام است و یکی تشهد یعنی یک وقتی که بعد از رکعت دوم بعد از این رکعت بلند شده است برای رکعت بعدی و بعد شک می کند که دو رکعت خوانده بوده یا سه رکعت این وارد شده است در قیام، قیام مسلما بعد از سجده قبلی است قیام در رکعت بعدی بعد از سجده در رکعت قبلی است، پس در اینجا مسلما قاعده تجاوز جاری است برای اینکه بعد از دخول در جزء بعدی ولی اگر مشغول تشهد است و در عین حال یکی شک کرد در اکمال سجدتین در قبل این تشهد در عین حال شک کرد که رکعت دوم بود یا سوم درحالی که درحال خواندن تشهد است، این تشهد درسته یک عمل دیگری است اما آیا جزء مرتب بر سجده است یا یک چیز اضافه است اگر شک در رکعات دارد قاعده اش این است که بنا بر اکثر بگذارد یعنی رکعت سوم، رکعت سوم که تشهد ندارد پس تشهد می شود عضو اضافی، اگر اضافی هست قاعده تجاوز می گوید در جزء بعدی این جزء نماز نیست پس قاعده تجاوز اینجا نمی تواند جاری شود. قاعده تجاوز که جاری نشد پس اکمال سجدتین ثابت نمی شود اکمال سجدتین که ثابت نشد شک دو و سه هم باطل می شود. اساسا اگر وارد تشهد شده است در صورتی که این تشهد جزء مرتب شرعی بعد سجده باشد قاعده تجاوز جاری می شود، اگر رکعت دوم است آن وقت تشهد جزء مرتب شرعی بعد از سجده است ولی اگر رکعت سوم است طبق ابنی علی الاکثر رکعت سوم که تشهد ندارد پس این می شود عضو زائد و اگر عضو زائد است پس جزء مرتب شرعی وارد نشده است اگر وارد نشده است پس قاعده تجاوز در اکمال سجدتین جاری نمی شود اگر جاری نمی شود پس بنابراین شک اینجا قبل اکمال سجدتین است و آن جایی که پای دو در میان است باطل است می شود باطل.
پس چرا مرحوم سید فرموده که اگر داخل در غیر شدی قاعده تجاوز جاری است راجع به سجده و غیر را هم یکی قیام و یکی تشهد نام می برد، قیام درست است برای بعد است، چرا تشهد را گفته است؟
مرحوم آقای خوئی(ره) تصحیح می کند حرف سید را و می خواهم بگویم که علی ایّ حال این تشهد جزء بعدی است، غیر است بنابر این وارد در عمل غیر شده است یا قیام یا تشهد بالاخره تشهد برای بعد است و برای غیر است همین چیزی که در تعبیراتشان چاپ شده است همین است، من تعجب می کنم که اگر رکعت سوم است که تشهد ندارد رکعت سوم اگر شما در قاعده تجاوز لازم نمی دانید وارد در جزء مرتب شرعی فبها ولی اگر وارد شدن در جرء مرتب شرعی را لازم می دانیم تشهد اینجا جزء مرتب شرعی نیست بنا بر اکثر می خواهید بگذارید و رکعت سوم هم که تشهد ندارد و جزء مرتب شرعی نیست.
 بنابراین قضیه تشهد را درست نمی کنیم الا با بیانی که الان عرض می کنم، کلا در اینکه قاعده تجاوز چیست و کجا جاری می شود و آیا وارد شدن در جزء بعدی لازم است یا نه اساسا وارد شدن در غیر حالا اعم از جزء و غیر جزء آیا لازم است یا نه در این بحث است، آیا قاعده تجاوز جایی جاری است که ما وارد شدیم در جزء مرتب شرعی بعد بعد حالا شک کنیم راجع به قبل اگر اینگونه بگوییم که نمی شود ولی اگر گفتیم که قاعده تجاوز دخول در غیر نمی خواهد یا اگر گفتیم در غیر می خواهد به اعم از اینکه این غیر جزء شرعی باشد یا نه، اگر اینگونه گفتیم اشکال ندارد و وارد تشهد شده است ولو اینکه تشهد عمل زائد است ولی غیر از سجده است و بعد از آن است و بنابراین جاری می شود.
