صلاة جلسه سی و شش
بسمه تعالی
در مسئله نهم آن طور که مرحوم سید عنوان کرده اند سه فرع بود: فرع اول این بود که در یک حالتی در نماز شک می کند که این حالت اسمش شک است یا ظن گفتند محکوم به این است که شک است ادله ای هم بر این ذکر شد. فرع دوم این بود که در نماز است شک می کند که شکی که یک لحظه قبل از این داشت آیا شک بوده واقعا یا ظن بود، این را هم گفتند حالت الانش را ببیند این را هم توضیح دادیم. فرع سوم اینکه بعد از نماز شک می کند که شکی که در نماز داشته واقعا شک بوده یا ظن بوده که نتیجه اش این بوده مثلا ظن بر سه رکعت سوم الان نماز احتیاط ندارد و محکوم به این است که آورده است و اگر شک بوده است یعنی بین دو و سه شک داشته است و بنا را بر سه گذاشته است و بعد از نماز باید نماز احتیاط انجام دهد سید فرمود حکم به ظن می شود یعنی نماز احتیاط ندارد. این حکمش چیست که حکم به ظن می شود بعد از نماز شک کرده که حالتی که در نماز داشتم شک بود مثلا بین دو و سه بنا بر سه گذاشتم و حالا باید یک رکعت نماز احتیاط بخوانم یا اینکه این ظن بوده بنابراین نماز احتیاط لازم نیست و ظن خودش حجت است، فرمودند محکوم به ظن است به این معنا که نماز احتیاط ندارد، دلیل ایشان قاعدتا این است که نماز احتیاط یک حکمی است برای بعد از نماز نمی دانیم که این حکم به گردن آمده یا نیامده برائت، قاعدتا باید دلیلشان این باشد که برائت از تکلیف جدید اگر این باشد می گوییم آیا نماز احتیاط از متممات نماز است یا یک نماز مستقل است اگر نماز احتیاط یک نماز مستقل باشد می گوییم که برائت ولی اگر نماز احتیاط از متممات نماز قبل است نه نماز مستقل اینجا نمی دانیم که در عمدی که داشتیم در اصل نماز نمی دانیم این عدم ساقط شده یا نشده می شود اشتغال، پس به طور کلی نمی شود گفت که محکوم به اینکه ظن بوده و نماز احتیاطی ندارد بلکه ببینیم نماز احتیاط از متممات نماز احتیاط است یا یک نماز مستقل است اگر نماز مستقل بود می شود اینجا برائت جاری کرد ولی اگر از متممات اصل نماز است یعنی پس نمی دانیم اصل نماز را انجام دادیم یا نه امر به او قطعی بوده نمی دانیم انجام شد یا نه، اشتغال است. حالا می شود گفت چنانچه بعضی ها هم گفته اند که حتی اگر مستقل هم بدانیم نماز احتیاط را بازهم اینجا قاعده اش اشتغال است و باید نماز احتیاط را انجام دهیم حتی اگر نماز احتیاط را تکلیف مستقل بدانیم، برای اینکه با اصل اثبات این معنا می شود، نماز احتیاط این است که شک داشته باشیم و ظنی هم حالا جامع اش را بگوییم تردد داریم و ظنی هم نداریم اصل تردد که الان دارد برای اینکه وقتی الان نمی داند وظیفه اش چیست نمی داند که دو رکعت خوانده است یا سه رکعت ظنی به یک طرف داشته یا نداشته اصل عدم است، استصحاب عدم تعلق وهم طبق روایات وهم تعبیرش بود همان ظن عدم تعلق وهم و عدم تعلق ظن بنابراین موضوع درست می شود برای نماز احتیاط. بنابراین حکم شک دارد و باید نماز احتیاط را بخواند حتی اگر نماز احتیاط را یک چیز مستقل حساب کنیم. حالا ممکن است کسی شبهه کند بگوید این حالت سابقه ندارد، اصل عدم تعلق ظن ممکن است بگوید حالت سابقه ندارد، برای اینکه الان که شک می کند که در نماز شک داشته یا ظن بوده، پس آن موقع احتمال ظن را می دهد، آن وقت قبل از نماز ظنی نبوده به درد نمی خورد مثل اصل عدم ازلی می ماند قبل از نماز را کاری نداریم نماز نبوده، در نماز هم که وقتی این حالت بوجود می آید یا ظن بوده یا شک بوده ما نمی دانیم کدام بوده است، پس کی بوده که شما می دانید ظن نبوده و حالا استصحاب کنید که ظن نبوده بعدا؟ ولی ظاهرا این اشکال هم وارد نیست برای اینکه موقعی که داشته همان رکعت مشکوکه را می خوانده که نمی داند رکعت دوم بوده یا سوم همان موقع مطلب معلوم بوده و ظنی نبوده و درحال انجام بوده، معمولا ظن بعد از تحقق رکعت است که نمی داند که رکعت چندم بود، موقعی که شروع کرد به این رکعت اول رکعت که مطلب معلوم بوده اصلا ترددی نبود که بگویید ظن بوده یا شک بوده پس اصل عدم تحقق ظن است اما در مورد شک، الان دارد می بیند که شک دارد پس الان تردد و تامل دارد یقینا همین الان دارد و لازم نیست استصحاب کنیم الان تردد دارد که وظیفه اش چیست و این بر اساس رکعت سوم است یا دوم اما اینکه ظنی دارد یا ندارد در نماز موقعی که مشغول این رکعت شد یا همان اول کار این ظن مطرح نبوده بعد نمی دانیم تعلق ظن شد یا نشد اصل عدم تعلق ظن. می توانیم اینجا غیر از استصحاب عدم تعلق ظن تمسک به قاعده فراغ بکنیم، بعد از نماز شک می کند که آن حالتی که در نماز داشت شک بوده یا ظن بوده؟ بگوییم الان که بعد از نماز است تمسک به قاعده فراغ کند که نمی دانم اینجا چکار کنم به اصطلاح، آیا این درست است یا درست نیست؟ بعضی ها خواستند تمسک به قاعده فراغ کنند که از محشین ننوشتم اینجا ولی بعضی ها خواستند تمسک به قاعده فراغ کنند ولی ظاهرا دو اشکال دارد: اشکال موضوعی و اشکال حکمی، اما اشکال موضوعی برای این است که قاعده فراغ برای جایی است که شک بعد از نماز حادث شود، بعد از نماز شک کنیم که این نماز چطور بود مشمول قاعده فراغ، اما اینجا فرض این است این که الان نمی داند وظیفه اش چیست مربوط به این است که نمی داند آن حالتی که در نماز داشته چه بوده شک بوده یا ظن؟ پس احتمال می دهد همین حالتی که الان دارد برگشت همان حالت در نماز است آن وقت فراغ نیست، فراغ برای شک بعد از نماز است. به علاوه یک اشکال حکمی هم دارد، اشکالش این است قاعده فراغ درجایی است که ما شک داریم در صحت و بطلان اینجا که یقینی است که نماز صحیح است، نماز که باطل نشده است نمی داند دو رکعت خوانده است یا سه رکعت خوانده اصل نماز درست است بحث این است که آیا نماز احتیاط باید بخواند یا نخواند در صحت نماز که شک نیست پس جای فراغ نیست، حالا چطور بعضی ها تمسک به فراغ کردند ظاهرا مطلب درستی نباشد. اما مسئله دهم که مرحوم سید عنوان کردند مسئله این است که اگر شک کرد که شک قبلی اش از شکوک مبطله بوده یا از شکوک صحیحه ای که بنا می گذارند بر اکثر، یک حالتی در نماز داشته و حالا از آن حالت عبور کرده شک می کند آن حالتی که داشته شک مبطل بوده یا شک صحیح بوده و بنا را بر اکثر باید بگذاریم، مثل اینکه شک کرد بین دو و سه قاعده این است که بنابر سه می گذاریم بعد از اینکه یک کاری که انجام داد شک می کند که آن شکی که کردم بین دو و سه شک مبطل بود یا شک صحیح؟ برای اینکه اگر قبل از اکمال سجدتین بوده شک مبطل بوده و اگر بعد از اکمال سجدتین بوده شک صحیح بوده است، پس یک شکی الان دارد و اینکه شکی که قبلا داشتم از شکوک مبطله بوده یا صحیحه بوده. پس شک الان راجع به شک قبلی است. مرحوم سید اینجا فرموده اند که بنا می گذارد که شک صحیح بوده بلافرقٍ بین اینکه در نماز است یا بعد از نماز است فرقی نمی کند، الان در داخل نماز است و نمی داند یک لحظه قبل که شک کرد بین دو و سه قبل اکمال بود یا بعد اکمال یا الان بعد از نماز است نمی داند شکی که در نماز داشت بین دو و سه قبل اکمال بوده یا بعد از اکمال می گوید اینجا حکم می کند به اینکه بعد از اکمال بوده، این نظر مرحوم سید است و خیلی ها هم نظرشان همین است. حالا ما ببینیم که باید چه بگوییم. استصحاب عدم عروض شک قبل الاکمال این حرفی است که خودمان می زنیم، اگر شک قبل از اکمال باشد شک مبطل است اگر شک بعد از اکمال سجدتین باشد شک صحیح است پس بنابراین زمان است نمی داند که صبح وضوء گرفته تا نمازی که خوانده با وضوء بوده یا وضوء را دو ساعت بعد گرفته تا نمازی که خوانده نماز بی وضوء باشد، چیزی که متعلق به زمان است تأخیر می شود اصل تأخیرش است پس نمی داند قبل اکمال سجدتین شکی داشت یا نداشت اصل عدم عروض شک قبل اکمال سجدتین است. دیگر لازم نیست بگوییم که بعد از اکمال بوده است، قبل اکمال نبود پس مبطل نبود. در ادله اکمال سجدتین این را نمی گوید که باید شک بعد از اکمال سجدتین حادث شود تا نماز درست شود نماز، می گوید قبل اکمال سجدتین نباید باشد اگر قبل اکمال سجدتین باشد نماز باطل است. استصحاب می کنیم. آیا قبل از اکمال این شک پیدا شده بود اصل عدم تحقق شک قبل اکمال سجدتین است پس شک مبطل نیست و همین کافی است. به نظر استصحاب خوبی است و مشکلی ندارد. آیا می شود به قاعده فراغ هم اینجا تمسک کرد؟ بعد از نماز است اگر این شکی که داشتی و پای دو درمیان بوده، قبل از اکمال سجدتین بوده نماز باطل است اگر بعد از اکمال سجدتین بوده نماز صحیح است قاعده فراغ برای تصحیح نماز است و تمسک کنیم به قاعده فراغ و بگوییم اگر شک قبل از اکمال سجدتین بوده نماز باطل است و اگر بعد بوده نماز صحیح است ما نمی دانیم کدام بوده تمسک کنیم به قاعده فراغ، اینجا شبهه ای که هست این است قاعده فراغ برای مقام امتثال است نه برای مقام تعلق امر، اگر کسی شک می کند که غسلی که کرده صحیح بوده یا باطل اما به خاطر اینکه نمی داند که جنب شده یا نه اینجا قاعده فراغ است، اگر جنب نبوده که غسل جنابت باطل است و بی خود غسل کرده و اگر جنب بوده غسل جنابش صحیح است، آیا در اینجا ها می شود قاعده فراغ جاری کرد؟ اینجا جای قاعده فراغ نیست برای اینکه نمی داند اصلا جنب بوده یا نه، قاعده فراغ مربوط به مقام امتثال است امر مسلم شک در سقوط امر است اینجا تمسک به قاعده فراغ می شود کرد اما اگر امر اصلا مشکوک است اینجا تمسک به قاعده فراغ نمی کنند مثل همان مثالی که عرض کردم، نمی داند که جنب بوده یا نه پس در نتیجه نمی داند که غسلش صحیح بوده یا نه، این جا تمسک به قاعده فراغ نمی کنند اینجا جای برائت و اشتغال است که آیا اینجا برائت است یا اشتغال خب وقتی شک دارد در جنب می شود برائت اما جای قاعده فراغ نیست. اینجا بحث در این است که آیا باید سجدتین را انجام می داده یا نه، وظیفه اش این بوده که سجدتین را انجام دهد یا نه؟ اگر قبل اکمال شک کرده بوده اصلا نمازش باطل است اگر بعد از اکمال بوده نمازش درست است و سجدتین هم دارد پس امر اصلا نمی داند اینجا مثل همان مثال غسل می شود.
شنبه 15 اسفند 1394
|