صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه پنجاه و چهار





بسمه تعالی
قضای تشهد صحبت شد، سجده اگر یک سجده از یک رکعت فراموش شود این هم طبق روایات ما قضا دارد چندتا مسئله در آن هست: یک اصل مسئله که اگر سجده فراموش شد قضا دارد بعد از نماز مطلب دوم اینکه بعد از نماز است در بعضی روایات آمده است که قبل از سلام نماز ببینیم این چطور است، مطلب دیگر اینکه بین رکعت اولتین و اخیرتین فرقی نیست بعضی فرق گذاشتند، مطلب دیگر اینکه از بعضی روایات استفاده شده است که مطلقا فراموشی یک سجده موجب بطلان نماز است.
اما اصل مطلب دیروز در باب چهاردهم از باب سجود روایات متعددی هست که هم قضا دارد سجده و هم دارد که سجده سهو دارد که می بینیم و این را خواندیم دیروز که مرحوم شیخ طوسی و شیخ مفید فرموده اند که اگر مربوط به دو رکعت اول است موجب بطلان نماز است این را هم جواب گفتیم بعضی گفته اند موجب بطلان نماز است مطلقا و لو از رکعتین اخیرتین باشد مرحوم شیخ کلینی و همین طور ابن ابی عقیل عمانی از این دو بزرگوار نقل است، روایتی که است باب پنجم از ابواب چهاردهم به این روایت تمسک شده است مرسله معلق خونیس یعنی ارسال قبل از معلی است، معلی می گوید سئلت ابالحسن ماضی حضرت موسی بن جعفر(ع) فی الرجل ینس السجدة من صلاته سجده را یادش می رود این سجده جنس سجده گرفتند و می خورد به اینکه یک سجده جنس است طبیعت است و به یک فرد صادق است قال حضرت فرمود اذا ذکرها قبل رکوعه سجدها اگر پیش از رکوع یادش افتاد که سجده را انجام نداده برگردد بنشیند و سجده را انجام دهد و بنی علی صلاته و بنا را بر نمازش می گذارد ثمّ السجد سجدتی السهو بعدالنصراف بعد اینکه نماز تمام شد دو سجده سهو هم انجام می دهد، بعد اینطور دارد و ان ذکرها بعد رکوع اگر بعد از حدوث رکوع یادش افتاد که سجده رکعت قبل را انجام نداده است اعادالصلاة نماز باطل است و نسیان السجدة فی الاولتین والاخیرتین سواء بین دو رکعت اول و دو رکعت آخر هم فرقی نیست، به خوبی نشان می دهد که اگر سجده فراموش شد موجب بطلان نماز است. اشکالی که هست اولا از نظر سندی مرسله است ثانیا معلّی می خواند چطور از امام موسی بن جعفر روایت نقل می کند معلی در زمان امام صادق شهید شده و دارش هم زدند، ضربه ای که به بیت امامت خورده از طریق کسانی که تقیه نمی کردند زیاد بوده شاید بتوانیم بگوییم کمتر از ضربه مخالفین نبوده، حفاظت امام اقتضا می کرد که فضای مربوط به امامت و اینکه خلافت حق اینها است را همه جا نگویند به هرحال معلی از آنهایی بوده که پرهیز نمی کرده و دستگاه خلافت هم ایشان را گرفتند و دارد زدند. به هرحال در زمان موسی بن جعفر نبوده چطور می خواهد از ایشان نقل حدیث کند، این یک قدری مشکل است.
به علاوه این ینسی السجدة من صلاته درست است که جنس است ولی نسیان سجده نسیان جنس سجده است یا نسیان یک سجده؟ اگر نسیان جنس سجده است یعنی اصلا دو سجده را فراموش کرده است یا بگوییم اصلا سجده در نمازش نکرد، سجده های نماز را در مجموع رکعات چون عبارت این است ینس السجدة من صلاته نه ینسی سجدةً من صلاته بعید نیست که رکوع انجام می داده و سجده را مطلقا انجام نمی داده در همه رکعات و این ربطی به بحث ما ندارد. اگر هم بگوییم روایت دلالتش به این مطلب تمام است که نماز باطل است با نسیان یک سجده مشهور این را رد کرده اند، از مرحوم علامه در تذکره نقل است که می گوید اجماع بر خلاف روایت است بنابراین به این روایت نمی توانیم عمل کنیم، آخر روایت فقط اینکه داشت نسیان سجدتین در دو رکعت اول و دو رکعت دوم فرق می کند آن احتمالی که اصلا در نمازش هیچ سجده نمی کرده کنار می رود یعنی اینکه در دو رکعت سجده نکرده نه همه نمازهایش ولی به هرحال اختصاص ندارد به اینکه یک سجده فراموش کرده است بحث ما نسیان در یک سجده است.
یک مطلب دیگر عرض شد که سجده ای که فراموش کرده باید قضا کند طبق روایاتی که خواندیم قضا بعد از سلام نماز است نماز که تمام شد قضاء می کنیم ولی در بعضی روایات تصریح کرده به اینکه قبل از سلام بعضی روایات یک تصریحی می کند که باید بعد از سلام باشد این روایت، در باب چهاردهم روایت هفتم یا هشتم عبارت این است نسی سجدة فذکرها بعد ما فرکعة بعد از رکوع رکعت بعد یادش افتاد قال(ع) ینضی فی صلاته ولایسجد سجده نکن حتی یسلّم سلام بدهد و بعد سجده کند فاذا سلم سجدة مثل ما فاتحه وقتی سلام داد بعد سجده کند آن که از دستش رفته است. این روایت صریح در این معنا است ولی در یک روایت اینگونه دارد روایت جعفربن بشیر باب چهاردهم روایت ششم، عبارت این طور است ان رجل ذکر انّه لم یسجد فی الرکعتین الاولتین الّا سجدةً در دو رکعت اولی یک سجده انجام داده است حالا یک سجده یعنی در مجموع دو رکعت یک سجده؟ حالا به آن کاری نداریم، و هو بالتشهد الاول حالا در تشهد اول است متوجه شد که یک سجده کم است قال فلیسجدها سجده کند حالا که نشسته است در تشهد است ثمّ الینحل بعدا بلند شود برای رکعت بعدی بعد می گوید و اذا ذکرها و هو فی التشهدالثانی قبل ان یسلّم ولی اگر در تشهد دوم است یادش افتاد که سجده انجام نداده است، کجا انجام نداده است؟ در رکعت دوم یا رکعت اول؟ این را ندارد چون اولش هم داشت لم یسجد فی الرکعتین الاولتین الّا سجدةً معلوم می شود هم رکعت اول و هم رکعت دوم یک سجده انجام داده است پس رکعت اول هم یک سجده انجام داده است، حالا می گوید وقتی در تشهد دوم یادش افتاد که در رکعات قبلی یک سجده کم است و انجام نداده اینطور دارد فلیسجدها ثمّ یسلّم اول آن سجده را انجام دهد بعدا سلام دهد بعد از اینکه سلام داد سجده سهو انجام دهد پس سجده قضائی را قبل از سلام انجام دهد.
از بعضی روایت دیگر هم این استفاده می شود باب شانزدهم سجده روایت اول اذا نسی الرجل سجدة و ایقن انّه قد ترکها یقین کرد که یک سجده انجام نداده است فلیسجد بعد ما یقعد قبل ان یسلّم پیش از سلام این سجده را که فراموش شده انجام دهد مهم این است که ببینیم این سجده را که فراموش کرده کی یادش افتاده، ندارد کی، شاید قبل از رکوع متوجه شده قبل از رکوع اگر متوجه شده باشد باید بنشیند و انجام دهد ممکن است این باشد، در روایت دیگری باب چهاردهم روایت هفتم همین روایت ابن بشیر که قبلا خواندیم سئل احدهم ان رجل ذکر انّه لم یسجد فی الرکعتین الاولتین الّا سجدةً و هو بالتشهد الاول قال فلیسجدها ثمّ الینحل و اذا ذکره و هو فی التشهدالثانی قبل ان یسلّم فلیسجدها ثمّ یسلّم اول سجده را انجام دهد بعد سلام بدهد اما قائل به این مضمون نداریم در اصحاب از یک نفر نقل شده است، به علاوه خلاف ارتکاز است که قضاء را در داخل نماز انجام دهیم، بعد روایاتی هم داشتیم که بعد از سلام انجام دهد، بنابراین اعراض.
یک مطلب دیگری می ماند و آن اینکه وقتی سجده فراموش شده را قضاء کرد بعد سجده سهو هم داریم، مشهو اینطور گفتند، چرا؟ بعضی ها ادعای اجماع کردند، این چه مدرکی است، یک روایت روایت مرسله سفیان بن سمت است که در فقه خیلی به آن تمسک شده است قاعدتا به جبر شهرت، عبارت این است روایت 2/32 از ابواب خلل، تسجد سجدتی السهو فی کلّ زیادة تدخل علیک او نقصان دو سجده سهو انجام دهد در هر زیاده و نقص، خب اینجا نقص است یک سجده انجام نداده است لذا گفته اند سجده سهو واجب است به خاطر این روایت، اما در مقابل در باب 26 از ابواب خلل روایت سوم، ان الرجل ینس الرکوع او ینسی سجدةً می گوید کسی رکوع یادش رفت یا یک سجده فراموش کرد هل علیه سجدة السهو آیا سجده سهو دارد؟ قال: لا، قد اتمّ الصلاة نمازش تمام است یعنی درست است و سجده سهو ندارد، این روایت البته اشکالش این است که می گوید ینس الرکوع او ینس السجدةً ترک رکوع ترک رکن است. ما یک حجتی داشتیم که بعضی قسمت های حجت وقتی قابل عمل نبود دلیل نیست دیگر قسمت هایش را عمل نکنیم خب رکوعش قابل عمل نیست خلاف اجماع است به سجده اش عمل کنیم، پس آن روایت مرسله سفیان می گفت در هرجا که زیاده و نقص داشتی سجده سهو است این می گوید یک سجده را فراموش کردی چیزی ندارد و نمازت تمام است، بنابراین می شود بگوییم که مرسله سفیان مقابل این روایت است و بنابراین به درد نمی خورد.
ببینیم روایت دیگری داریم که فراموشی یک سجده علاوه براینکه قضا دارد سجده سهو هم دارد، یک روایت باب 24 خلل روایت ششم: سئلت اباعبدالله(ع) اسهوا فی الصلاة و ان خلف الامام می گوید نماز جماعت می خوانم سهو کردم نمی گوید سهوش چیست فقال(ع) اذا سلّم وقتی یک چنین کسی سلام داد فسجد سجدتی السهو دو سجده سهو انجام بده و نترس باز نمی گوید چه سهوی انجام داده است هر سهوی انجام داده است، بگوییم یکی همین است یک سجده فراموش کرد این سهو است بعد دو سجده سهو انجام دهد نمازش تمام است. اینجا بیان نمی کند که چه سهوی است آیا قرائت را انجام نداده است، ذکر رکوع را نداده، ذکر سجود را نداده، هیچ ربطی به بحث ما ندارد اگر بخواهیم اطلاق بگیریم با بعضی روایات دیگری که با آنها منافات دارد در یک روایت دارد باب چهاردهم روایت چهارم، هیچ سجده سهو اینجا ندارد و زیدش هم دارد و لیس علیه سهوٌ یعنی حکم سهو نیست یکیش هم سجده سهو بنابراین این را هم نتوانستیم اثبات کنیم که سجده سهو واجب باشد.
یک روایت دارد باب 23 خلل روایت ششم، انّم السهو علی من لم یدر ازاد ام نقص سهو به عهده کسی است که نمی داند زیاد کرده یا نقص کرده است، این یعنی چه؟ اصل روایت این بوده من حفظ سهو فاتمّ فلیس علیه سجدتا السّهو اگر کسی سهوش را مراقبت کرد و درستش کرد سجده سهو ندارد این ظاهرش این است که در نماز یک جایی را خراب کردی و بعد همانجا درستش کرد، این سجده سهو ندارد، بعضی وقت ها این را می گوید انّم السهو علی من لم یدر ازاد ام نقص سهو برای کسی است که نمی داند زیاد کرده یا نقص، یعنی احتمال زیادی می دهد و احتمال نقص هم می دهد؟ خیلی بعید است که آدم هم احتمال دهد که یک سجده خوانده و هم احتمال دهد که سه سجده خوانده، شاید منظور این باشد که این دو جمله است یکی اینکه احتمال می دهد زیاد کرده باشد یکی اینکه احتمال می دهد کم کرده است، خب این احتمال است و احتمال که حکمی ندارد. بنابراین این روایت هم به درد ما نمی خورد که بخواهیم اثبات کنیم وجوب سجده سهو را برای کسی که نسیان یک سجده شده است.




   چهار‌شنبه 8 اردیبهشت 1395




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما