صلاة جلسه نود و دو
بسمه تعالی
در آخر جلسه قبل کسی که در نماز عشاء بعد از رکوع یعنی بعد از ورود در رکوع رکعت چهارم یادش آمد که نماز مغرب را نخوانده است دو نظریه از مرحوم آقای نائینی است که سوالی که شد شاید واضح نشد و تکرارا عرض کنم. یک نظر این هست که حالا که وارد رکوع رکعت چهارم شده است و عدول به نماز مغرب ممکن نیست ترتیب را الغاء کنیم نماز عشا را تمام کند بعد مغرب را بخواند گفتیم به مقتضای لاتعاد، برای اینکه لاتعاد ترتیب جرء مستثنی منه لاتعاد است نه مستثنی بنابراین اگرچه کسی ترتیب را رعایت نکرد آن هم سهوا بگوییم اشکال ندارد این نظر مرحوم آقای نائینی است بنابراین نماز عشا را تمام کند و مغرب را بعد از عشا بخواند و ترتیب ملغی، منتهی اشکالی که هست این است که خود آقای نائینی در لاتعاد عقیده شان این است که برای سهو و نسیان است نه برای مطلق، آن وقت تا الانش که رکوع رکعت چهارم رسیده است ولی از اینجا به بعد که می داند عشا را می خواند و مغرب را هم نخوانده است. پس نمی شود با لاتعاد درست کرد. یک نظر دیگر هم ایشان داشتند که این را هم دیروز اشاره کردیم و آن این است که در مشابه این قضیه وقتی یادش افتاد که نماز مغرب را نخوانده است همینجا نماز مغرب را بخواند، از همین رکوع رکعت چهارم این را رها کند و شروع کند نماز مغرب، نماز مغرب که تمام شد ادامه نماز عشا را انجام دهد، ادخالٍ صلاة فی صلاة مستنبطا از جریان نماز آیات و نماز یومیه، این هم عرض کردیم خلاف قاعده است و ادله ترتیب ادله قوی هست و در آن مورد دلیل داریم و همه جا نمی توانیم این را بگوییم. هیچ کدام از این دو نظریه مرحوم آقای نائینی را نتوانستیم بفهمیم و بپذیریم. مسئله 3: مربوط به فروع علم اجمالی است مرحوم سید خیلی مختصر این مسئله را عنوان کردند و این است که اگر کسی می داند که یک سجده ترک کرده است این مشکلی نیست ولی اگر بداند که دو سجده از دو رکعت ترک شده است اینجا نماز اشکال ندارد برای اینکه دو سجده که ترک شده است از دو رکعت بوده پس از هر رکعتی یک سجده ترک شده است و یک سجده که مشکلی ندارد قضاء می کند اگر گفتیم سجده سهو دارد سجده سهو انجام می دهد، بحث اینکه قضاء و سجده سهو دارد قبلا گذشت. و همین طور اگر نمی داند که از کدام رکعتین بوده این هم فرق نمی کند، خلاصه ایشان به طور مختصر حرفشان این است که اگر می داند دو سجده از دو رکعت ترک شده است چون دو رکعت بوده و از هر رکعتی یک سجده بوده مشکلی ندارد این قضاء و سجده سهو طبق همان بیانی که عرض کردیم. اولا از دو رکعت اوش شبهه ای هست که قبلا خواندیم و آن این است که گفتند دو رکعت اول فرض الله هست و در فرض الله نباید هیچ سهوی باشد، این محل حرف هست، گفتیم آن که هست برای رکعت هست نه در افعال این یک نکته، ولی کلا صور متعددی در این مسئله هست علی الاجمال عرض کنیم: اولا اینکه فهمید که دو سجده از دو رکعت ترک شده کی فهمید، بعد از فراغت از نماز یا قبل از فراغت از نماز در اثنی نماز قبل از سلام؟ بعد از فراغ آیا منافی هم انجام داده است یا خیر، منافی دو جور است منافی عمدی و سهوی منافی مطلق یا منافی عمدی مثل تکلم، اینجا چطور هستند؟ دو سجده ای که ترک کرده از رکعت اخیره بوده یا رکعات قبل و کی فهمیده است؟ صور مختلفه ای اینجا هست که عرض خواهیم کرد. اگر بداند که یک سجده از یک رکعت ترک شده است و آن رکعت هم رکعت اخیره است، اگر از رکعت اخیره هست اگر قبل از سلام هست که فورا انجام می دهد، اگر بعد از سلام هست اینجا هم باید انجام دهد اما نیت ادا کند یا قضاء؟ این را هم قبلا خواندیم، اینجا اگر سلام بی جاست که سجده اداست بعدا باید برای سلام بی جا سجده سهو انجام دهد، اگر گفتیم سلام به جا است سجده فراموش شده است اینجا سجده می شود قضاء این تابع مبنایی است که قبلا هم صحبت شده است. بنابراین بهتر این است که انجام دهد به قصد ما فی الذمه اعم از ادا یا قضاء. حالا اگر دو سجده از همین رکعت اخیره فراموش کرد، اگر این دو سجده هم از دو رکعت اخیره باشد اگر قبل از سلام باشد که مشکلی نیست برمی گردد انجام می دهد و بعد دوباره تشهد را می خواند و سلام می دهد. اگر بعد از سلام است دوباره این بحث بوجود می آید که آیا محل گذشت و سلام به جا بوده و آن وقت نماز باطل می شود یا اینکه بگوییم سلام فی غیر محل بوده بنابراین سجده الان محلش هست، سجده ها را انجام دهد و نماز صحیح هست. حالا اگر یک سجده فراموش شده از رکعت اخیره نیست، از رکعات قبل است، وقتی از رکعات قبل است از رکعاتی است که وقتش گذشته مثلا از رکعت اول یک سجده ترک شده و الان در رکعت سوم است اینجا بعد از نماز باید قضا کند ولی اگر این سجده ای که فراموش کرده از همین رکعتی است که هنوز وارد رکن بعدی نشده است مثلا قبل از رکوع رکعت دوم یادش افتاد که یک سجده از رکعت اول کم کرده است اینجا چکار می کند؟ مبانی اش را قبلا خواندیم اینجا باید برگردد بنشیند سجده را انجام دهد بعد بلند می شود ادامه می دهد سجده سهو داریم برای قیام بی جایی که انجام داده است. عبارت سید یک خط است اذا علم بعدالصلاة او اثنئها انّه ترک سجدتین من رکعتین صَحَّ اصل مسئله هم همین است اگر بعد از نماز یا در اثنی نماز بداند که دو سجده ترک کرده است ولی از دو رکعت نمازش درست است چه از دو رکعت اول و چه اخیره بعدا قضاء می کند و سجده سهو هم انجام می دهد. اما صور متعدد هست. اگرچه چنانچه می داند این دو سجده ای که ترک شده است یکی از رکعت قبلی بوده و یکی هم از همین رکعتی است که در رکن بعدی هنوز وارد نشده است بر می گردد انجام می دهد بعد یک سجده سهو برای قیام آن که برای قبل بوده بعد از نماز قضاء می کند. اگر چنانچه بعد از سلام بداند که یکی از این دو سجده برای رکعت اخیره بوده و یکی دیگر هم برای رکعات قبل بوده این هم روشن است آن که برای رکعت اخیره بوده می گوید یا از این است یا از قبل، این که از رکعت اخیره بوده و بعد از سلام هم هست بحثش این هست که سلام بی جاست یا سلام به جا بوده و سجده فراموش شده است، اگر سلام بی جاست پس محل باقی است سجده را انجام می دهد بعد سجده برای سلام بی جا اگر بگوییم سلام به جای خودش بوده و سجده فراموش شده است بعدا قضاء دارد و چون محل بحث هست باید به قصد ما فی الذمه انجام دهد. اگر یکی از این دو سجده برای سابق است و یکی دیگر نمی داند از کدام رکعت است احتمال می دهد از رکعت اخیره باشد احتمال می دهد از رکعتی است که الان در آن هست حالا قبل از رکعت اخیره اینجا هم اگر چنانچه محل باقی است مثلا برای رکعتی است که در داخل آن رکعت است این را انجام می دهد بعد اگر قیام بی جا بوده سجده سهو است اگر چنانچه نمی داند تجاوز هست و سجده سهو است. اگر در اثنی نماز یا بعد از فراغ می داند دو سجده ترک کرده است اما نمی داند که از یک رکعت است یا از دو رکعت، اگر از یک رکعت باشد باطل است و از یک رکعت باشد اشکال ندارد، اینجا در مسئله 14 این بحثش می آید که آیا اینجا علم اجمالی منجز است یا خیر؟ مشابه این مسئله اگر کسی علم اجمالی پیدا کرد که یا دو سجده اضافه کرده یا یک سجده کم کرده است. بعضی ها گفتند این هیچ حکمی ندارد ادامه دهد و نمازش درست، ولی به نظر این درست است؟ اگر علم اجمالی دارد هرطرفش یک تکلیفی دارد اگر دو سجده اضافه کرده که نماز باطل است اگر یک سجده کم کرده که قضاء یا اگر در محل است اداء لازم است. اگر منجز است باید هردو را انجام دهد، برای اینکه اگر سجده اش درست است این یک سجده را قضاء می کند که این تکمیل شود اگر باطل است که باید از اول بخواند. اگر بداند دو سجده انجام داده است اما نمی داند در محل بوده و این را به عنوان وظیفه شرعی انجام داده یا نه زیادی انجام داده است در محل هم نبوده است، مثلا بعد از تشهد دو سجده انجام می دهد، احتمال می دهد، می دانم دو سجده انجام داده ام اما نمی دانم دو سجده در محل خودش قبل از تشهد مثلا به جا و به موقع انجام دادم یا نه این دو سجده اضافه بوده و بعد از تشهد دوباره انجام دادم، فرض کنید در داخل نماز شک می کند. اینجا قاعدتا اگر بعد از نماز است فراغ اگر در اثنی نماز است تجاوز و نماز صحیح است. اینها تمام از متفرعات اصل مسئله ای است که سید عنوان کرده است. علی ای حال صور مختلفه ای دارد. اینکه می گوید اذا علم، کی علم؟ بعد از نماز یا قبل از نماز، بعد از نماز یعنی بعد از سلام یا بعد از سلام و منافی، منافی منافی مطلق یا منافی عمدی اینها همه فرق می کند. اگر بعد از سلام ولی قبل از منافی است این همان است که گفتیم که آیا سلام بی جاست یا سجده فراموش شده است اما اگر بعد از سلام است و بعد از منافی مطلق یعنی بعد از استدبار بعد از حدث اگر اینجا یادش افتاد مسلم است که از نماز بیرون آمده اگر یک سجده بوده که قضاء دارد دو سجده بوده باطل است. اگر چنانچه بعد از منافی مطلق نیست بعد از منافی عمدی است مثلا حرف زدن، آنجا وقتی که بعد از تکلم اینجا سجده سهو برای تکلم دارد. و انواع مختلفه ای که عرض کردیم. بنابراین علم یا در اثنی است یا بعدالفراغ، بعدالفراغ یعنی بعد از سلام یا بعد از سلام و منافی مطلق یا بعداز سلام و منافی عمدی، ترک سجده ترک یک سجده یا دو سجده، یک سجده از رکعت اخیره یا رکعات قبلی یا رکعتی که قائماها یعنی هنوز به رکعت بعدی وارد نشده است و مانند این موارد که صور را عرض کردیم. مسئله 4: اگر در رکعت چهارم می داند که قبلا یک شکی داشته است بین دو و سه حالا شک می کند که آن شک هم بعد اکمال سجدتین بوده یا قبل اکمال سجدتین، اینجا چکار کند؟ یک مسئله این است که اینجا بگوییم تجاوز، بگوییم که تجاوز از محل شده است، مرحوم آقای شاهرودی در حاشیه عروه قلم ایشان خیلی قلم سنگینی است ایشان آخرش می گوید و فی النفس شیءٌ خلاصه نفهمیدیم، مبنای مسئله این است که می شود استصحاب جاری کنیم؟ می گوییم اصل این است که قبل اکمال شک نکرده است، یک شک کرده است اما نمی دانیم این شک قبل اکمال سجدتین بوده یا بعد اکمال بگوییم استصحاب کنیم که قبل اکمال نبوده و بعد اکمال بوده، این استصحاب می شود؟ اگر بگوییم که قبل از اکمال نبوده اثبات می کند که بعد از اکمال بوده است؟ نمی شود اینگونه، مگر اینکه بگوییم از ادله آن که استفاده می شود این است که شک دو و سه قبل از اکمال نباید باشد نه حتما باید بعد از اکمال باشد همین که قبل از اکمال نباشد اشکال ندارد، قبل اکمال نبودنش با استصحاب است رکعت اول که هنوز نبوده دوم هم تا آنجا نبوده بگوییم قبل از اکمال هم نبوده است استصحاب کنیم این معنا را، این تابع این است که آیا این اصل را مثبت بدانید یا مثبت ندانید. مسئله 5 مسئله رائجی است، در داخل نماز است شک می کند که این رکعت اول نماز عصر است یا رکعت آخر نماز ظهر هست، در مستحبات هم همین طور است. این را چه بگوییم؟
دوشنبه 28 تیر 1395
|