صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه هفتاد و سه



بسمه تعالی
چندتا مسئله داریم در پایان این قسمت از مباحث مربوط به صلاة در ابواب خلل، مسئله نهمی که مرحوم سید عنوان کردند دیروز توضیح دادیم که اگر می داند که سجده سهو بر او واجب شده است ولی نمی داند که آورد یا نه باید انجام دهد. گفتیم که در سجده سهو وقت قائلیم یا خیر این صحبتش شد. حالا اگر چنانچه می داند که موجب سجده سهو بوده و علمی به این معنا پیدا کرده بود ولی بعد از اینکه سلام نماز را داد شک کرد که آیا واقعا موجبی بود یا نبود یعنی شک ساری، مسلم است این بحثی هم ندارد.
چنانچه این مسئله بعدی هم هیچ بحثی ندارد و اختلافی هم نیست، اگر می داند موجب است سجده سهو دارد ولی نمی داند دوتا واجب بود یا سه تا، یکی واجب بود یا دوتا، بنا علی الاقل آن حداقلی که یقینا به عهده اش هست او را انجام دهد، اینها بحثی ندارد و روشن است.
مسئله دوازدهم یک مختصری حرف دارد اگر می داند جزئی از نماز را فراموش کرد بعد از سلام نماز شک می کند که آیا قبل از فوت محل این جزء برگشت و تدارک کرد یا تدارک نکرد، پس اول می داند فلان جزء را فراموش کرد و در محل هم به اصطلاح این فراموشی بود بعد از سلام نماز شک کرد که قبل از فوت محل این نسیان بدل به تذکر شد یا خیر و تدارک کرد یا نه این چطور است حکمش؟
همانطور که بعضی بزرگان هم دارند این دو صورت دارد، یک وقت است نسیان مسلم و تذکر نامعلوم است، می داند که این جزء را فراموش کرده بود نمی داند که بعدا متذکر شد که فراموش کرده است یا خیر پس نسیان مسلم است و تذکر غیر معلوم است غفلت مسلم است و تذکر مجهول و غیرمعلوم، اینجا قاعدتا قاعده تجاوز جاری نیست برای اینکه قاعده تجاوز در جایی است که در محل متذکر شود، یعنی احتمال تذکرش عقلائیا زیاد است در روایاتش هم دارد که هو حینما یتوضأ اذکر می داند غافل بوده و می داند که فراموش کرده است، احتمال می دهد که این غفلت و فراموشی متبدل به تذکر شد، این احتمال که حجیتی ندارد، اصل نسیان که بوده احتمال تبدل نسیان به تذکر است این احتمال به درد نمی خورد پس بنابراین یقین دارد کانّ که آن موقع اذکر نبوده درحالی ملاک حجّیت قاعده تجاوز و همین طور فراغ این است که هو حینما یتوضّأ حینما یفعل اذکر این می داند که این اصلا ذکر نبوده آن موقع نسیان بوده و احتمال داده که این نسیانش متبدل به ذکر شده باشد، اینجا قاعده فراغ و تجاوز جاری نیست ولی اگر فراموش کرد و بعد می داند که این فراموشی متبدل به تذکر شد، بنابراین در همان محل تذکر پیدا کرد که این را فراموش کرده است منتهی نمی داند که تدارک کرد یا تدارک نکرد قاعده اش این است که تدارک کرده است و عمل کرده است، در ادله باب تجاوز و باب فراغ همه همین است که در محل معلوم نیست تدارک کرده است یا خیر حضرت فرمود و حینما یتوضأ اذکر. همین که یقین به غفلت نباشد کافی است، مورد قاعده تجاوز این است که یقین ندارم به غفلت، در این مورد یقینا متبدل شده نسیان و غفلتش به تذکر منتهی نمی داند طبق تذکر تدارک کرد یا خیر، اینجا قاعده فراغ و تجاوز است.
ولی یک شبهه ای اینجا هست و آن این است که اگر لکل زیادةٍ و نقصان سجده سهو قائل نباشید مسئله اش همین است اگر نسیان متبدل به تذکر نشده است بنابراین موضوع قاعده فراغ و تجاوز نیست، نسیان یقینی و تذکر مشکوک، اگر منقلب شده است نسیان و غفلت به تذکر موضوع قاعده فراغ و تجاوز محقق، حرفش همین است اما اگر گفتیم لکل زیادةٍ و نقصان سجده سهو دارد، پس شک دارد در زیاده و عدم زیاده و شک دارد در نقصان و عدم نقصان گفتند اینجا مشکلی پیش می آید برای اینکه اگر بخواهد این که فراموش کرده را تدارک بکند احتمال زیاده است اگر تدارک نکند احتمال نقص است، آن وقت سجده سهو دارد برای اینکه سجده سهو را معنا کردند که اذا لم یدر ازاد ام لا و همینطور اذا لم یدر نقص ام لا بنابراین احتمال زیاده است و احتمال نقص است، سجده سهو دوباره اینجا می آید.
ولی به نظر می آید این درست نیست، عرض کردیم آن روایات ازاد ام نقص علم اجمالی را می گوید نه شک بدوی را نمی داند زیاد کرده است یا خیر نقص کرده یا نه، آنجا برائت می گوید هیچ چیز نیست، در مورد علم اجمالی است آن روایات، به علاوه اگر نمی داند که تدارک کرده است یه خیر حالا تدارک بکند چه زیاده ای است، زیادی یعنی اضافه قبلا معلوم نیست انجام داده یا نه، وظیفه اش هست که حالا انجام دهد، ممکن است که قبلا اصلا انجام نداده چه زیاده ای هست، بنابراین زیاده مفروض نیست.
مسئله سیزدهم مرحوم سید دارد اذا شکّ فی فعلٍ من افعال اگر در بعضی از افعال سجده سهو شک بکند مثلا یک سجده کرده یا دو سجده فی المثل، فان کان فی محل اگر در محل است انجام می دهد اگر تجاوز شد دیگری اعتنا نکند مسئله اش معلوم است قاعده فراغ است و قاعده تجاوز را می گیرد طبق مباحث گذشته روشن است قضیه.
مسئله چهاردهم اگر نمی داند دو سجده انجام داد یا یک سجده اینجا ممکن است فکر کنیم که اگر ملحق به اصل نماز است باید حکم نماز در آن جاری باشد و حکم نماز این است که در رکعات بنابر اکثر ولی اولا دلیل نداریم که از این نظر ملحق به صلاة باشد ثانیا این ملحق به اجزاء صلاة اگر شود می شود نه ملحق به رکعات صلاة و در اجزاء قبلا گفتیم که حکمش چیست، علی ای حال اینجا دلیل نداریم بر اکثر بنا علی الاقل، نمی داند یک سجده انجام داده یا دو سجده بنا را بر یکی می گذارد و یکی دیگر را باید انجام دهد مگر اینکه از محل گذشته باشد، تشهد می خواند بعد نمی داند دو سجده انجام داده است یا یک سجده اینجا تجاوز است و باید بگوید دو سجده انجام دادم و تکلیف را عمل کردم، و همین طور نمی داند دو سجده انجام داد یا سه سجده که زیاده باشد، اگر قرائنی پیدا نکرده بر سه تا اصل عدم بنابر اقل می گذارد. حالا اگر چنانچه بداند حتما زیاده کرده است و سه سجده انجام داده است در سجده سهو، مرحوم سید می گوید اعاده کند، سجده سهو را دوباره از اصل اعاده کند، چنانچه بعد از تشهد و سلام بداند یکی کم کرده است سجده سهو را اینجا هم می گویند اعاده کند.
بعضی ها اشکال کردند یک سجده اضافه کردن در سجده سهو به چه دلیل مبطل است، یقین کرد که یک سجده اضافه کرده است، زیادی یک سجده در سجده سهو به چه دلیل مبطل باشد؟ بنابراین می گویند اعاده ندارد. در نقصش درست، اگر یقین کرد که یک سجده کم کرده است اگر محل گذشته باشد موالات به هم خورده باشد دیگر نمی تواند یک سجده الان بکند ملحق به سجده قبلی نمی شود فاصله شده است اینجا باید دوباره از اول انجام دهد. دلیلی بر زیاده رکن آن هم در صلاة اما این نه صلاة است و نه خودش رکن صلاتی است.
 بعضی ها از جمله مرحوم آقای خوئی(ره) یک مطلبی دارند که در جاهای مکرری این را عنوان کرده اند و آن مطلب این است، می فرمایند که ادله ترتیب در صلاة و همین طور سجده سهو و مانند اینها دو مطلب را به ما می فهماند، یک اینکه جزء قبلی باید قبل از جزء بعدی باشد دوم هم این جزء بعدی باید بعد از جزء قبلی باشد، معنای ترتیب این است. اگر دو سجده در سجده سهو باید بیاورد و سه تا سجده شد بعد مگر نمی خواهد تشهد بخواند تشهد بعد از سجده دوم می شود یا بعد از سجده سوم؟ بعد از سجده سوم می شود درحالی که در سجده سهو تشهد باید بعد از سجده دوم باشد. می گویند لذا حق با سید است و اعاده دارد.
آیا تشهد که باید بعد از سجده دوم انجام شود بعد متصل یا همین بعد، صرف اینکه یک چیزی آمد حائل شد این بعدیت را از بین نمی برود. اگر از دلیل استفاده کردید که بعدیت یعنی بعدیت متصل این درست می شود ولی صرف ادله ترتیب این را نمی فهماند حتی اگر کلمه بعد هم بود از بعدش ممکن است بفهمیم اگر فا باشد از آن بفهمیم ولی صرف ترتیب این را نمی فهماند، ترتیب می گوید تشهد نباید قبل از سجده بیفتد، اما این اتصال و این موارد را نمی فهماند، بنابراین فرمایش به نظر می رسد که تمام نباشد، بنابراین اگر زیاد کرد یک سجده سهو دلیل بر ابطالش نداریم.
اگر سجده سهو را انجام داده است و ذکر را یادش رفته است، سر از سجده برداشت یادش افتاد مرحوم سید می گویند اعاده ندارد گرچه احوط این است که اعاده کند، چرا؟ دلیلشان چیست؟ دلیل ایشان این است که ذکر در سجده اولی و در سجده دوم است، سجده سهو دوتاست سجده اول ذکر دارد سجده دوم هم ذکر دارد الان وقتی می خواهد اعاده کند این اعاده سجده اول است یا دوم؟ هیچ کدام، سجده اولش انجام شد، سجده دوم هم انجام شد، ذکر هم که مقوّم سجده نیست، سجده انجام شده است بنابراین محل ذکر دیگر آن نیست، حالا اگر بخواهد سجده را به خاطر ذکر اعاده کند ذکرش در سجده سوم و چهارم اعاده شده است نه در سجده اول و دوم، برای اینکه ذکر که مقوم سجده نیست در نماز هم کسی که ذکر نگوید سجده اش انجام شده است. بنابراین این انجام شده است و دیگر لازم نیست انجام دهد و از باب احتیاط مستحبی که سید گفته است اشکال ندارد.
آخرین مسئله، قبلا ظاهرا صحبت کردیم و روایاتش را هم خواندیم که سجده سهو بعد از سلام است روایت هم فا داشت که ظهور در اتصال داشت و همچنین کلمه بعد بود آن هم ظهور در بعدیت متصله بود که سجده سهو بعد از سلام است.
 ولی اینجا سه عقیده است: عقیده مشهور همین است که سجده سهو بعد از سلام متصل. بعضی ها گفته اند که کلا سجده سهو قبل از سلام است قائلش معلوم نیست عامه بعضی گفتند مخصوصا شافعی بعضی هم نقل کردند مرحوم محقق در شرایع که گفته اند تفسیر بعضی جاها سجده سهو قبل از سلام است بعضی جاها سجده سهو بعد از سلام است. اگر مربوط به نقص باشد قبل از سلام است اگر مربوط به زیاده باشد بعد از سلام است که یک روایت هم در این زمینه قبلا خواندیم، حالا این معلوم نیست که قائل دارد به این معنا یا قائل ندارد، علامه در مختلف این را از ابن جنید نقل کرده است آن هم باز ثابت نیست، مرحوم صاحب حدائق می گوید مرحوم شهید در ذکری می گوید که این نسبتی که علامه داده حرف درستی نیست و ابن جنید چنین حرفی نزده است. به هرحال کلمات ابن جنید هم در دسترس ما نیست مرحوم علامه در مختلف حرف های ابن جنید و حرف های ابن ابی عقیل عمانی را پراکنده در مسائل آورده است، بعضی از آقایان هم این ها را جمع آوری کردند و یک کتاب کردند والا اصلش کار علامه در مختلف است حالا به هرحال قاعده مشخصی ندارد.