ما در بعضی جاهای معلقات این بحث را آوردیم و به نظر ما در قاعده تجاوز اگر هم بگوییم دخول در غیر معتبر است که شاید است لازم نیست این غیر جزء مرتب شرعی باشد و لزوم ندارد اینگونه باشد مرتب عرفی هم باشد کافی است، اینجا کسی اشکال می کند اگر کسی بعد از وضوء همیشه با حوله دستش را خشک می کند و الان دیده که حوله دستش است و دست هایش را خشک می کند ولی نمی داند که وضو گرفته و آب وضو را دارد خشک می کند یا نه آب دیگری است اگر جزء مرتب عادی را می گیریم پس باید بگوییم این وضوء گرفته است، آیا کسی چنین فتوایی می دهد؟ یا در غسل هم دارد خودش را خشک می کند نمی داند غسل کرده یا نه آیا می توانیم بگوییم غسل کرده است؟ جواب این شبهه این است که خشک کردن دست و بدن منحصر به وضوء و غسل نیست پس اصلا ترتیب نیست این لازم اعم است می تواند دست و بدنش را خشک کند به خاطر وضوء و غسل و ممکن است خشک کند به خاطر چیزهای دیگر اصلا اینجا ترتیب اینجا نیست، بنابراین ما ورود در جزء مرتب شرعی را لازم نمی دانیم ورود در غیر ولو ترتب عادی را کافی می دانیم. حالا می خواهیم بگوییم اصلا دخول در غیر ممکن است شرط نباشد، قاعده تجاوز است ولو وارد عمل بعدی اصلا نشده باشیم ولو در بعضی روایات قاعده تجاوز دارد و دخلت فی غیره اما می خواهیم بگوییم تقید نمی فهمیم به این، این مبیّن و توضیح دهنده همان تجاوز است، تجاوز می خواهد بگوید درجاهایی صادق است که وارد عمل بعد شده باشیم می گوییم این یکی از مصادیق است والا اگر شخص خودش را فارغ می بیند مثل اینکه سجده را مثلا انجام داده و بعد همین طور نشسته است یک لحظه می گذرد و شک می کند که آیا هردو سجده را انجام داده ام یا نه حالا پیش خودش احساس می کند که گذر بود و فاصله شده است، وارد عمل بعدی نشده است اما یک لحظه فاصله شده است، عقلاییش هم همین است برگشت نمی کنند به قبلی ها بنابراین ما اصلا دخول در غیر را لازم نمی دانیم اگر بدانیم ترتیب شرعی را لازم نمی دانیم بنابراین در اینجا ها در تشهد شک کند که دو سجده انجام داده یا یک سجده ولو تشهد جزء مرتب شرعی نیست ولی بلاخره یک غیر است و ترتیبش هم شرعی نیست ولو جای شرعی اش اینجا نیست، این جا قاعده تجاوز جاری است و حق با سید است با این بیان و نه با آن بیان مرحوم آقای خوئی که چه قیام باشد و چه تشهد جایش بعد از سجده بوده است.
اگر آقایان میزان را شک می گیرند نه مشکوک، چرا پس شک در رکعت را فتوا نمی دهند بگویند اگر چنانچه شک در رکعت است بعد شک در اکمال به طور فتوا بگویند باطل است، احتیاط می کنند می گویند نمی گویند فتوا مثل آقای خوانساری احتیاط آقای خمینی هم که هرسه صورت را می گویند ولی آقای خوانساری که احتیاط می گوید چرا فتوا نمی دهد این جهتش این است که وقتی شک در رکعت اول آمده الان شک در اکمال منقدر نشده اصلا، اگر اول شک در اکمال باشد بعد شک در رکعت با اکمال درست شد، شک در اکمال داشتیم بنا را گذاشتیم به قاعده تجاوز ما درست کردیم ولی اگر عطف شد می خواهد بگوید که هنوز منقدر نشده کار درست نشده است.
در شک بین سه و چهار یا سه و چهار و پنج درحال قیام حالا شک می کند که آیا رکعت قبلی یک سجده انجام دادم یا دو سجده اگر شک کرد همان که تا حالا گفتیم وارد عمل بعدی هم شده است و اکمال ساقط می شود و اشکال ندارد اما اگر یقین کرد، درحال قیام شک می کند بین سه و چهار یا سه و چهار و پنج یقین می کند که رکعت قبلی که رکعت دوم بوده یک سجده کم انجام داده است، اینجا می شود شک قبل اکمال سجدتین و نماز باطل است.
مرحوم سید یک تعبیری دارد می گوید وجب هدم القیام فیجلس در شک بین سه و چهار یا سه و چهار و پنج وقتی یقین کرد که یک سجده از رکعت قبلی انجام نداده است یعنی قیام بیخود است و زیادی است و ایشان می گوید وجب هدم القیام واجب است که قیام را هدم کند تا نماز باطل شود، این شبهه آمده که یعنی چه اینکه واجب است نماز خودم را باطل کنم این تعبیر قشنگ نیست باید اینگونه بگویند قیام زائد است و شک قبل اکمال سجدتین بوده و نماز باطل است.
اگر شک بین سه و چهار دارد و بنابر اربع گذاشت و بعد ظنی پیدا کرد که سه رکعت بوده، اینجا ظن مقدم است، اگر عکس این شد قبلا ظن داشت بعدا به شک تبدیل شد شک میزان است. و همین طور اول شک بین سه و چهار داشت بعد شک شد بین دو و سه مثلا، دو و سه بود منقلب شد به چهار و پنج، میزان حالت دوم است. پس کلا در انقلاب احوال اول شک داشت بعد ظن شد اول ظن بود بعد شک شد، اول یک شک بود بعدا یک شک دیگری شد در کل انقلاب احوال میزان حالت دوم است یعنی حالت فعلی نه حالت قبلی.
گاهی آدم شک می کند که شک کرده است یا ظن است، اینجاها باید چکار کند؟




   شنبه 15 اسفند 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما