صلاة جلسه نود و شش
بسمه تعالی
بحث خلل در صلاة و مقداری از مسائل فروع علم اجمالی بیان شد ما در این مباحث و همینطور در بحث مبطلات عقاید عامه را ذکر نکردیم، معمول این بود که در بحثی اشاره ای هم به آن ها می شد لذا به نظرم آمد که عقاید در مباحث مربوطه به خلل ذکر کنیم و بعد هم وارد شویم در صلاة عیدین، عید فطر و عید قربان اما در مسئله مبطلات که موجب فساد نماز هستند کتابهای متنوعی آنها دارند من مختصرترین و درعین حال جامع ترینش را انتخال کنیم بدایة المجتهد ابن رشد اندلسی که هم فیلسوف هست و هم فقیه در صفحه 173 جلد اول چیزهایی که موجب اعاده نماز است به تعبیر ایشان مفسدات اینها را ذکرکرده است. 1- من صلّی به غیر طهارت یجب علیه الاعاده اگر بی وضوء بوده حتما اعاده دارد عمدا او نسیانا. 2- من صلّی لغیر قبله عمدا او نسیانا قبله را رعایت نکرده است باطل است. بعد می گوید و بالجمله و کلّ من اخلّ بشکّ من شروطٍ صحتٍ صلاة هریک از شرایط نماز را نیاورد باطل است و انّما یختلفون من .... اختلاف فی الشروطٍ مصحّح، اصل مطلب مسلم است اختلافی نیست که اگر شرایط را کسی اخلال کند باطل است صحبت در این است که در شرایط اختلاف نظر هست که چه چیزی شرط مطلق هست. بعد این را می گوید اتّفقوا علی انّ الحدث یقطع الصلاة حدث مسلما قاطع نماز هست اما یک اختلافی دارند، آیا اگر در وسط نماز حدثی پیدا شد باید از اول نماز را اعاده کند یا از همین جا؟ می رود وضوء می گیرد یبنی علیه، والاختلاف فی انه یعید من اولها اذا کان قد ذهب منها رکعة هو او رکعتان قبلةٌ هوالحدث، اختلاف در این است که نماز را از اول اعاده کند اگر یکی دو رکعت خوانده است رها کند و از اول بخواند ان یبنی علی ما قد مضی من الصلاة یا اینکه بنا می گذارد دنباله قضاء ذهب الجمهور الی انّه لایبنی لا فی الحدث ولا فی غیره مما یقطع الصلاة الّی الرعاف جمهور فقها متفق شدند که باید از اول نماز را اعاده کنید، نه در حدث نه در بقیه قواطع الاّ در رعاف اگر کسی خون دماغ شد و می رود خودش را تطهیر می کند بعد ادامه می دهد دوباره نماز را اما حدث را جمهور معتقدند که از اول اعاده کند. و منهم من رئی انّه لایبنی لافی الحدث ولا فی الرعاف بعضی ها می گوید بین رعاف و حدث فرقی نمی کند و نماز از اول بخواند، عقیده شافعی این است. و ذهب الکوفیون الا انّه یبنی فی الاحداث کلّها علمای کوفی عامّه معتقد بودند در تمام احداثی که قاطع نماز است بنا درست است و ادامه لازم نیست که از اول نماز را تکرار کند ادامه قبل هست بعد می گوید و سبب الختلافهم این هست که لم یرد فی جواز ذلک اثرٌ عن النبی منشأ اختلاف این است که روایت نداریم. بنابراین این احتمالات خود مجتهدین عامه هستند که آیا اگر حدثی صادر شد دنباله نماز را بعد از وضو بگیریم یا از اول مثل اینکه پیروان احمد حنبل که از جمله وهابیون بیشتر با او متمایل هستند اینها یبنی علیه معتقدند، ادامه وضوء می گیرد و ادامه نماز. بعد می گوید فقط یک روایت داریم از عبدالله عمر آن هم در رعاف انّه رعف فی الصلاة فبنی و لم یتوضّأ عبدالله بن عمر خون دماغ پیدا کرد تطهیر کرد و بنا کرد وضوء هم نگرفت، فمن رعا انّ هذا الفعل من السهاوی یجر مجرالتوقیف عقیده کسانی که می گویند صحابی هم اگر فعلی ازش صادر شد مثل دستور شرعی هست اذ لیس یمکن ان یفعل مثل هذا الا بقیاس برای اینکه امکان ندارد که کسی این کار را انجام می داده روی قاعده هست پس عبدالله بن عمر که این کار را انجام می دهد حتما یک قاعده ای دستش بوده. و من کان عنده من هوالا لانّ الرعاف لیس بحدث بعضی ها معتقدند که رعا و خون دماغ شدن مثل حدث نیست و این بنا پیدا می کند دنباله نماز این یک مطلب که راجع به احداث هست. مطلب بعد اینکه این خیلی هم در مدینه سنی ها روی این حساس هستند و آن اینکه عبور کسی از جلوی نمازگذار خیلی هایشان معتقد شدند که این مبطل نماز است اگر دیده باشید آقایانی که مشرف شدند تا یک کسی می خواهد از جلو نمازگذار رد شود بعضی هایشان خیلی به شدت هم برخورد می کنند چون اعتقاد دارند مبطل نماز است. اختلاف شده است اگر یک کسی آمد عبور کرد آیا این نماز باطل می شود یا خیر؟ یک تفسیری هست اگر ستری گذاشته این را ما هم در روایات داریم یک تسبیح یا چیزی جلوی مهرش می گذارد کسی که آن طرف تسبیح عبور می کند این دیگر کراحت ندارد، آنها می گویند که این دیگر اشکال ندارد اما اگر اینطرف سُتر به طرف مصلی عبور کند یا اصلا ستر نباشد تسبیحی چیزی نگذاشته آنجا خیلی هایشان گفته اند مبطل است، ذهب الجمهور الی انّه لایقطع الصلاة شیءٌ جمهور معتقد هستند که هیچ چیزی قاطع نماز نیست و اعاده هم در اینجاها ندارد، بعضی گفته اند یقطع الصلاة المرأة اگر زن بیاید عبور کند نماز باطل است والحمار اگر الاغ عبور کند نمازتان باطل است والکلب الاسبط اگر سگ سیاه عبور کند نمازتان باطل است، سگ سیاه و حمار و زن، سبب هذالخلاف معارضة القول للفعل علت این اختلاف هم این است که روایت یک چیزی می گوید اما افعالی که نقل شده از پیامبر و اصحاب یک طور دیگر است. خرّج مسلم عن ابی ذر انّه علیه الصلاة والسلام قال یقطع الصلاة المرأة والحمار والکلب الاسود. ابوذر می گوید که پیامبر فرموده زن، الاغ و سگ سیاه اگر عبور کند نماز باطل است اما وخرّج مسلم والبخاریه عن عایشه این روایت بود اما از آن طرف نقل تاریخ از عایشه نقل کردند که قالت لقد رأیتنی بین یدی رسول الله معترضة لاعتراض الجنازه و هو یصلّی، عایشه می گوید خودم را دیدیم در برابر پیامبر مقابل ایشان مثل اینکه جنازه ای را بخوانند، پیامبر نماز می خواند من هم مقابل او بنابراین این عمل است و آن هم روایت، نظیر این مطلب را جمهور نقل کردند عن علیّ و عن اُبَی ولا خلاف بینهم فی کراریة المرور بین یدی المنفرد والامام اذا صلّی لغیر ستره این اختلاف راجع به اینکه نماز باطل بوده اما کراهتش قطعی است همه می گویند. مسئله دیگر از قواطع و مبطلات بعضی ها عقیده شان درباره آرق زدن است، نفخ منظور نفخ حدث نیست نفخ روده، نفخ معده هست که آرق زدن اختلفه، علی ثلاثة اقوا عده ای گفتند مکروه و اعاده گفتند ندارد بعضی گفتند نماز باطل است و اعاده دارد و قوما فرّق بین ان یسمع او لایسمع بعضی گفتند عارق صدا دارد با بی صدا فرق می کند. اگر عارق صدا دار باشد گفته اند این مبطل است اگر بی صدا باشد مبطل نیست، منشأ اختلاف هم در این است که آیا به عارق صدق کلام می کند یا نمی کند اشکالشان از اینجاست، آنهایی که گفتند مبطل است گفته اند که این عارق زدن یکی از مصادیق کلام است این از عجایب قضایاست. مطلب بعدی اینکه متفقا گفته اند خنده در نماز مبطل نماز است این را ما هم داریم منتهی با تفسیر، واختلف فی التبسم آیا تبسم هم مبطل است یا نه بعضی آن را ملحق به ذکر کردند بعضی ها هم خیر. مطلب بعدی اگر کسی در فشار ادرار یا غائط هست که به آن می گویند حاقن که در روایات ما هم هست لارأی لحاقنٍ ولا حاقبٍ کسی که حاقن در فشار هست رأیش رأی معتبری نیست و فکرش درست کار نمی کند از نظر نماز هم مکروه است در این شرایط نماز بخواند اول باید خودش را راحت کند بعد نماز بخواند. حاقب هم کسی که کفش تنگی پوشیده است که پایش اذیت می شود اول باید خودش را راحت کند بعد نظر دهد و همینطور بعد نماز بخواند. اکثرالعلما یکرهوا ان یصلی الرجل و هو حاقب، چرا؟ گفتند کراهت می کند دلیلشان حدیث زیدبن ارقم، می گوید سمعتُ رسول الله فرمود اذا اراد احدکم الغائط فلیبد به قبل الصلاة پیامبر فرموده وقتی مشکل قائط دارید قبل از نماز خودتان را راحت کنید. از عایشه هم نقل شده است که قال لایصلی احدکم بحضرت الطعام ولا و هو یدافع الاخبثان یعم الغائط والبول پیامبر فرموده عایشه نقل می کند که شما سرسفره وقتی طعام حاضر شد نروید مشغول نماز شوید سفره انداخته اند بیایید سرسفره، همینطور درجاهایی که دستور داده مراعات کنید در شرایطی که در فشار بول و قائط هستید نماز نخواندید. باز اختلاف عقائد هست. مسئله بعدی اینکه اگر کسی سلام کرد بر مصلّی جواب دادنش چطور است؟ عدّه ای گفته اند جواب بدهید و نمازتان درست است، عده ای گفته اند با عبارت نباید جواب بدهید با اشاره جواب دهید. بعضی گفته اند که به حدیث نفس جواب بده نه به زبان، بعضی گفته اند اصلا جواب ندهد وقتی نمازش تمام شد جواب بدهد، این هم یک مطلب. مباحث زیادی هم اینها درباره خلل و درباره سجده سهو و انواع مباحثی که درباره سجده سهو دارند من اشاره ای به بعضی هایش کنم. اختلفوا فی سجودالسهو که آیا سجده سهو فرض او سنة بعضی هایشان گفته اند اصلا واجب نیست سجده سهو بلکه سنت است، حالا سنت به معنایی که ما می گوییم سنت منافاتی با وجوب ندارد فرض النبی است نه فرض الله ولی آنها گاهی سنت فقط به معنای استحباب می گویند. ابوحنیفه می گوید واجب است وجوبش وجوب شرطی هم هست و نماز باطل است اگر سجده سهو را انجام ندهی، مالک می گوید اگر سجده سهو به خاطر خرابی یک فعل است اینجا واجب است و شرط است ولی اگر اشتباه در قول است مثل قرائتی ذکری این موجب بطلان نیست و وجوب ندارد. بعضی ها هم بین زیادة والنقصان اگر سجده سهو برای زیادی است این واجب نیست اگر برای نقصان است واجب است. این هم اختلاف در افعال پیامبر است و روایتی در این زمینه در وجوب و سهوش ندارد. اختلاف در سجده سهو در پنج عقیده هست، پنج عقیده دارند اینها، شافعی ها معتقدند که سجده سهو اولا باید همیشه قبل از سلام نماز انجام شود ما هم در روایات داشتیم اگر یادتان باشد برای زیاده قبل از سلام است و برای نقصان بعد از سلام است، این را قبلا داشتیم یا بالعکس، شافعی ها گفته اند سجده سهو همیشه قبل از سلام است حنفیه گفته اند همیشه بعد از سلام است. مالکیه می گوید اگر سجده برای نقصان است قبل از سلام و اگر برای زیاده است بعد از سلام. احمد حنبل می گوید درجاهایی که پیامبر قبل از سلام سجده کرده است ما هم قبل از سلام سجده می کنیم جاهایی که پیامبر بعد از سلام سجده کرده است ما هم بعد از سلام سجده می کنیم، در غیر این موارد همه جا قبل از سلام، حالا پیامبر کجا قبل و بعد از سلام سجده کرده است این گفته نشده است. حنابله خیلی طبق ظاهر احادیث کار می کنند اما در عین حال یک فرقه ای در اینها هستند که خیلی خشک ترند از معمول حنابله و به آنها می گویند ظاهریه، پیروان داوود که فقط مواظب هستند طبق ظاهر حدیث عمل کنند. آن ها گفته اند که سجده سهو فقط در مواضع پنج گانه ای است که پیامبر سجده کرده است درغیر این موقع دلیل روشنی در این جهت نیست یعنی اختلاف نظر در این جهت هست. اما اینکه اصلا سجده سهو چطور است، مالک گفته سجده سهو بعد از سلام تشهد بخواند و سلام، ابوحنیفه می گوید اگر قبل از سلام باشد فقط تشهد است، شافعی می گوید اذ کان سجوده کلّه عنده قبل السلام به عقیده شافعی سجده سهو همه جا قبل از سلام است و آن وقت تشهد نمی خواهد. ابوبکربن منزل نقل کرده است که اختلف العلماء فی هذه المسئله علی ستّته الاقوال اختلاف اینها خیلی بیش از اختلاف در شیعه هست. بریم اصل مسئله خودمان صلاة عیدین. همه می دانیم که عید از عود است و چون همه ساله تکرار می شود عید گفته شده است. در جمع قاعدتا کلمه بر می گردد به ریشه خودش عید اگر ریشه اش عود است پس (واو) انقلب یاءً، واو اصل است و ی منقلب است اگر جمع ببندیم جمع قاعدتا باید برگردد به اصل، پس جمع عید باید اعواد شود برای اینکه برگشت می کند به اصل کلمه منتهی چون دیدند اعواد اشتباه می شود جمع عود است به معنای چوب لذا به این جهت این را گفته اند اعیاد این اصل کلمه. در اسلام تعبیرات عید برای موارد مختلفی آمده است جمعه عید است، در بعضی روایات ما هم هست، کلّ یوم لایعصلی فهو عید هر روزی که در آن روز معصیت نشود آن روز عید است. اما آنچه که به عنوان عید اجتماعی و جمیع امت مطرح شده است همان دو عید است که عید فطر و عید قربان، در شیعه عید علاوه ای داریم که عید غدیر است به اعتبار اینکه عید ولایت است و ولایت از همه اعیاد دیگر مهم تر است این عید هم در تشیع در نظر گرفته شده است که البته برای همه مسلمانان است ولی سنی ها نمی فهمند و معتقد نیستند. تمام اعیادی که در اسلام مطرح هست اعیاد مکتبی است با اینکه در آن از نظر تاریخی یک زمان هایی بوجود آمد که مایه سرور مردم بود مثلا پیروزی بر روم، پیروزی بر ایران، غلبه بر اینها را عید اعلام نکردند عید فقط عید مکتب یا تولدها مثلا تولد حضرت زهرا(س) که ما می گوییم حضرت زهرا گل سرسبد خلقت است و معتقد هستیم که زیباترین موجود عالم است در آن زیبایی معنوی، علی ای حال در خلقت فاطمه زهرا( سلام الله علیها) اعلام عید نشد. امام حسن و امام حسین که طبق روایات گفته شده که پیامبر نمازی که اضافه کرد به تناسب ولادت اینها بود حالا نمی خواهیم قبول کنیم ولی قبلا هم خواندیم روایت را، در تولد امام حسن و امام حسین این دو رکعت در نماز اضافه شد، با همه این حرفها اعلام عید نشد. نه در این فتح و پیروزی ها و نه در این ولادت ها و مانند اینها اعلام عید نشد. به هرحال در مکتب ما این دو عید هست عید قربان و عید فطر و در تشیع هم عید غدیر اضافه هست، این سه تا عید هستند که در اسلام آمده است. اهل تسنن همین را قبول دارند و بعضی احکامی دارند که مختصر بخوانیم، اجمع العلماء علی الاستحباب الغسل لصلاة العیدین گفته اند مستحب است غسل کنیم در نماز عید فطر و قربان، نماز عید فطر و قربان اذان ندارد ما هم عقیده مان همین است، از پیامبر رسیده است که اولا غسل داشته پیامبر و ثانیا اذان و اقامه نداشته، فقط از معاویه نقل شده است که او آمده اذان و اقامه گذاشته است ظاهرا هم جهتش این بوده که مردم جمع نمی شدند و هی اذان گفته است تا مردم بیایند. مطلب بعد اینکه باید نماز قبل از خطبه ها باشد، خطبه ها بعد از نماز است اجمع علی انّ السنّة فیها تقیدم الصلاة علی الخطبه لسقوط ذلک عن رسول الله( صل الله علیه و آله) در این هم عثمان خراب کاری کرده اول خطبه بعد نماز، جهتش هم این بوده تا نماز را می خواندند مردم می رفتند و برای خطبه نمی شنستند، عثمان اول خطبه را انجام داد برای اینکه مردم را نزارند بروند و اجمع ایضا علی انّه لاتوحید فی القرائة فی العیدین، اجماعی است که یک قرائت خاصی یک سوره خاصی در نماز عیدین وارد نشود. اکثر فقها گفته اند که مستحب است در رکعت اول سبّح السم ربّک اعلی بخوانیم در رکعت دوم سوره قاشیه به طور متواتر از پیامبر رسیده است، شافعی گفته است قاف والقران المجید را بخوانید، بعد اختلافات زیاد دیگری هست که مثلا چندتا تکبیر باید گفته شود.
دوشنبه 28 تیر 1395
|