روایات در این که می گوید سجده سهو بعد از سلام است متضافر شاید بتوانیم بگوییم هست، روایاتی که قبلا خواندیم در باب چهاردهم از ابواب خلل روایات متعددی هست از جمله این روایت صحیحه عبدالله بن سنان، اذا قمت لاتدری اربعا صلّیت ام خمسا اگر نمی دانی چهار رکعت خواندی یا پنج رکعت فاسجد سجدتی السهو بعد تسلیمک بعد سلام سجده سهو انجام بده ثمّ سلّم بعدهما آن وقت بعدا تشهد و سلام هم که داریم جای خودش، ولی باید بعد از سلام نماز انجام دهیم. روایت متعدد در این زمینه داریم.
ولی دو روایت داریم که این دو روایت ظاهرش این است یا صراحتش این است که می گوید قبل از سلام است. یکی از این دو روایت، روایت جارود قلت لابی جعفر(ع) متی اسجد سجدتی السهو سجده سهو را کجا انجام می دهند؟ فرمود قبل از تسلیم، قبل سلام انجام بده، فانّک اذا سلّمت فقد ذهبت حرمت صلاتک اگر سلام گفتی دیگر نماز تمام شد، این یک روایت. این روایت اولا از لحاظ سند یک قدری مشکل دارد، این ابی الجارود که نقل شده است اسمش زیادبن منظر است مراجعه می توانید بکنید مختصرترین جا جلد دوم جامعة الرواة، زیادبن منظر کثیرالروایة هست تقریبا خیلی روایت در فقه دارد اما توثیقش مشخص نیست اصلا معلوم نیست که مکتب و مذهبش هم دقیقا چیست، طبق بعضی روایت به او گفته شده هوالسرهوب، سرهوب دارد که در بعضی روایات شیطلانٌ فی البحر شیطانی است در دریا، حالا شیطان منظور ابلیس است یا جن به هرحال این طور دارد. خلاصه اینها می خواهند ابی الجارود را اینطور بکوبند که شیطان دریا است، خلاصه توثیقی ندارد، به علاوه این ابی الجارود نقل می کند از محمدبن سنان، محمدبن سنان متهم به غلوّ است حالا ما قبلا بحث کردیم در این مورد که حالا این اشکال سندی هست. به علاوه این موافق بعضی فتوای عامه است که آن ها هم گفته اند سجده سهو قبل سلام است البته بعضی هایشان می گویند لذا نمی شود به او اعتماد کرد.
یک روایت هم روایت مفصّل است و صحیحه هم است می گوید ان نقصت قبل التسلیم و ان زدت بعدالتسلیم، قاعده اش این است که این تقیید است و روایت هم صحیحه است اما چیزی هست که کسی فتوا نمی دهد و اعراض است و طبق این اعراض آن روایاتی که متعدد و مستفیضه بود و همه اش به طور یکجا گفته بود که بعد از سلام است نمی تواند این با آنها مقاومت کند به اصطلاح و به علاوه اینکه بعضی روایات تصریح دارد که تشهد یادش رفته است حالا باید سجده سهو انجام دهد حالا بعد از سلام سجده سهو انجام می دهد او گفت که اگر زیاد شد بعد از سلام اما این نقص به بعد از سلام است، یادش رفته است تشهد را بعد از سلام سجده سهو را انجام دهد با اینکه نقص است، بنابراین به این روایات عنایت نمی شود.




   یک‌شنبه 20 تیر 1395




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما