صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه هفتاد و هفت



بسمه تعالی
صحبت این بود که کثیرالشک را چطور معنا کنیم، گفتیم که مثل همه مفاهیم دیگر به عرف رجوع شود و در روایت محمدبن ابی حمزه بیان کرد که اگر در هر سه تایی یک دفعه سهو شود این کثیرالسهو است، مرحوم محقق دو قول را نقل کرد بدون ذکر قائل، یکی اینکه در هرسه نماز یک مرتبه شک شود، یکی هم اینکه در یک نماز سه مرتبه که قائلش هم مشخص نبود دقیقا، به هرحال گفتن معنا عرفی است، حالا زیاد می شود که شک می شود چون واقعا عرف هم نمی فهمند و می آیند از ما می پرسند، جهتش هم این است که کثرت و قلت از معانی ذات الاضافه هست به نسبت است یک چیزی به نسبت یک چیز دیگر قلیل است و به نسبت چیز دیگر کثیر است لذا شک می کنند، اگر شک کردید که آیا این شکی که این آقا دارد این کثیرالشک است است یا خیر چه باید بکنیم؟ گفتیم که یا شبهه مفهومی است یا شبهه موضوعی، شبهه مفهومی یعنی می داند که الان سه دفعه شک کرده است اما نمی داند با این سه دفعه شک کثیرالشک می شود یا خیر؟ این شبهه مفهومی، در شبهه مفهومی بنابر عقیده اکثر آقایان استصحاب نمی شود کرد به خصوص در این قرن های اخیر مرحوم آقای شیخ انصاری که به تفضیل متعرض شده است، در شبهه غروب و مغرب که وقتی نمی دانیم که با استتار قرص مغرب حاصل شده یا خیر این شبهه مفهومی است فرمودند که استصحاب در اینجا جاری نیست چون شک ما در یک مسئله شرعی نیست در یک لغت است و لغت به شرع مربوط نیست.
ما هم عرض کردیم در شبهات مفهومی باز به نوعی به شارع مربوط است برای اینکه مکلف می آید از شارع می پرسد می گوید لغت در آن اختلاف است حالا من چکار کنم؟ وقتی به نوعی مربوط به شرع می شود این ارتباط پیدا می کند و ادله او را می تواند بگیرد، حالا اگر در شبهات مفهومی استصحاب قائل شدیم مثل نظر بنده تبعا به صاحب جواهر آن وقت اینجا استصحاب حالت سابقه را می کند، قبلا اگر کثیرالشک بوده و حالا شک می کند که هست یا نیست استصحاب یا اگر نبوده و حالا شک می کند که هست یا نیست حالا شک می کند استصحاب عدم، ولی اگر در شبهات مفهومیه استصحاب قائل نباشیم مثل مرحوم شیخ و مرحوم آقای خوئی و خیلی ها، مرحوم امام این ها در شبهات مفهومیه استصحاب جاری نمی دانند، در شبهات غروب و مغرب و مانند آن استصحاب حالت گذشته نمی کنند همانطور که عرض کردم می گویند به لغت مربوط است و نه به شرع، حالا این الان شک دارد که آیا کثیرالشک هست یا نیست اصل هم که در شبهات مفهومیه جاری نیست، پس این چیکار کند؟ قاعدتا این نمی تواند تمسک کند به ادله کثیرالشک چون نمی داند هست یا نیست، به مطلقات شکوک هم نمی تواند رجوع کند که مثلا بگوییم اذا شککت بین دو و سه بنابر سه بگذار الا در کثیرالشک مثلا، حالا مثالش را کاری نداریم، نمی تواند مطلقا به آن عمل کند برای اینکه شاید این کثیرالشک باشد و این استثناء شده است، بنابراین به مطلقات نمی شود تمسک کرد، کثیرالشک بودنش هم مبهم است بنابراین قاعدتا این ادله کثیرالشک چون مفهومش مبهم است و متصل هم نیست منفصل است در تمام عموماتی که تخصیص خورده است به مخصصی که مفهوما مبهم است باید اخذ به قدر متیقن کرد مثل همه مواردی که ما در مخصص برایمان معلوم نباشد، هرگونه مخصص منفصل مبهم، نمی دانیم نمی شود به اطلاقش اخذ کرد معلوم نیست به اطلاق دلیل شکش هم نمی شود اخذ کرد برای اینکه تخصیص خورده اما از باب تخصیص متیقن، قدر متیقن این مفهوم مثلا آن که سه بار باشد اخذ به قدر متیقن می کنیم.
پس اگر شبهه ما در کثیرالشک شبهه مفهومی باشد که اصلا نمی دانیم کثیرالشک به سه دفعه شک است یا به چهار دفعه مثلا، اینجا اخذ به قدر متیقن می شود و بقیه اش تمسک می شود به اطلاق دلیل شک مثلا اذا شککت بین چهار و پنج بین سه و چهار و هرچیز دیگر، اذا شککت در رکوع اذا شککت در اذکار فرقی نمی کند باید اگر در محل هست چنین کنیم الا اگر کثیرالشک باشید، کثیرالشک نمی دانیم یعنی چه به اصل متیقن، قدر متیقن الا مثلا چهار دفعه باشد بقیه موارد به اطلاق دلیل شک، شک کردی مثلا باید بیاری، این در شبهه مفهومیه.
حالا اگر شبهه ما شبهه موضوعیه شد نه مفهومیه  این می داند که با سه دفعه شک در یک نماز این کثیرالشک می شود اما خودش نمی داند که دو دفعه شک کرده است یا سه دفعه مثلا، شبهه موضوعی است یا مشابه این گونه موارد در شبهات موضوعیه چکار کنیم؟ اگر حالت سابقه دارد اخذ به حالت سابقه می کنیم، ولی اگر حالت سابقه معلوم نباشد یا دو حالت سابقه داریم نمی داند قبلا چه بوده، دو حالت دارد تعاقب حادثین در مسئله وضوء و حدث چه می کنید که یقین دارد یک حدث از او صادر شده و یک وضوء گرفته است نمی داند کدام اول بوده است، آنجا چه می کنید؟ دو قول در آنجا هست در تعاقب حدثین، در اینجا یک شک قبلی کثیر و یک شک قبلی قلیل یعنی یک حالتی داشته که دو شک داشته و یک حالتی داشته که سه شک داشته و نمی داند کدام اول بوده است، اگر اول دو شکی بر این بوده ممکن است این زائل شده به سه شکی اگر اول سه شکی داشته ممکن است زائل شده به دوشکی خلاصه تعاهب دوحالت روحی و روانی مثال تعاقب یک حدث و وضوء در یک مکلف این باید چکار کنیم؟
در آنجا دو نظریه است، یک نظر این است که اصلا در تعاهب حادثین اصل جاری نیست نه به نفع این طرف و نه به نفع آن طرف، عقیده مرحوم آخوند در کفایه هم همین است می گوید اصلا مقتضی نداریم بر استصحاب برای اینکه استصحاب اتصال زمان شک به زمان یقین می خواهد.
 معنای ابق ما کان اتصال زمان شک به زمان یقین است، این اصلا اتصال معلوم نیست اگر قبلا وضوء بوده الان نمی تواند بگوید استصحاب کنم وضوء را برای اینکه ممکن است حدث بعدی را از بین برده و همین طور اگر حدث بوده وضوء را از بین برده است، اتصال معلوم نیست. یا قول دیگر این است که اتصال را با اصل درست می کنیم یک وقتی بوده که می دانم این با وضوء بوده نمی دانم حدث بعدی آمد یا نیامد استصحاب می کنم، می گویم با استصحاب استصحاب درست می کنم و همینطور در آن طرف اتصال را قبول می کنیم اما معارض دارد چون در هردو طرف می شود این حرف را زد یک وقتی وضوء داشته نمی دانیم از بین رفت یا خیر اتصالش استصحاب می کنیم، یک وقتی حدث بوده بوده نمی دانیم با وضوء از بین رفت یا خیر، اتصالش را استصحاب می کنیم، پس بگوییم اتصال دارد ولی معارض دارد همانطور که در وضوء می توانیم چنین استصحابی جاری کنیم و اتصال زمان شک به زمان یقین را درست کنیم در باب حدث هم می توانیم چنین کنیم پس معارض دارد.
پس بالاخره شبهه موضوعیه دارد و استصحاب هم نتوانست جاری کند این چکار باید کند؟
در اذکار که مثلا کثیرالشک در حمد و سوره است، کثیرالشک در اذکار رکوع و سجود است و مانند اینها، در اذکار گرچه به عنوان قطعیت شرعی نمی تواند ذکر را بیاورد ممکن است تشریع شود، جایز نیست می شود زیادی عمدیه و محرم برای اینکه تشریع است، این کار را نمی تواند بکند ولی می تواند به عنوان رجاع یا به نیت جامع اگر ذکر را نگفته بوده این به جای آن، اگر قبلا گفته بوده و این زیادی است این ذکر مطلق، ذکر مطلق در هرجای نماز اشکال ندارد، این جزء نماز می شود و مستحبه است. پس در اذکار مشکلی ندارد، در ارکان مثل رکوع، سجود، این ظاهرا هیچ راه حلی ندارد، اگر به کثیرالشک اعتنا نکند و بیاورد احتمال دارد زیادی رکن باشد و نماز باطل است و اگر بخواهد عنوان کثیرالشک را اعتناء بکند و بگوید من کثیرالشک هستم و نباید اعتناء کنم ممکن است رکوع را نیاورده باشد و نماز ناقص باشد فرض هم این است که نمی داند کثیرالشک هست یا نیست شبهه موضوعی دارد، اینجا در ارکان نمی شود کاری کرد، وقتی نمی شود کاری کرد آیا لازم است نماز را اتمام کند؟ خیر، لازم نیست نماز را اتمام کند برای اینکه اصلا نمی داند این نمازی که می خواند نماز صحیح هست یا غیر صحیح، اصلا ممکن است خلاف باشد و محرم باشد، بنابراین می تواند نماز را رها کند و از اول نماز را شروع کند. بعضی گفتند که اتمام کند و اعاده کند للعلم اجمالی برای اینکه اگر مصداق کثیرالشک باشد نباید رکوع را بیاورد اگر مصداق کثیرالشک نباشد باید بیاورد، اگر بیاورد ممکن است باطل باشد، نیاورد ممکن است باطل باشد ناقص باشد، علم اجمالی دارد بین لزوم اتیان و لزوم ترک اتیان، باید یک دفعه نماز را بدون انجام بیاورد یک بار هم نماز را از اول شروع کند و کامل انجام دهد. ولی ظاهرا این حرف درست نیست برای اینکه اتمام نماز به صورت صحیح به درد می خورد و وجوب اتمام دارد و قطعش اشکال دارد نه به صورت باطل، اگر نیاورد شاید باطل است اگر بیاورد هم شاید باطل است بنابراین نماز را رها می کند و از اول انجام می دهد.
یک مورد می ماند و آن آنجایی که شبهه موضوعیه دارد که آیا کثیرالشک هست یا نیست و مورد هم رکعت است، شک بین دو و سه، یک و دو و مانند اینها، اگر شک باطل است مثلا بین یک و دو دائما شک می کند و نمی داند کثیرالشک هست یا نیست قاعدتا باید نمازش باطل باشد برای اینکه این اگر کثیرالشک باشد و نماز را بخواهد اعتنا نکند یعنی یک رکعت دیگر بیاورد و بگوید آوردم یا بگوید نیاوردم، اگر بگوید آوردم یک رکعت اضافه کرده است اگر بگوید نیاوردم یک رکعت حالا اضافه کند این هم ظاهرا مثل رکوع می ماند، ولی در شکوک صحیحه این بعد از نماز یک رکعت نمازش را باید بیاورد، قاعدتا این طور است.
اگر کسی در سجده سهو شک کند که کثیرالشک هست یا خیر، بعضی خواستند بگویند که سجده سهو اصلا ادله برای بعد نماز شامل سجده سهو نیست یعنی به این معنا که شما شک بین چهار و پنج کردی، سجده سهو دارد، از اول دلیل نسبت به کثیرالشک نمی گیرد دلیل چهار و پنج که می گوید سجده سهو کن برای شک متعارف است، برای کثیرالشک اصلا نمی گیرد، به نظر بعید می آید این حرف درست باشد برای اینکه اطلاق دارد، می گوید هرکجا شک کردی بین چهار و پنج سجده سهو دارد، ندارد که کثیرالشک را نمی گیرد.
یک وجه دیگری بعضی ها گفته اند و آن اینکه در ادله کثیرالشک داشت که اطاعت شیطان است و اطاعت شیطان نکن، پس بنابراین بعد از نماز اگر بخواهد این سجده را بیاورد به خاطر این است که کثیرالشک است دیگر ، این می شود اطاعت شیطان و نباید بیاورد، این هم ظاهرا درست نیست برای اینکه آن راجع به نماز گفت اطاعت شیطان نکن این خارج نماز است اگر کسی در وضوء کثیرالشک شود می توانیم این دلیل را آنجا بیاوریم؟ دلیل کثیرالشک در نماز است در وضوء که نیست، با اینکه آن هم به نحوی اطاعت شیطان است، اطاعت شیطان در این روایات ما در نماز می گوید نکن نه در چیزهای دیگر، این سجده سهو بیرون نماز است لذا می گوید اگر شک داری که کثیرالشک هست یا نیست راجع به سجده سهو بعدا باید بیاورد.
سید در جای دیگر که در مسئله سوم است اگر به خاطر اینکه فکر می کرد کثیرالشک است اعتنا نکرد بعد هم فهمید که اشتباه کرده است این واقعش این است که جایش خالی است و باید می آورده است نمی داند ذکر رکوع را گفته است یا نگفته است، رکوع را انجام داده است یا خیر، کثیرالشک بوده اعتنا به شک خودش نکرده است، رکوع را نیاورده است، ذکر را نیاورده است بعد فهمید که اشتباه کرده است و باید می آورده است اینجا چطور است؟ اگر ذکر است که به همان نیت جامع می آورده و حالا نیاورده محلش گذشته، اگر محل گذشته چون ذکر است مشکلی ندارد ولی اگر فعل است و رکن است و فهمید نیاورده است و نمازش باطل است. چرا نماز باطل است؟ برای اینکه ادله کثیرالشک بلکه ادله اصل شکوک اینها احکام ظاهریه هستند نه احکام واقعیه، اگر کشف خلاف شد باید به واقعش عمل کند برای اینکه اینها احکام ظاهری هستند، کسی نمی داند که وضوء دارد یا ندارد استصحاب کرد که وضوء دارد بعد یقین کرد که وضوء نداشته چون حکم ظاهری هست نمازش باطل است، یا غسل و مانند این، بعضی ها گفتند اگر در غسل نسیان باشد درست است ولی روایت معتبر و صریح داریم که این درست نیست و نمازش باطل است بنابراین به مقتضای فهم جدیدش باید اعتنا کند.
بحث بعدی مرحوم سید در مسئله چهار عنوان کردند که آیا کثیرالشک اعتبار ندارد یعنی حرام است که به شکش اعتنا کند یا اینکه لازم نیست که اعتنا کند و اگر هم اعتنا کرد اشکال ندارد؟ می گویند لایجوز له الاعتناء بشکّ نباید به شک خودش اعتنا کند فلو شکّ فی انّه رکع اولی لایجوز له ان یرکع اگر شک کرد که رکوع کرده یا نکرده و کثیرالشک است نباید رکوع کنی حرام است و جایز نیست و الا اگر رکوع کند نمازش باطل است. نه فی الشکّ قرائة علی الذکر اما در اذکار مثل قرائت ذکر رکوع و سجود اگر اعتنا به شک بکند و این را بیاورد به قصد قربت این اشکال ندارد به شرط اینکه به حد وسواس نرسیده باشد.
ما اینجا چندتا مسئله داریم، مسئله اول اینکه آیا ادله ای که می گوید کثیرالشک اعتنا نکند این ادله حرمت را می گوید یا عدم لزوم را می گوید، بعضی ها گفتند حرمت از جمله مرحوم شهید اول در ذکری می گوید مخیر است می تواند طبق این عمل کند، مرحوم محقق اردبیلی هم در قاعده همین عقیده را قبول کرده است ولی سید می گوید حرام است اعتنا کند به شک، پس دو عقیده شد یک عقیده این است که حرام است و یک عقیده اینکه لزوم ندارد، اشکال ندارد. کسانی مثل مرحوم شهید در ذکری و مرحوم اردبیلی که می گویند اشکال ندارد اعتنا کند و تخییر است دو تا دلیل دارند، یک دلیل همان روایتی که خواندیم زراره و ابوبصیر از امام پرسیدند، اول پرسیدند که یک کسی زیاد شک می کند فرمود یعید نمازش را باید اعاده کند دوباره پرسیدند کلما اعاده یشک هرچه هم اعاده کند بازهم شک می کند روایت در باب شانزدهم از ابواب خلل بود روایت دوم بود،الرجل یشک کثیرا فی صلاة حتی لایدری کم صلی و لاما بقی علیه زیاد شک می کند نمی داند چند رکعت خوانده و چقدر مانده است قال یعید نمازش را باید از اول بخواند با اینکه کثیرا داشت دنبالش گفتند فانّه یکثر علیه ذلک خیلی زیاد است، هرچه هم اعاده کند بازهم شک می کند، قال یمضی فی شکّ فرمود اعتنا نکند و از این شک عبور کند. گفتند جمع بین صدر و ذیل این روایت به همین است که تخییر اول می گوید اعتنا کند به شک و نمازش را اعاده کند و بعد می گوید اعاه لازم نیست عبور کند از این شک، پس در حقیقت در این روایت تا حالا سه وجه گفته شده است، یک وجه این بود که اول تعدد می گوید تعدد غیرکثیری مثلا دو دفعه شک کرده است، ذیلش تعدد کثیری این یک وجه که بیشتر این را پذیرفتیم. یک وجه این بود که اول روایت شک یک دفعه بوده و محتملات زیاد بوده، مشکوک زیاد است نه شک ذیل روایت که می گوید عبور کند و اعتنا نکند شک زیاد است، این هم توجیه دوم. توجیه سوم این است که اینها می گویند مرحوم اردبیلی و مرحوم شهید در ذکری، می گویند هردو روایت موضوعش واحد است، هردو کثرت شک را می گوید، پس تصرف در ماده نمی شود کرد باید تصرف در هیئت کرد جمعش این است که بگوییم تخییر، مرحوم اردبیلی و همین طور مرحوم شهید در ذکری جمع این مطلب را از راه تصرف در هیئت می دانند.




   یک‌شنبه 20 تیر 1395




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما