صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه چهل و پنج






بسمه تعالی
در اینکه بین اصل نماز و نماز احتیاط نباید تکلم شود و اگر تکلم شود اگر سهوی باشد سجده سهو دارد و اگر عمدی باشد نماز مبطل است تمسک کردیم به یک روایت که خواندیم، بعضی در روایت اشکال کردند که این شاید بین اصل نماز و نماز احتیاط نیست بلکه مربوط به تکلم در وسط نماز است که این ها را توضیح دادیم.
حالا علاوه بر این روایت دو استصحاب هم داریم: 1- استصحاب کونه فی الصلاة یعنی همانطوری که در اصل نماز در داخل نماز بوده حالا هم که نماز تمام شده است اما هنوز نماز احتیاط را نخوانده است و بین صلاتین است استصحاب کنیم کونه فی الصلاة را چون احتمالش هم هست دیگر اگر نماز احتیاط به جا باشد بین نماز است حالا بینهما را شک می کنیم استصحاب کونه فی الصلاة.
2- استصحاب تعلیقی که اگر ده دقیقه قبل که در اصل نماز بوده تکلم کرده بوده سجده سهو داشت حالا هم که تمام شده است بین نماز اصلی و نماز احتیاط است استصحاب کنیم منتهی در استصحاب تعلیقی یک بحثی است در محل خودش در اصول مفصل بحث کرده ایم که اگر تعلیق در زبان شرع باشد استصحاب تعلیقی درست است ولی اگر تعلیق در لسان شرع نباشد ما خودمان استخراج می کنیم اینجا اشکال دارد استصحاب تعلیقی جهتش هم این است که در استصحاب تعلیقی در حقیقت می خواهیم حکم را استصحاب کنیم اگر تعلیق در زبان شرع نباشد این حکم  پس برای ما است نه برای شارع پس استصحابش به درد نمی خورد، استصحاب تعلیقی ای به درد می خورد که تعلیقش در لسان شرع باشد مثلا مثل اینکه عصیر عنبی اذا غلی یحرم و به عقیده بعضی ینجز عصیر عنبی، حکم روی عصیر عنبی است روی عنب نیست ممکن است بگوییم روی عنب اصلا اشکال ندارد از این طرف روی اسیر عنبی است نه آن که آبش گرفته شده است و کشمش شده است، در کشمش اشکال ندارد. حالا اگر کسی شک کند استصحاب کند اشاره کند به این کشمش بگوید که قبلا که قوره بوده انگور بود کان به حیث اذا غلی یحرم و ینجز فالان کما کان این تعبیر به زبان شرع است، پس همین را استصحاب می کنیم حالا اگر تعلیق در زبان شرع نیست ما می خواهیم استخراج کنیم و به فهم خودمان درآوریم بگوییم پنج دقیقه قبلی که در نماز بود اگر حرف می زد بگوییم استصحاب تعلیقی در اینجا اشکال دارد ولی استصحاب کونه فی الصلاة.
یکی هم استصحاب حکمی منجّج در اصل طبیعت وجوع، تکلم در نماز سجده سهو دارد استصحابا بگوییم در بعد از نماز هم قبل صلاة الاحتیاط آن جا هم دارد منتهی استصحاب وجوب خاص نیست این مکلف است آن موقع که انجام آن می شود تعلیق استصحاب کلی، حالا به هرحال این بحث تتمه ای از بحث دیروز بود که خواستم بگویم.
مطلب دوم اینکه در این روایات که در ابواب شکوک در رکعات وارد شده هیچ کجا مسئله جماعت مطرح نشده است یعنی نداریم که اگر در نماز جماعت است و شک می کند جماعتشان چه می شود، این را داریم که امام و مأموم رجوع می کنند به هم در شک رکعت اگر این شک کرد رجوع می کند به آن که قاطع است اما اگر چنانچه اینها شک کردند در نماز جماعت بنا را گذاشتن مثلا بر اکثر و حالا می خواهند یک رکعت نماز احتیاط بخوانند و گفتیم که بعضی صورهایش درست است حالا این جماعتشان چه می شود در روایات نداریم لذا ما در متعلقات عروه یک مطلبی را عرض کردیم و آن اینکه ممکن است بگوییم جماعت در نافله قطعی درست نیست نه در نافله غیر معلوم و احتیاطی، اگر یک چیزی نافله قطعی باشد نمی شود در آن نماز احتیاط انجام داد اما اگر چیزی که معلوم نیست نافله است یا فریضه مثل نماز احتیاط، نماز احتیاط می خوانیم احتمال دارد نماز اصلی ناقص است این می شود جزء فریضه احتمال دارد که نماز اصلی کامل است می شود نماز مستقل نافله لذا همه می گویند این نماز مردّدت بین الجزئت والاستقلال اگر نافله واقعی باشد استقلال است اگر اصل نماز کم دارد این جزء اصل نماز است آن وقت بگوییم اینکه در روایات بیان نشده است که جماعتتان چه می شود چون این احتمال دارد جزء اصل نماز است حکم اصل نماز را دارد به عبارت دیگر اینگونه می خواهم بگویم اطلاق مقامی یعنی جایش مانده که شارع راجع به جماعت صحبت کند چون الا ماشاءالله راجع به جماعت هم این مسائل پیش می آید، راجع به این هم صحبت کند که حالا نماز جماعتتان چه می شود و هیچ صحبت نکرده است از این اطلاق مقامی استفاده کنیم که حکم جماعتی که از اول باهم داشتند ادامه دارد و همان جماعت است. معنایش این است این روایاتی که می گوید لاجماعت فی نافلة  در حقیقت آن جاهایی است که نافله ثابت شده باشد نه اینکه یحتمل نافله باشد و یحتمل نماز فریضه باشد. آن وقت از اینجا استفاده کنیم که بعضی جاهای دیگر هم شاید مثلا در نماز غدیر اگر کسی نظرش این بود که لازم است مثلا بگوییم شعائر اسلامی است مسئله تذکار روز ولایت است آن وقت شعائر باید حفظ شود آن جایی که شعار شده و مردم خودشان می گویند شهادت را ما اگر بخواهیم با شبهات به هم بزنیم خلاف شرع است و لا تحلّوا شعائرالله ممکن است اینجا هم کسی بگوید ولی ما نمی گوییم. این هم یک نکته ای بود که می خواستم اشاره کنم.
مسئله بعدی که مرحوم سید هم عنوان کردند این است که اگر بعد از نماز اصلی و قبل از احتیاط عمل منافی نماز انجام داد بعدم فهمیدیم که نماز درست بوده و نماز درست بوده این مسئله خیلی روشن است سید هم فرموده که نماز را هم لازم نیست اعاده کند و نماز درست است اول خیال می کرده که نماز ناقص است و نماز احتیاط می خواسته بخواند و خوانده است و بعدا کشف کرد که نماز احتیاط لازم نیست نمازش کامل بوده اینجا مشکلی ندارد.
یک مسئله دیگر هم می گوید که اگر قبل از نماز احتیاط معلوم شد که اصل نماز درست بوده این هم نماز احتیاط نمی خواهد.
مسئله پنجم مرحوم سید عنوان کردن اذا تبیّن التمامیّه بعدالاحتیاط شک داشت مثلا بین سه و چهار بنا را بر چهار گذاشت و یک رکعت نماز احتیاط ایستاده شروع کرد بعد از اینکه نماز احتیاط را خواند فهمید که نمازش درست بوده و کامل بوده این نماز احتیاطی که خوانده می شود نماز نافله، اینجا بحثی نمی کنند که یک رکعت است یا دو رکعت است می گویند این نماز احتیاط می شود نافله. اگر در اثنی نماز احتیاط فهمید که نماز اصلی درست بوده اینجا هم مرحوم سید دارد جاز قطعه می تواند نماز احتیاطش را قطع کند برای اینکه فهمیدیم که مورد نیاز نیست و جاز اتمامه نافلة و می تواند تمامش کند به عنوان نافله منتهی می گویند و ان کانت رکعة اگر یک رکعت است نماز احتیاط یک رکعت دیگر هم به آن ملزم کند که بشود دو رکعت چون نافله یک رکعتی فکر می کنند که نداریم، حالا این حرف درست است یا نه؟
اگر بعد از نماز احتیاط بفهمد که این نماز احتیاط نبوده و نافله حساب می شود این شبهه ای نیست و لو یک رکعت باشد این نافله است، برای اینکه روایات می گوید صریح است روایت، مکرّر روایات را خواندیم در باب دهم، باب نهم از همین ابواب خلل روایات متعدد بود که اگر واقعا نماز ناقص بوده این جزء نماز است اگر نماز کامل بوده است که این مستقل است و نافله است، با اینکه اینجا جا دارد که کسی شبهه کند که اینجا نیتش نماز نافله نبوده و نیتش نماز احتیاط بوده و احتیاط غیر نافله است فریضه داریم، نافله داریم، احتیاط داریم، این سه جور نماز است. احتیاط یعنی مردّد بین فریضه و نافله می گوییم این که نیت نماز نافله نکرده نیت نماز مردّدی کرده است پس چرا می گویید نافله حساب می شود؟ جوابش این است که روایات گفته است.
اما اگر در اثنی نماز فهمید که نماز اصلی کامل بوده روایت نداریم، روایات ما همه بعد از نماز احتیاط است لذا اینجا یک قدری شبهه ایجاد شده گفتند که نافله حساب کردن این یک مشکل دارد مشکل نیت که نیتش نافله نبوده و یک مشکل دیگر دارد و آن اینکه نافله از روایات استفاده می شود که رکعتین رکعتین است نه رکعةً واحدة نماز احتیاطی که رکعت واحده است چطور می خواهید نافله حساب کنیم، لذا قبلا مفصل صحبت کردیم که در نماز وتر هم روایات متعدد داریم که الوتر ثلاثه رکعات وتر را یک رکعت حساب نکردند با دو رکعت شب باهم حساب کردند گفتند الوتر ثلاث الرکعات این را مفصل صحبت کردیم و رد کردیم گفتیم وتر واحده است و آنجا دلیل داریم، یا مثل ثلاث اعرابی که دوازده رکعت دلیل داریم و الّا نوعا نوافل رکعتین رکعتین هستند اینجا بعد از نماز دلیل داریم نافله اما در اثنی نماز چطور ما نافله حسابش کنیم با اینکه یک رکعت می خواهد باشد لذا مرحوم سید و خیلی ها گفتند که یک رکعت دیگر اضافه می شود و این می شود نافله و دو رکعت می شود.
این حرف درست است؟ از روایاتی که اینجا داریم راجع به بعد از نماز احتیاط که می گوید اگر نماز اصلی کامل بود تحسب نافلة با اینکه نیت نافله نکرده و نیت نماز احتیاطی کرده است بعد از نماز فهمید یا نفهیمد اصلا که نمازش کم بوده یا زیاده امام فرمود ثبوتا اگر نمازش کامل بوده ولو این نفهمیده یا بعد از نماز بفهمد ثبوتا اگر نماز کامل بوده تحسب نافلة با اینکه نیت نافله نکرده است پس معلوم می شود علی ما هوالواقع صحیح است همه جا اینطور است ما نماز ظهر می خوانیم بعد بلند می شویم چهار رکعت نماز بعدی را می خوانیم معمولا نمی گوییم چهار رکعت نماز عصر بعد از ظهر به جا می آورم قربت الی الله فورا می گوییم الله اکبر خودش نماز عصر حساب می شود برای اینکه در ارتکاز ذهنی معلوم است که داریم آن نماز بعداز ظهر را داریم می خوانیم ، اینجا نیت نفل دارد به طور ارتکازی و اجمالی بنابراین مسئله نیت حل است از این نظر، نیت ارتکازی و اجمالی کافی است فرقی بین اثنی و بعد از نماز نیست حالا روایات بعد را گفته برای اینکه کم می آید که در خود اثنی متوجه شوند چون تازه شروع کرده و تازه شک کرده کم پیش می آید لذا روایات بعد را گفته است و الّا فرقی نمی کند.
و اما اینکه نافله یک رکعتی نداریم عرض کردم که از خود روایات استفاده می شود. بنابراین اگر کسی نظر کرد که نماز نافله بخواند آیا باید دو رکعتی بخواند؟ معلوم نیست، نافله یک رکعتی هم داریم به خاطر همین روایات ابواب خلل، این روایات می گوید یک رکعت نماز احتیاط هم تحسب نافلة اینکه بگوییم اگر بعدا فهمیدید نافله به حساب می آید نه اینکه در وسط فهمیدید این را هیچ ذهنی قبول نمی کند. بنابراین این طور بگوییم ولو اگر نیتش مردّدی بوده ولی این طور که نیست که حتما نماز مرددی می خوانم به قید مردده، این گونه نیست، یعنی می خوانم اگر ثبوتا این بود این و اگر نبود این، این نظیر نیت های طولی درجاهای دیگر است که مکرّر گفتیم اشکال ندارد. در یوم الشک می تواند استصحابا بگوید نیت آخر شعبان می تواند بگوید خدایا اگر واقعا فی علمه شعبان است نماز مستحبی اگر فی علم الله تعالی رمضان است نیت رمضان شود. آن چیزی که اشکال دارد تردّد عرضی است نه تردّد طولی، تردد عرضی مثل این است که به او بگویند نماز ظهر می خوانی یا عصر؟ می گوید نمی دانم یا این است یا آن، یا بگوید روزه مستحبی می گیری یا واجب بگوید نمی دانم یا این یا آن، این تردد عرضی است ولی تردد طولی که هردویش جزم است این به نظر می رسد که اشکال ندارد.
مسئله 6: اگر بعد از نماز و قبل از احتیاط یا بعد از احتیاط یا در اثنی احتیاط فهمید که یک رکعت زیاد خوانده است مرحوم سید می فرماید مثل شک بین سه و چهار و پنج، پنجش هم دخالت ندارد حالا سه و چهار هم بوده بعد بلند شده یک رکعت دیگر خوانده بعد فهمیده که اضافه خوانده است بنا بر چهار گذاشته بوده بعد فهمیده چهار را خوانده و این یک رکعت اضافه شد تبیّنه خمسا اینجا نمازش باطل است و شکی نیست و زیادی رکعت است.
مسئله 7: اذا تبیّن بعدالاحتیاط نقصان الصلاة نماز احتیاط را خواند بعد فهمید واقعا این نماز به جا بوده، نمازش کم بوده و این نماز احتیاط لازم بوده، اینجا لازم نیست اصل نماز را اعاده کند نماز احتیاط به جای آن حساب شد نمی توانیم بگوییم نماز احتیاط برای شک بوده و حالا من یقین دارم برای اینکه اطلاق روایاتی که می گوید اگر نمازت ناقص بود این جای آن است و متمم آن است و جزء آن است اتمم گفتیم و توضیح دادیم که اتمم یعنی جزء آن است.
مسئله 8: اگر بعد از نماز احتیاط فهمیدیم که نقص نماز ما بیش از این احتیاط بوده مثلا شک کردیم بین سه و چهار بنا را بر چهار گذاشتیم و یک رکعت نماز احتیاط می خواهیم بخوانیم حالا سید عنوان کرده که بعد از نماز احتیاط فهمید که سه و چهار نبوده و دو و چهار بوده اصلا فهمید که یک رکعت کم نداشته و دو رکعت کم داشته، کلا یا می فهمیم که نماز نقصش بیشتر بوده یا می فهمیم که نقصش کمتر بوده یا می فهمیم که نقصش به اندازه نماز احتیاط بوده این سه حالت را دارد.
اگر بفهمد که نماز احتیاط کم بوده از اصل آن نقصان که حساب می کردیم یعنی دو رکعت کم داشتیم ما یک رکعت احتیاط خواندیم، اینجا اگر منافیاتی انجام ندادیم بعید نیست بگوییم بلند شو یک رکعت دیگر بخوان، اینجا مشکلی نباید باشد مشکل فقط این است که این یک رکعت نماز احتیاط که خواند اگر خوانده تمام شده حالا قبل از منافی تشهد اضافی است سلام اضافی است مثل سلام اضافی است در اصل نماز، پس بلند شود یک رکعت دیگر بخواند و نمازش کامل است، آیا برای این یک رکعت دیگر دوباره تکبیر افتتاحیه بگوید؟ نه، تکبیرة الاحرام نمی خواهد، سلام قبلی اش بی جا بوده این دنباله همان نماز است و نماز درست.
حالا اگر عکس این شد یعنی اگر فهمید نماز احتیاطش بیش از مقدار لازم بوده یعنی بنا را بر چهار گذاشت به خیال خودش دو رکعت کم است و دو رکعت نماز احتیاط خواند آخر دو رکعتی این نماز احتیاط فهمید که اشتباه کرده است، یک رکعت کم داشته نه دو رکعت، بعضی خواستند بگویند که اینجا القا کنیم یک رکعت اضافی را القا کنیم و بگوییم نماز درست است. ظاهرا این نمی شود برای اینکه ارکان زیاد شده رکوع دو سجده این ها رکن هستند، حالا سلامش اشکال ندارد بگوییم این سلام سهوی است حالا ارکان که اضافه شده که این مشکل است زیادی رکوع است و زیادی سجدتین است اینها نمی شود درست کرد.
اگر نماز احتیاط به اندازه نقصان واقعی باشد هیچ اشکالی ندارد اطلاق به روایات برای اینکه در روایات ندارد که کی بفهمید یعنی هرموقع که فهمید.




   شنبه 15 اسفند 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما